به گزارش حلقه وصل، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: خبرآنلاین از قول مهدی مطهرنیا نوشت: آیا برجام چیزی است که میتواند احیا شود؟ اگر توافق صورت بگیرد، آنگونه که ند پرایس گفته که تحریمهای سپاه برداشته نمیشود، احتمال دارد تحریمهای پسا برجام یعنی تحریمهای سپاه پاسداران که از طرف ترامپ گذاشته شد، برداشته نشود. در این حالت باید گفت برجام احیا نمیشود. برجام زمانی احیا میشود که تمام تحریمهای پس از توافقنامه برجام برداشته شود. پس برجام یک اسم بیشتر نیست و ما اسم آن را میگذاریم احیای برجام.
شروط پذیرش برجام در ۹ ماده توسط مقام معظم رهبری مطرح شده است. باید پرسید کدام یک از این شروط پذیرفته شده است؟ ماجرا اینجاست که وقتی میگوییم همه تحریمها برداشته شود حداقل در این باب به امضای توافقنامه سال ۲۰۱۵ برسیم. باید توجه داشته باشیم که پس از امضای برجام توسط تیم ظریف چه مسائلی مطرح شد و چه مشکلاتی بهوجود آمد، آیا حالا باید به چیزی کمتر از آن راضی شویم؟
وقتی شما چیزی کمتر از برجام را بپذیرید و تحریمهای ترامپ را برندارد ۴ سناریو بهوجود میآید که پیشروی برجام وجود دارد. اولی سناریوی کیش و مات، دوم سناریوی قیصر، سوم سناریوی لبه مقاومت شکننده و آخری سناریوی آفتاب شتا. در حال حاضر اگر توافق امضا شود چه خواهد شد؟ برای مثال در چهار پنج ماه پیش رو دلار کمی افت کند و در کانال بیست و پنج هزار تومان قرار بگیرد. حدود یک سال طول میکشد که شرکتها تمایل داشته باشند با ایران کار کنند.
در این یکسال کنگره آمریکا عوض میشود و بعد بایدن کنار میرود و سناریوی آفتاب شتا پیش میآید. سوزانندگی بیشتری پیش میآید و بحران تصمیمگیری در پرونده هستهای را پیش خواهد آورد. باید در نظر بگیرید که هر چیزی زمان طلایی خود را دارد و اگر زمان از دست برود دیگر اثرگذاری خود را هم از دست خواهد داد. در نهایت باید بگویم بار کج هیچگاه به منزل نمیرسد. این بار از اول کج گذاشته شده است.
من به توافق امید ندارم چرا که اساسا آن را توافق نمیدانم بلکه آن را تحمل میدانم. آنچه که در صحنه عینی بین ایالات متحده و ایران وجود دارد چرخه تنازع، تناقض، تحمل و در نهایت بازگشت این چرخه در کلان روندهای حاکم است.
ضمن اینکه باید در نظر داشته باشیم که توافق همواره با عدم قطعیت ذاتی روبهرو است. ایالات متحده نمیتواند رفتار ایران را بهعنوان یک کنشگر چالشبرانگیز و تهدیدآفرین برای نظم موجود پذیرا باشد. ایران نیز با مفروضهای نظامهای جمهوری اسلامی که بر آن است تا اصول و ارزشهای برخاسته از یک مکتب الهی با تفسیر سیاسی و ایدئولوژیک را حاکم کند.
بهگونهای که نوعی ادبیات دارالاسلام و دارالکفر را در بافتاربندی تاریخی ایران را لوگوسنتریکال و کلانمحور و همچنین سفید و سیاه میبیند. بنابراین در این شرایط توافقی نمیتواند حاصل شود و آن را میتوان تحملی دوجانبه بر مبنای نیازهای عرصه داخلی و ضرورتهای عرصه بینالمللی دید.