به گزارش حلقه وصل: ۱۲ تا ۱۷ ربیعالاول را هفته «وحدت» نام نهادند تا تذکری بر اخوت دینی و انسجام ملی بین ایرانیان و بلکه جهان اسلام باشد. در این بین چیستی و ماهیت وحدت ما را بر آن داشت تا با حجتالاسلام یحیی جهانگیری، استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه دین گفتوگویی داشته باشیم.
نقدنگاه تاکتیکی به وحدت
جهانگیری در ابتدا گفت: تا کنون خوانشهای مختلفی از وحدت صورت گرفته است. آن خوانشی از وحدت که مدنظر گفتمان انقلاب اسلامی است، فارغ از رویکرد تاکتیکی به آن مینگرد و وحدت را برای یکسری اهداف بلندمدت یا کوتاهمدت نمیخواهد بلکه در این دیدگاه وحدت خود دارای موضوعیت است. اینکه برای دشمن واحدی به نام اسرائیل یا آرمان فلسطین دست به وحدت بزنیم یا در جهان اکثراً سنی برای اینکه انسجام خودمان را حفظ کنیم و مورد هجوم واقع نشویم تا صدایمان به دیگران برسد دست به وحدت بزنیم، منشعب از آن خوانش تاکتیکی است که قطعاً چنین فهمی از وحدت با نگاه امامِین انقلاب همسو نیست.
وحدت استراتژی نیست!
وی افزود: نگاه دیگری از وحدت وجود دارد که آن را در یک فضای «استراتژیک» تحلیل میکند. بدین معنا که: تا زمانیکه ما هستیم «مقابل» ما نیز وجود دارد. اگر اسلام باشد کفر نیز وجود خواهد داشت و در برابر ما صفآرایی خواهد کرد. در این دیدگاه، باز هم عامل وحدت چیزی بیرونی است. هرچند این نگاه دارای اهداف بلندمدت است و در نگاه رهبران انقلاب اسلامی و الهیاتی دینی به آن توجه شده، اما هسته مرکزی وحدت در نظرگاه مطلوب ما چیزی فراتر از این است.
وحدت، ایدئولوژی است
این استاد دانشگاه ادامه داد: در نگاه امامِین انقلاب اسلامی، وحدت بیش از آن که منشعب از نظرگاه تاکتیکی و استراتژیک باشد، دارای یک بنمایه «ایدئولوژیک» است. یعنی، وحدت یک الزام و ضرورت ذاتی دارد که چه عامل بیرونی باشد چه نباشد؛ حفظ و وجود آن الزامی است. ما چه فلسطین را آزاد کنیم چه نکنیم؛ چه آمریکا به زوال برود چه نرود، چه در اقلیت باشیم چه نباشیم، وحدت را باید حفظ و در راستای آن حرکت کنیم. در چنین نگاهی آن دو دیدگاه که برآمده از عاملی بیرونی بودند، تنها شدت و ضعف نیاز به وحدت را تعیین میکنند، والّا با توجه به چیزی که گفته شد، ضرورت وحدت برآمده از یک نیاز ضروری برای حفظ و انسجام جامعه و انسانیت است.
امام موسی صدر ادای وحدتی بودن را در نیاورد
وی افزود: درمورد بحث وحدت باید از صَدرِین، یعنی سید محمد باقر صدر و سیدموسی صدر حتماً یاد شود. سیدمحمدباقر صدر در بحث وحدت نظری و سیدموسی صدر در مسائل وحدت علمی دارای برجستگیهای قابل توجهی هستند که معمولاً جنبه نظری و کاری که شهید سیدمحمدباقر صدر در این راستا انجام داده است مغفول میماند. اما درمورد امام موسی صدر باید بگویم که ایشان به رویکرد ایدئولوژیک وحدت باور داشت و آن را به منصه ظهور میرساند. توجه داشته باشیم که وحدت یک نمایش نیست، بلکه یک باور عملی است، امام موسی صدر ادای وحدت را در نمیآورد بلکه به آن ایمان داشت و فارغ از اینکه به آن عمل میکرد، مردم هم این عقیده وحدتی را میدیدند.
جهانگیری گفت: برای بعضی وحدت، ماسمالی کردن برخی عقاید و رویکردهاست. همه میدانند که شیعه به چه چیزی باور دارد و سنی اعتقادش چیست. وحدت یعنی هم اشتراکات را برجسته کنیم هم تمایزاتمان روشن باشد. من باید وحدت را طوری باور کنم و آن را به عمل درآوردم که برای شخص مقابلم اقناعسازی صورت بگیرد که این فرد وحدت را مدخل یا بستر فعالیتهای پنهانش نمیبیند بلکه به آن حقیقتاً ایمان دارد.