به گزارش حلقه وصل، سید محمدعماد اعرابی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:
همین الان اگر مشغول خواندن این یادداشت در رایانه شخصیتان یا گوشی همراه هوشمندتان و یا سایر وسایل الکترونیکی هستید؛ میزان قابل سنجشی از انرژی الکتریکی را مصرف میکنید.
احتمالا حین مطالعه در این روز گرم تابستانی ناگزیر به استفاده از وسایل سرمایشی خواهید بود و یا شاید احتیاج به یک لیوان آب خُنک برای کاهش دمای بدنتان پیدا کنید؛ فرقی نمیکند در هرکدام از این موارد شما باز هم ناچار به بهرهگیری بیشتر از انرژی الکتریکی هستید.
روشنایی خانهتان، بخشی از تغذیه و پختوپز روزانهتان، قسمتی از حملونقل درونشهریتان، همه تراکنشها و فعالیتهای بانکیتان، استفاده از خدمات دولتیتان و در صورت نیاز بهرهگیری از تجهیزات پزشکی برای تشخیص و درمان سادهترین بیماریتان و... همگی بدون مصرف انرژی الکتریکی ممکن نیست.
انرژی بهصورت عام و مشخصا انرژی الکتریکی فقط بر سر سفره شما نیست بلکه با لحظهلحظه زندگیتان درهمآمیخته است.
حالا شاید بد نباشد که بدانید فقط یک واحد از نیروگاه هستهای بوشهر با ظرفیت محدود و در همین سالهای معدود از فعالیتش تقریبا بهاندازه یک چهارم تمام سدهای کشور برق تولید کرده است.
البته راههای دیگری نیز برای تولید برق وجود دارد؛ استفاده از سوختهای فسیلی همچنان رایجترین شیوه تولید برق در نیروگاهها محسوب میشود اما اگر مخاطرات آلایندگی محیطزیست و لزوم تنوع در سبد منابع تولید انرژی الکتریکی را در نظر بگیریم آیا رقیبی جدی برای نیروگاههای هستهای وجود دارد؟ اولین و سادهترین پاسخ به این سؤال، استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر در نیروگاههای خورشیدی و بادی است اما همیشه سادهترین جواب، بهترین جواب نیست.
طبق گزارش رسمی «هیئت بیندولتی تغییر اقلیم» (IPCC) وابسته به سازمان ملل متحد، یک نیروگاه خورشیدی به ازای تولید هر کیلووات ساعت(KWh) انرژی الکتریکی، ۴۸ گرم دیاکسید کربن تولید میکند، این رقم برای یک نیروگاه هستهای تنها ۱۲ گرم به ازای هر کیلووات ساعت است.
در واقع آلودگی کربنی بهعنوان یکی از اصلیترین شاخصههای مورد ادعا در تغییرات اقلیمی منجر به گرمایش زمین، طی فرآیند تولید برق از انرژی خورشیدی چهار برابر بیشتر از نیروگاههای هستهای است.
یک آمار جالب دیگر هم وجود دارد؛ برای تولید ۱۰۰۰ گیگاوات ساعت(GWh) انرژی الکتریکی از طریق تابش خورشید در نیروگاههای خورشیدی به حدود ۱۶ هزار تُن مصالح احتیاج دارید در حالی که نیروگاههای هستهای همین میزان انرژی را با صرف هزار تُن مصالح در اختیار شما قرار میدهند. همچنین تنوع مصالح مصرف شده برای ساخت یک نیروگاه خورشیدی نزدیک به دو برابر یک نیروگاه هستهای است. اینها به معنی مصرف منابع بیشتر در ساخت نیروگاههای خورشیدی و در نهایت تولید پسماند بیشتر است.
حالا بیایید به آمار ضایعات این دو نیروگاه نگاهی بیندازیم؛ برای تولید ۱۰۰۰ گیگاوات ساعت انرژی، ضایعات پنلهای خورشیدی تقریبا ۳۰۰ برابر بیشتر از راکتورهای هستهای است. در این مورد ضایعات پنلهای خورشیدی مساحتی بهاندازه چهار برابر زمین چمن ورزشگاه آزادی را اشغال خواهند کرد اما برای جای دادن تمام ضایعات راکتورهای هستهای موردنیاز جهت تولید این میزان انرژی، فقط محوطه شش قدم جلوی یکی از دروازهها کافی است! بخش قابل توجهی از ضایعات نیروگاههای خورشیدی شامل فلزهای سنگین مانند سرب است که آسیب جبرانناپذیری به طبیعت و سلامت انسان وارد میکند.
این آمار در مورد نیروگاههای بادی اگرچه بهتر از خورشیدی است اما همچنان فاصله معناداری با نیروگاههای هستهای در تأمین استانداردهای محیطزیستی دارد. باید توجه داشت که نیروگاههای خورشیدی و بادی در مقیاس موردنیاز برای تأمین شبکههای برق، ناچار به اشغال فضای قابل توجهی از طبیعت هستند و همین امر زیستبوم جانوران و گیاهان را بهشدت تحت تأثیر قرار میدهد.
نیروگاه خورشیدی «ایوانپا» بهعنوان بزرگترین نیروگاه خورشیدی جهان مساحتی بیش از ۱۴۰۰ هکتار در بیابان «موهاوی» کالیفرنیا را اشغال کرده است اما ظرفیت نیروگاهی به این وسعت تنها ۳۹۲ مگاوات است در حالی که یک نیروگاه حرارتی کوچک برای تولید همین ظرفیت کمتر از ۳۰ هکتار زمین نیاز دارد. چند ماه پس از آغاز بهکار این نیروگاه در سال ۲۰۱۴ مقامات فدرال حیاتوحش آمریکا آن را «اَبَرتلهای» برای حیاتوحش لقب دادند.
این نیروگاه در منظر پرندگان مهاجر خطا ایجاد میکرد؛ آنها انعکاس نور خورشید در این نیروگاه را بهعنوان آب تشخیص داده و با تغییر مسیر خود پس از رسیدن به نیروگاه در گرمای ایجاد شده بر فراز آن، زندهزنده میسوختند؛ در قسمتی از آسمان این نیروگاه دمای هوا به ۵۴۰ درجه سانتیگراد میرسید.
همین اتفاق با اندکی تفاوت برای پرندگان حشرهخوار نیز رخ میداد. یک سال بعد در آوریل ۲۰۱۵ «والاستریتژورنال» گزارش داد طبق تخمین زیستشناسان آمریکایی، فعالیت یک ساله نیروگاه ایوانپا به مرگ حدود ۳۵۰۰ پرنده منجر شده است.
در سپتامبر ۲۰۱۶ زیستشناسان فدرال رقم مرگ و میر پرندگان در تأسیسات ایوانپا را سالانه حدود ۶۰۰۰ پرنده اعلام کردند. علاوهبر این نیروگاه خورشیدی ایوانپا پوشش گیاهی منطقه را نیز کاملا تحت تأثیر قرار داده بود.
وضعیت برای نیروگاههای بادی چندان بهتر نبود. دادههای یک پژوهش دانشگاهی در سال ۲۰۱۲ نشان داد در آمریکا سالانه ۵۷۳ هزار پرنده در اثر برخورد با توربینهای بادی کشته میشوند؛ پژوهشگران تخمین میزدند این رقم برای سال ۲۰۲۱ به بیش از
۶۸۰ هزار پرنده در سال برسد. در اسکاتلند بهعنوان یکی از کشورهای پیشرو در استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر، ۱۴ میلیون درخت برای احداث نیروگاههای بادی قطع شد؛ این مقدار شامل یک درصد پوشش جنگلی کهن اسکاتلند و زیستگاه جانوران آن میشد اما علیرغم این اتفاق مقامات دولتی اسکاتلند در سال ۲۰۲۱ اعلام کردند نهتنها به هدفگذاری خود برای تأمین انرژی نرسیدهاند بلکه نسبت به سال قبل عقبگرد داشتهاند؛ علت ساده بود چون در آن سال باد به اندازه کافی نوزید! تناوب و بینظمی در استحصال انرژی از نیروی باد و تابش خورشید یکی دیگر از مهمترین نقاط ضعف انرژی تجدیدپذیر به حساب میآید.
تقریبا هیچکدام از این چالشها برای نیروگاههای هستهای وجود ندارد.
اشتباه نکنید! این آمار برای نفی عملکرد و ویژگیهای مثبت نیروگاههای خورشیدی و بادی نیست بلکه برای اثبات عملکرد نیروگاههای هستهای بهعنوان بهینهترین و قابل اطمینانترین راه تولید انرژی الکتریکی در مقایسه با آنها و اصلاح ذهنیت عمومی در یکسانانگاری مطلق انرژیهای تجدیدپذیر با انرژی پاک است.
درواقع لقب پاکترین انرژی نیز با اختلاف، سزاوار انرژی هستهای است. مسلما به همین علت است که ساخت و استفاده از راکتورها و نیروگاههای هستهای همچنان در میان کشورهای جهان مورد استقبال واقع میشود.
ایالات متحده با ۹۲ راکتور فعال و هدفگذاری برای ساخت ۲۱ راکتور دیگر در صدر این فهرست قرار دارد. پس از آن فرانسه(۵۶ راکتور فعال)، چین(۵۵ راکتور فعال)، روسیه(۳۷ راکتور فعال)، ژاپن(۳۳ راکتور فعال) و کرهجنوبی(۲۵ راکتور فعال) قرار دارند.
طبق آمارهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی در آگوست ۲۰۲۲، در حال حاضر ۴۳۸ راکتور هستهای فعال در جهان وجود دارد، کشورهای جهان مشغول ساخت ۵۶ راکتور دیگر هستند و برای ساخت ۴۲۹ راکتور هستهای دیگر نیز هدفگذاری کردهاند.
فرانسه که پیشتر از برنامهریزی برای کاهش سهم انرژی هستهای در تولید برق خود از ۷۵ درصد به ۵۰ درصد تا سال ۲۰۲۵ خبر داده بود با اصلاح برنامهریزی خود این هدفگذاری را به ده سال دیگر در ۲۰۳۵ موکول کرد.
«امانوئل مکرون» رئیسجمهور فرانسه دسامبر ۲۰۱۷ با عقبنشینی از برنامه فرانسه برای کاهش وابستگی به انرژی هستهای گفت: «من نمیخواهم از انرژی هستهای بُت بسازم اما باید بدانیم با چه چیزی میجنگیم... انرژی هستهای بدون کربنترین راه برای تولید برق [در مقایسه] با انرژیهای تجدیدپذیر است... آلمانیها که تمام انرژی هستهای خود را یکجا بستند؛ چه کردند؟... آنها انرژیهای تجدیدپذیر زیادی را توسعه دادند اما [نیروگاههای] حرارتی و ذغالسنگ را نیز بازگشایی کردند.
آنها ردپای خود در [تولید] دیاکسید کربن را بدتر کردند. من این کار را نمیکنم.» سیاستگذاری غیرواقعی در استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر اعتراض وزیر انرژی آلمان را هم به همراه داشت.
«پیتر آلتمایر» ۱۱ ژوئن ۲۰۱۸ در نشست وزیران انرژی اتحادیه اروپا گفت: «در آلمان ما بیش از سایر کشورها در انرژی الکتریکی تجدیدپذیر سرمایهگذاری کردهایم. [این کار] برای شهروندان ما سالانه ۲۵ میلیارد یورو هزینه داشته است تا موفق به افزایش سهم انرژیهای تجدیدپذیر به ۱۵ درصد از کل انرژی کشور شویم و اگر هدفهایی را مشخص کنیم که قطعاً بالای ۳۰ درصد هستند، به این معنی است که ظرف یک دهه، [هزینه شهروندان] ما باید بیش از دو برابر شود... اگر به [هدف] یک میلیون خودروی الکتریکی تا سال ۲۰۲۰ در آلمان فکر کنیم؛ ما از عهده آن برنمیآییم؛ هیچ کجای اروپا از عهده آن برنمیآید. حتی اگر موفق به داشتن خودروهای الکتریکی کافی شویم، برق تجدیدپذیر کافی برای نگه داشتن آنها در جادهها را نداریم. شهروندان اروپا در حال از دست دادن اعتمادشان به سیاست [اتحادیه اروپا] هستند؛ وقتی میبینند که ما اهداف بسیار بلندپروازانهای را تعیین میکنیم و چند سال بعد آن را به تعویق میاندازیم.»
پس از جنگ اوکراین و کمبود گاز در اروپا، آلمان از بازنگری در سیاست بستن نیروگاههای هستهای خود گفت. همچنین اولاف شولتز صدراعظم آلمان عدم خاموشی نیروگاههای هستهایشان و ادامه فعالیت آن را تصمیمی منطقی خواند.
حالا بیایید به ایران برگردیم. جایی که با مصرف بیش از ۲۸۰ هزار گیگاوات ساعت انرژی الکتریکی در سال، رتبه نوزدهم را در میان کشورهای جهان داریم.
مصرفی که روندی افزایشی دارد و در افقی نه چندان دور با رواج خودروهای الکتریکی، توسعه قطارهای برقی بینشهری، تکمیل زیرساختهای دولت الکترونیک برای ارائه خدمات غیرحضوری، هوشمندسازی اماکن و ساختمانها و... بسیار بیش از این نیز خواهد بود.
به نظر میرسد اکنون پاسخ به این سؤال چندان سخت نباشد: «این همه پافشاری بر بهرهمندی از انرژی هستهای و به جان خریدن هزینههای آن، ارزش داشت؟» حتی اگر مصارف دیگر انرژی هستهای در رادیوداروها، آبشیرینکنهای دریایی، پیشرانهای هستهای و... را نادیده گرفته و فقط تأمین برق مورد نیاز کشور را در نظر بگیریم؛ پاسخ واضح است: «بله؛ ارزش داشت.»
فارغ از اینکه نقطه نزاع غرب با ما نه در انرژی هستهای که بر سر استقلال و توانمندی ماست. حفظ دستاوردهای هستهای و بهرهمندی کامل از سایر ظرفیتهای انرژی هستهای در آینده حتی با محاسبات مادی نیز، بدیهیترین نیاز کشور در حال و آینده است. مطمئنا نسل آینده ایران مذاکرهکنندگانی را خواهند ستود که با پافشاری بر این حق حیاتی، آن را با تعهدات موقت عهدشکنترین دولتهای تاریخ مبادله نکردند.