به گزارش حلقه وصل: عبدالله گنجی در یادداشتی نوشت: معنای انتخابات در فرهنگ سیاسی ایرانیان به انتخاب زید و عمرو یا اصلاحطلب- اصولگرا یا عضو فلان قوم و طایفه تقلیل یافته است. این فهم تقلیلگرایانه از رأی را زمانی بهتر متوجه میشویم که در جمع رأیدهندگان حاضر شویم یا با آنان پرسش و پاسخی داشته باشیم. عمده سؤالات این است که «فکر میکنید کی رأی بیاورد»، «اصلاحطلبان در مجلس آینده حاکماند یا اصولگرایان»، «به فلانی رأی دادیم کاری نکرد»، «باید کاری کنیم فلانی رأی بیاورد»، «من فقط به این دلیل شرکت میکنم که فلانی رأی نیاورد و برای این کار تلاش میکنم» و...
این گزارهها نشان میدهد نازلترین معنای انتخابات در صدر معنادهی به انتخابات نشسته است. نه اینکه انتخاب نوع آدمها مهم نباشد، اما معنای رأی- خصوصاً در جمهوری اسلامی ایران- بسیار موسعتر از انتخاب افراد است و اگر مردم در این تراز به انتخابات معنادهی کنند قطعاً انگیزههای مشارکت متنوع خواهد شد. دقیقاً به همین دلیل است که رهبر معظم انقلاب میفرمایند: کسانی که بنده را قبول ندارید یا جمهوری اسلامی را قبول ندارید شما هم مشارکت کنید.
آیا منظور رهبری حضور مردم برای رأی آوردن فلان کس است؟ حتماً خیر! رهبری امنیت ایران را گوشزد میکند، پس انتخابات معنایی والا دارد که در ایران والاتر هم جلوه میکند.
اولین معنای آن امنیتآوری است. ما دشمنان قسم خورده و قدرتمندی داریم که میزان مشارکت مردم محل دوری و نزدیکی یا محل استقرار آنان را تنظیم میکند. قطعاً مشارکت کم دشمن را به جلو خواهد آورد و مشارکت بالا او را به عقب برمیگرداند. دشمنان جایگاه مردمی نظام را از راهپیمایی روز قدس یا ۲۲ بهمن استنتاج نمیکنند، بلکه سه عنصر میزان، کیفیت و جهتگیری رأی ملت ایران دریچههای منازعه را بسته و باز میکند. رهبر معظم انقلاب بعد از مشارکت ۲۹ میلیونی مردم در خرداد ۱۳۷۶ با صراحت اعلام کردند این رأی یک تهدید بزرگ را از کشور دور کرد و آن تهدید حد فاصل ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۶ اتفاق افتاده بود که مشارکت مردم حدود ۱۵ میلیون و رئیسجمهور منتخب (هاشمی) ده و نیم میلیون رأی آورد.
دومین معنای رأی اصرار بر استمرار نظام جمهوری اسلامی است. اینجا غرب نیست که مشارکت مردم صرفاً رأی به برنامههایی نظیر بیمه بیکاری، سن بازنشستگی، نحوه مواجهه با مهاجرین خارجی، قانون کار، تعرفه واردات و صادرات و درمان باشد. اینجا رأیدهندگان به کسانی رأی میدهند که مورد تأیید نظام سیاسی هم هستند و اینچنین معنای رأی و رفراندوم به نظام سیاسی هم هست. اگرچه عدم مشارکت بخشی از مردم (عدم استفاده از حق خویش) مانعی بر سر مشروعیت و قانونی بودن انتخابات نیست، اما معنایی که مشارکت بالا میدهد اصلاً در قانون انتخابات نیامده است و آن تولید سرمایه اجتماعی و اقتدار ملی است.
سومین معنای انتخابات ایستادگی ملت ایران در مقابل ۱۸۰۰ تحریم دشمن است و نشان میدهند که بهرغم اینکه چکمه دشمن روی گلوی ملت ایران است، اما همچنان نفس میکشیم و شما قدرت خفه کردن این ملت را ندارید. رأی نشاندهنده شکست پروژه شکاف ملت-حاکمیت است. رأی نشان میدهد هدف تحریم محقق نشده است و دشمن باید راههای دیگری را بپیماید.
چهارمین معنای آن وحدت ملی است. انتخابات نوعی سازمانیافتگی اکثریت ملت در یک سو است. با هم بودن، همجهت بودن و مثل هم اندیشیدن از معانی اصولی مشارکت ملی است. شعار «ما همه با هم هستیم» هیچ جا به اندازه انتخابات معنا نمیشود و کثرتی از ملت ایران را نشان میدهد که در عین وحدت است.
معنای پنجم انتخابات ما «میثاقگرایی» است. آنان که امام میفرمود تا پایان راه با ما هستند مردان و زنان مشارکتجو هستند. انتخابات تجدید عهد با امام، حاج قاسم و همه شهدای گمنام و برجسته انقلاب اسلامی است که خون خود را به صندوق ریختند تا ما بر روی آن رأی بریزیم. عدول از مسیر پربهجت آنان یادآور تجربه تلخ اسلام و تشیع در قرن اول اسلام و همه تاریخ است. اصرار بر «راه ما راه امام است» در زیر فشار حداکثری دشمن، معنایی مقدس دارد که نباید با نظامهای عرفی که از رأی صرفاً فایدهگرایی و سودگرایی ماتریالیستی را مطالبه میکنند مقایسه شود. حاکمیت باید برای رفاه مردم هر آنچه میتواند بکند، اما عزت در فرهنگ سیاسی ایران در رتبهای بالاتر از امور دنیوی است که البته خود انقلاب اسلامی مؤید این مدعاست. ناامید کردن دشمن خود یکی از پلههای رفاه و توسعه کشور است. او باید بفهمد تحریم اهدافش را محقق نمیکند و این فهم با رأی مردم محقق و منتقل میشود.