به گزارش حلقه وصل، چهارمین قسمت از برنامه سوره فصل کوفه با حضور زهرا روحاللهی امیری استاد دانشگاه پخش شد.
مهمان برنامه در ابتدای صحبت خود با اشاره به ساختار اجتماعی کوفه توجه به جمعیت این شهر را مهم خواند و گفت: باید توجه کرد که کنشهای اجتماعی جمعیت یک شهر چه عناصری هستند و تابع چه عواملی میباشند. اگر بخواهیم به ابتدای تشکیل کوفه بنگریم باید توجه کنیم که در پایهگذاری این شهر اولین مؤلفه تاریخی شکل گیری یک شهر یعنی اراده جمعی کنار گذاشته شده است. در واقع کوفه زمانی به عنوان شهر انتخاب میشود که مدائن مکان مناسبی برای اسکان قبایل عرب شناخته نمیشود. از طرفی اسکان قبایل در این مکان هم اسکان اضطراری است و در واقع کوفه یک پایگاه نظامی است نه شهر. در وهله دوم نیز نژاد مشترک برای تشکیل یک شهر مهم است که کوفه واجد این مساله هم نبود.
روحاللهی امیری عرب قحطانی و عرب عدنانی که تشکیل دهنده کوفه هستند را دو نژاد دارای اختلاف شدید دانسته و تاکید کرد: عرب قحطانی در جنوب شبه جزیره زندگی میکردند و سابقه بیشتری نسبت به دیگر اعراب شمال داشتند. حتی در زمانی که پیامبر در مدینه بودند هم بخشی از اختلاف بین انصار و مهاجرین به اختلاف میان عرب قحطانی و عدنانی بازمیگشت.
وی با اشاره به اینکه سعد برای کم کردن تضادهای نژادی در کوفه در ابتدای تأسیس آن تقسیم بندی هفتگانهای انجام داد گفت: پایه این تقسیمبندی عشایری بود و قبایلی که پیوند مشترکی داشتند کنار هم قرار داده میشدند. اما در حالی که از ۲۰ هزار نفری که وارد کوفه شدند ۱۲ هزار نفر یمنی بودند تعداد خطههای کمتری به آنها اختصاص داده میشود.
مسعود دیانی سردبیر و مجری برنامه در این بخش این پرسش را مطرح میکند که آیا بین قبایل محب امام علی (ع) در کوفه هم اختلاف وجود داشته است یا خیر. دکتر امیری در پاسخ به این پرسش با اشاره به اینکه بین همه قبایل اختلاف وجود داشته است گفت: هم در خود قبیلهها بدنه قبلی نسبت به اشراف امتیازات کمتری داشتند و هم قبایل کوچکتر نسبت به قبایل بزرگتر امتیازات کمتری داشتند و همین باعث اختلاف بین آنها میشده است. از طرفی در دستهبندیهای شهر کوفه سعی بر این بوده است که این اختلافات میان قبایل حفظ شود.
امیری در ادامه با اشاره به قبیله بنی تمیم و نسبت آنها با اهل بیت گفت: در واقعه کربلا هر قبیلهای تعداد سر بیشتری از شهدای کربلا داشت جایزه بیشتری میگرفت و این قبیله هم ۱۷ سر از سرهای شهدای کربلا را جدا کرده بود تا به جایزه برسند. از قبیله بنی اسد اما تعدادی بودند که در کنار اما جنگیدند اما تعداد آنها بسیار کم بود.
مجری برنامه با اشاره به شام و قدمت تاریخی آن این پرسش را مطرح کرد که آیا شام برای مردم کوفه رشک برانگیز بود و دست به مقایسه خودشان با شام میزدند یا نه.
روحالله امیری در پاسخ تاکید کرد که در مقایسه این دو باید چند مساله را مورد نظر قرار داد. مساله اول از نگاه وی پیشینه رقابت میان شام و عراق است. مساله دوم ثروت و سرمایهای است که در شام وجود داشته و به آن در نتیجه فتوحات وارد میشده است.
بسیاری از کسانی که به کوفه آمدند به دلیل غنیمتها و خراج در منطقه بود
وی با تاکید بر اهمیت فتوحات و غنیمتهای ناشی از آن گفت: بسیاری از کسانی که به کوفه آمدند به خاطر به دست آوردن فتوحات و غنیمتها در این منطقه ساکن شدند. غنیمت و خراج مساله مهمی بود و برای نمونه شام که از خراج مصر بهره میبرد دست بالا را داشت و در زمان امام علی (ع) که فتوحات متوقف شد نبود غنیمت به حکومت آن حضرت آسیب زد.
روحاللهی امیری با اشاره به اینکه کوفه شهری مهاجرپذیر بوده است و جمعیت آن از ۲۰ هزار به ۱۲۰ هزار نفر میرسد گفت: این مساله باعث میشد حاکمان دست به تغییر ساختار این شهر بزنند. وقتی امام وارد کوفه شدند دستهبندی ۷ گانه ثابت میماند اما ۴ دسته به یمنیها تعلق میگیرد و ۳ دسته به دیگران. اما پس از صلح امام حسن و در دوره زیادابن ابیه در این دستهبندیها تغییر ایجاد میشود. زیاد فردی ضد شیعه بود و به صورت هدفدار نظام عشیرهای کوفه را برهم زد. او کوفه را به ۴ قسمت تقسیم کرد و هر قبیله شیعی را در ذیل یک قبیله دیگر قرار میدهد.
کارشناس برنامه سوره با بیان اینکه اولین جریانی که میتواند در کوفه قدرت نمایی کند جریان صحابه است تاکید کرد: جریان صحابه خود به جریانهای مختلفی تقسیم میشد و درونشان بنی امیه هم حضور داشت اما در ابتدای کوفه نمیتوانست خودی نشان دهد ولی از دوران خلیفه سوم قدرت گرفتند.
وی عبدالله بن مسعود را بیواسطه و با واسطه معلم همه کوفیان خوانده و گفت: او از بیان شرح نزول آیات طفره میرفته و در واقع کاری که انجام میداده است پایین آوردن درک مردم از قرآن و بیگانه شدن آنها با روایات مرتبط با قرآن بوده است. یکی از تبعات حضور عبدالله بن مسعود در کوفه قشری گرایی و ظاهرگرایی در کوفه بوده است. یکی از گروههایی که پیامد آموزشهای سطحینگرانه او بود خوارج بودند و گروه دیگر عالمان کوفه بودند. عالمان کوفه یا قراء در جنگ صفین به سه دسته تقسیم میشوند که دسته اول حاضر به پیوستن به سپاه امام علی نمیشوند و دسته دوم به مرزها میروند تا در جنگ شرکت نکنند و دسته سوم هم نه تنها شرکت نمیکنند بلکه مبارزین در رکاب امام را هم سرزنش میکنند که این نشان میدهد که اگر دسته اول و دوم گرایشهایی به امام دارند اما دسته سوم مخالف شخص امام (ع) هستند.
روحاللهی امیری با اشاره به اینکه بسیاری از قراء در ابتدا حب امام علی (ع) داشتند اما به تدریج استحاله میشوند گفت: در دوران زیاد ابن ابیه بسیاری از این افراد به کار گرفته میشوند و حتی به مقام خزانهداری میرسند.او با دستهبندی شیعیان کوفه به شیعه اعتقادی، شیعه سیاسی و شیعه دوستدار گفت: شیعه اعتقادی اعتقاد به امامت امام داشتند اما شیعه سیاسی این گونه نبود و صرفاً از نظر حکومت امام را قبول داشتند. همچنین دسته سوم امام را به خاطر انتساب به پیامبر دوست داشتند.
معاویه و تحریم اقتصادی شیعیان
مهمان برنامه در پاسخ به این سوال مجری که آیا معاویه راهکاری برای تضعیف اقتصادی شیعیان به کار گرفته بود یا نه گفت: کسانی که به کوفه آمده بودند از نظر مالی وابسته به بیتالمال بودند نه تجارت و بازرگانی. معاویه هم شاهراه اقتصادی را در دست خود گرفته بود و هرگونه بدگویی و مخالفت میتوانست باعث قطع این مقرری شود.
روحاللهی امیری در بخش پایانی با تاکید بر اینکه برخی شیعیان در قبال سیاستهای اموی منفعل نبودند و پس از پذیرش صلح امام حسن به نقض آن اعتراض میکردند گفت: در مقابل سیاست لعن امام علی مجالسی برای گرامیداشت امام برگزار میکردند. زیاد این ابیه برای مقابله با آنها سیستم خبرچینی برپا میکند و جو شیعه علیه شیعه را به راه میاندازد تا جایی که در دستگیری حجربن عدی جوانان شیعه را تحریک میکند تا آنها میدان دار مبارزه با حجر شوند. اما کسانی هم بودند که حاضر به بدگویی علیه امام علی (ع) نشدند و کشته یا تبعید و زندانی شدند.