
سرویس حاشیهنگاری: بهروز افخمی، کارگردان سینما به تازگی یادداشتی منتشر کرده است که در آن به موضوع سینمای نفتی پرداخته است و سعی کرده تا منظور خود از سینمای نفتی را تشریح کند.
اما وی در این یادداشت به موضوعی اشاره کرده است که بررسی آن خالی از لطف نیست. افخمی در این یادداشت به نظارت دولت بر سینما اعتراض کرده و گفته است: «مسئله اصلی این است که مدیران فعلی وزارت ارشاد به لحاظ قانونی اجازه ندارند در مراحل پیش از نمایش فیلم نظارت کنند. آنها این کار را تا چند سال پیش به بهانه یارانه و کمک بلاعوضی که به همهی فیلمها میکردند، انجام میدانند؛ اما در حال حاضر نظارت آنها بر مراحل پیش از نمایش فیلم هیچ وجاهتی ندارد و خلاف قانون اساسی هم هست. گذشته از اینکه نظارت آنها در صدور پروانهی ساخت براساس پسند جشنوارههای خارجی و متناسب با علاقه خودشان در راه یافتن روی فرش قرمز و پرکردن ویترین جایزههای جشنوارهای وزارتخانه انجام میشود و پسند و علاقهی مردم را هیچ در نظر نمیگیرد.»
این اظهار نظر در حالی از سوی افخمی صورت گرفته که گویا او فراموش کرده است که آخرین فیلم او با حمایت تمام و کمال بنیاد سینمایی فارابی و سازمان انرژی اتمی ساخته شده است و تهیهکننده فیلمش بدون هیچگونه نگرانی از فروش فوقالعاده پایین فیلم با عدم تبلیغات مناسب آن، باعث نابود شدن سوژهی نابی همچون ترور دانشمند هستهای شد.
البته روحیه افخمی در پرداختن به چنین سوژهای که بسیاری از سینماگران ایرانی از ترس گرین کارتهای خود، جرات رفتن به سمت آن را نداشتند ستودنی و قابل تقدیر است ولی این که آقای افخمی میگویند دولت نباید بر سینما نظارت کند، بدون شک حرف کاملا اشتباهی است.
در شرایطی که نظارت دولت بر سینما وجود دارد، همچنان شاهد اکران فیلمهایی هستیم که موضوع آنها عشق مثلثی و خیانت به همسر است و یا جامعه ایرانی را یک جامعهی سیاه و لجنمال شده نشان میدهد که همهی مردم در بدبختی و نکبت غوطهور هستند. دیگر چگونه امثال آقای افخمی انتظار دارند که دولت بر همین وضعیت اسفبار هم نظارت نداشته باشد؟!
آقای افخمی در ابتدای یادداشت خود به موضوع سینمای نفتی پرداخته است و البته از منظر درستی این سینما را مورد نقد قرار داده است ولی در ادامه یادداشت به بیراهه رفته است و با ربط دادن موضوع سینمای نفتی با نظارت دولت بر سینما، خواسته است نارضایتیاش از سوء مدیریت فعلی در سازمان سینمایی را اینگونه نشان دهد.
باید یادآور شد که حتی اگر سینما خصوصی نیز باشد، باید دولت بر سینما نظارت داشته باشد. چرا که دولت وظیفه نظارت بر فضای فرهنگی کشور را دارد و سینما به عنوان یکی از ارکان فرهنگی کشور باید تحت نظارت دولت باشد. همچنان که این موضوع صرفاً در ایران نیست و در سایر کشورها نیز وجود دارد.