به گزارش حلقه وصل: به نقل از پایگاه اطلاعرسانی دکتر سعید جلیلی، سلسلهنشستهای «حکمت سیاسی اسلام در قرآن» با سخنرانی دکتر جلیلی شامگاه سهشنبه، ۱۷ بهمنماه در سالن طاهره صفارزاده حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی برگزار شد.
متن این سخنان به شرح ذیل است:
موضوع مهم در اندیشه سیاسی اسلام این است که آیا انتخابات امر واقعی است یا تشریفاتی و نمایشی؟! موضوعی که آیات قرآن و تعالیم دینی و آموزههای اهلبیت(ع) یاد دادهاند، این است که بحث انتخاب مردم، جدی است.
در بحث دولت در اندیشه دینی، اگر جایگاه حکم برای آن قائل باشیم، پس حکم از آن خدا است. حتی اگر پیامبران نیز اطاعت میشوند برای این است که در ادامه آن، اطاعت از خداوند است «أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ». پس این سؤال مطرح میشود که در اینجا جایگاه رأی و انتخاب مردم کجاست؟ همان خدایی که میگوید حکم از آن خدا است، هدف از خلقت انسان را آزمودن در هستی قرار داده است و به همین دلیل به او اختیار داده است.
اختیار از باب افتعال یعنی طلب خیر کردن که انسان با رهنمودهای ابزار بیرونی و درونی چون عقل و پیامبران و اهلبیت (ع) به سمت انتخاب راه صحیح، هدایت میشود.
در جریان حکمت سیاسی اسلام، ایمان امری اختیاری است. به همین دلیل تعبیر مشهور «لا اِکْراه» بیان شده است، برای اینکه اینگونه نیست که انسانها به زور در این مسیر قرار گیرند و خداوند لازمه فهمیدن مسیر درست را بیان میکند، اگر فردی پذیرفت به نفع خود اوست و اگر نپذیرفت به ضرر خودش است.
حق و صراط مستقیم یک راه است اما به انسان اختیار و امکان انتخاب داده شده تا راه درست را انتخاب کند. به همین دلیل است که امکان انتخاب به انسان داده شده است؛ «قُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ شاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ فَلْيَكْفُرْ».
یکی از تجویزهای قرآن، توصیفهایی از رفتارهای سیاسی متفاوت است بدین گونه که بخشی نمیپذیرند و سر باز میزنند «سَأَصْرِفُ»، بخشی میپذیرند، برخی نیز بخشی را میپذیرند و در میانه راه پشیمان میشوند «أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ». واژه اتخذ و مشتقاتش به معنای انتخاب و رأی است. عدهای نیز شیطان را ولی خود انتخاب میکند، عدهای گوساله سامری را و گروهی همانطور که اشاره شد خود و هوای نفس خود را انتخاب میکنند.
در آیات قرآن آمده است حال عدهای انتخاب نکردهاند و روی برگرداندهاند و بتها را به عنوان معبود انتخاب کردند «و الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیاءَ اللّهُ». در تکوین انسانها آزاد هستند اما در تشریع، خیر.
خداوند انسان را باطل خلق نکرده است و از آفرینش انسان هدفی دارد که به خاطر همین به او آزادی داده میشود تا بتواند انتخاب کند.
البته توجه داشته باشید که وظیفه هدایت و صلاح و رستگاری تا حد اعلی است، چنانکه خداوند پیامبر(ص) را اینگونه توصیف میکند که نهایت دلسوزی ایشان را مطرح میکند «لَعَلَّكَ بَٰخِعٞ نَّفۡسَكَ». اگر فردی با وجود تمام این کارها اما فقط زندگی دنیا را انتخاب میکند به این دلیل است که فهم و دانشش از هستی همین است «ذَٰلِكَ مَبۡلَغُهُم مِّنَ ٱلۡعِلۡمِۚ».
حال این سؤال مطرح میشود که برای بنیان جامعه با این اوصاف که عدهای دنبال حق هستند «قُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ» و عدهای که حق را نمیپذیرند، باید چه کرد و مناسبات بشری در این جامعه چگونه خواهد بود؟!
برخی معتقدند، پلورالیسم یا کثرتگرایی دینی شاهکار دوره معاصر است در حالی که در این اندیشه حقانیت ادیان متعدد و توجه آنها به همه انسانها مدنظر است و آن حقیقتی است که الزامات و چارچوبهایی دارد همانطور که آمده است «نَفْعَلَ فِي أَمْوَالِنَا مَا نَشَاءُ».
اینکه مطرح میشود «إِنْ تُطِيعُوهُ تَهْتَدُوا» یادآوری میکند اگر اینجا را انتخاب کنید به هدف درست از خلقت میرسید. این همان هدایتی است که منجر به نتیجه میشود.
عدهای «يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ» چون عدهای واقعا نگاهشان این است که هدایتشده واقعی من هستم؛ این همان است که مقام معظم رهبری بر آن تاکید میکنند؛ توجه به اشتباهات محاسباتی. از حیلههای شیطان تغییر در مبنای محاسباتی است. بنابراین سعی کنید در مبنای غلط کاری انجام نشود تا به یکباره فرو بریزد. لذا در این چارچوب این انتخاب برای انسان مطلوب است.
اما سوال این است که اگر دو دستگی شد، نتیجه چه میشود؟
با توجه به اینکه در ایام دهه فجر هستیم؛ هنر ملت ما این بود که پس از مدتها، اندیشه اسلامی را انتخاب کردند. مردم پای کار آمدند «اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ» دعوت خدا و پیامبر(ص) را اطاعت کردند برای اینکه به آنها حیات میدهد.
انقلاب اسلامی بزرگترین انتخاب ملت ایران بود که در ادامه جمهوری اسلامی را انتخاب کردند و این افتخار نسل ما است. این یک انتخاب نقطهای و نمایشی نیست بلکه حرکت مستمر همراه با اقدام و عمل است. اگر میخواهید نتیجه حاصل شود باید مسیر درست را انتخاب کرد. توجه داشته باشید با انتخاب، کار تمام نمیشود بلکه شروع یک حرکت است و این انتخاب الزام دارد. در اندیشه حکمت اسلامی، یکی از معیارهای مدینه فاضله و حیات طیبه، ایمان آوردن و انجام عمل صالح و اقدام افراد پای کار است.
انتخاب یعنی شما بین دو راهی، راهی را انتخاب میکنید. انتخابات تازه شروع کار است. انتخاب، حرکت کردن و پیمودن برای رسیدن به هدفی است. کنار انتخاب دو مؤلفه ایمان و عمل صالح مطرح است.
اگر افرادی انتخاب واقعی انجام دادند، باید پای انتخابشان بایستد. تا با آن انتخاب حیات بگیرند؛ «یا ایها الذین امنوا ان تنصروا الله». اگر شما این را انجام دهید و حوصله لازم را داشته باشید، به نتیجه خواهید رسید. صبر یعنی حوصله کردن تا زمان منطقی برای رسیدن به محصول. درباره پیروزی انقلاب اسلامی هم میگفتند مگر میشود بعد از این همه استبداد و ظلم، بر چنین نظامی پیروز شد؟!
پس اگر دو اندیشه پذیرفتن و نپذیرفتن مطرح است، آن هنگام مناسبات به چه شکل خواهد بود؛ مناسبات درون جامعه با جوامع خارجی، مناسبتهای فرهنگی، مناسیتهای اجتماعی و ... این اندیشه برای این مبحث سرفصلهایی را تعریف میکنند.
اگر میگوییم این اندیشه تمایزاتی با سایر اندیشهها دارد، تنها تمایز نیست بلکه امتیازاتی نیز دارد و این است که باورهای دینی را عمیقتر می کند. در چنین جامعهای جدا از اینکه دولت و دستگاههای مربوطه باید حریم شخصی را رعایت کنند، تمام جامعه نیز در این زمینه تلاش کنند. در این جامعه برای حیات اجتماعی و سیاسی وظیفه داریم تا از حقوق هر فرد و حریم شخصی دیگری، دفاع کنیم. در آن هنگام جامعه دارای نشاط میشود و تمایزات تبدیل به امتیازات میشود و با تمام وجود نسبت به آن اقدام خواهد شد.