به گزارش حلقه وصل، وضعیت فرونشست زمین در ایران بهشدت بحرانی است و پدیده فرونشست بهجز استان گیلان, تمام مناطق کشورمان را درگیر کرده است. عمق این پدیده از دشتهای کشور گذشته و در استانهای تهران, اصفهان, فارس و خوزستان به مناطق مسکونی نیز خسارات جدی وارد کرده است.
میانگین فرونشست زمین در ایران ۳۰ سانتیمتر در سال است که این مقدار ایران را بهعنوان چهارمین کشور درگیر با پدیده فرونشست در جهان معرفی کرده است.
وضعیت فرونشست در استان تهران بحرانیتر از سایر مناطق کشور است و آمار عجیب فرونشست سالانه ۴۰ سانتیمتر در برخی از مناطق دشت ورامین و شهریار ثبت شده است! فرونشست تهران که متخصصان از آن بهعنوان بمب ساعتی زیر پای مردم تهران از آن یاد میکنند, به علت کاهش سطح آبهای زیرزمینی, جایگذاری نادرست ساختوسازها و اسکان بیش از حد جمعیت در این استان حاصل شده است.
تجربههای موفق مهار فرونشست در بسیاری از کشورهای جهان وجود دارد و علیرغم وضعیت بحرانی فرونشست در کشور و آسیبهای این پدیده به محیط زیست, اقتصاد و وضعیت معیشتی مردم, کارشناسان معتقدند که هنوز برای مهار پدیده فرونشست دیر نیست و در صورت اراده متولیان و استفاده از نظرات کارشناسان و تجربه سایر کشورها میشود کاری کرد تا این بحران فروکش کند و مهار شود.
برای بررسی ابعاد مختلف پدیده فرونشست و روشهای مهار و پایان دادن به این چالش و بحران بزرگ که دامنگیر مردم استان تهران و اکثر استانهای کشورمان شده است, در قالب نشستی، میزبان دکتر سید محسن طباطبایی مزدآبادی؛ دبیرکل انجمن علمی اقتصاد شهری ایران, دکتر مهدی زارع؛ استاد پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله و دکتر علی بیتاللهی؛ رئیس بخش زلزلهشناسی مهندسی و خطرپذیری مرکز تحقیقات راه و شهرسازی بودیم.
در ادامه مشروح بخش نهایی این گفتوگوها تقدیم مخاطبان ارجمند شده است:
* در سالهای اخیر در بسیاری از کشورهای جهان، فرونشست زمین علیرغم شدت تخریب زیاد با روشهای اصولی و علمی مهار شده است؛ آیا با توجه به شدت فرونشست در کشور ما هنوز هم فرصتی برای مهار آن وجود دارد و اگر فرصتی وجود دارد برای اجرایی شدن آن باید از کجا شروع کرد؟
دکتر زارع: برای همه مشکلات راه حل وجود دارد و فرونشست نیز از این قاعده مستثتنی نیست اما باید ۲ اصل را برای مهار فرونشست رعایت کرد؛ اول باید به طور واقعبینانه به این بحران نگاه کنیم و با آن روبهرو شویم و در مرحله بعد باید به روشهای علمی شناخته شده که سابقاً در دنیا مورد استفاده قرار گرفته است، توجه داشته باشیم؛ باید بارگذاری بیش از حد توان اکوسیستم در نظر گرفته شود.
در حال حاضر تعداد زیادی از شهرهای ایران، جمعیت میلیونی دارند و این در حالی است که تا حدود ۶۰ سال پیش در کشور، شهری با جمعیت میلیونی نداشتیم؛ در نخستین قدم باید هرچه سریعتر کنترل مهاجرت, خانهسازی, تخصیص زمین به مسکن و بارگذاری صنعتی در این شهرها را کنترل و از ریسک جدید در این مناطق جلوگیری کنیم.
شهرکسازیها و پروژه مسکن ملی در اطراف شهرهای بزرگ که در کشور اجرا میشود باید اصولی و کنترل شده باشد چرا که مخاطرات طبیعی در مناطقی که تراکم جمعیت بیشتر است، آسیب بیشتری میزند؛ در کشورهایی که الگوی موفق مهار فرونشست هستند، حدود ۱۰ سال است که به اهمیت مسئله معرضیت ( تاثیر جمعیت بر آسیبپذیری حاصل از مخاطرات) پی بردهاند و این مسئله را در پروژههای توسعهای خود رعایت میکنند.
معرضیت موضوع مهمی است که باید در کشور ما نیز روی آن کار شود و این امر مسئلهای حاکمیتی است؛ در نتیجه باید یک سازمان حاکمیتی مسئولیت بررسی ابعاد, تحقیقات و مهار پدیده فرونشست را بر عهده بگیرد و هرچه زودتر باید این اتفاق بیافتد.
*برداشت بیرویه از سفرههای آب زیرزمینی که علت اصلی فرونشست در کشور عنوان شده، بیشتر به چه دلایل است و این پدیده چگونه بر افزایش مخاطرات فرونشست تاثیر میگذارد؟
دکتر بیت اللهی: حدودا از سال ۱۳۵۵ کسری مخزن آبهای زیرزمینی در کشور شروع شد و این کسری مخزن تا سال ۱۳۷۳ با شیب ملایمی افزایش پیدا کرد اما از اوایل دهه ۸۰ کسری مخزن آبهای زیرزمینی سرعت بیشتری پیدا کرد و در نتیجه آن از سال ۱۳۵۵ تاکنون نزدیک به ۱۳۵ میلیون کیلومتر مکعب آب زیرزمینی در کشور ما کم شده است! برای تجسم این میزان از برداشت منابع زیرزمینی آب باید گفت این میزان برابر است با استخری با پهنای یک کیلومتر که طول آن از ساحل دریای خزر تا جزیره قشم است و عمق آن تا ۱۰۰ متر یعنی سه برابر عمق متوسط خلیج فارس است!
تغییر اقلیم, کاهش بارندگی و خشکسالی از عواملی هستند که در کسری مخزن آبهای زیرزمینی موثر بودهاند اما به طور مثال نقش کاهش نزولات جوی در این امر تنها ۵ درصد بوده است و علت اصلی در کاهش سطح آبخوانها, اضافه برداشت و بیتوجهی به اصل توسعه پایدار است؛ در طی ۵۰ سال اخیر کشاورزی را بدون نظارت و مدیریت درست با روشهای قدیمی گسترش دادهایم که با توجه به اینکه ۹۲ درصد مصرف آبهای زیرزمینی مربوط به تامین آب کشاورزی است, این امر بیشترین تاثیر را در کاهش آبهای زیرزمینی داشته است.
باید توجه داشته باشیم که حدود ۶۰ درصد اقلیم کشور ما را مناطق خشک و نیمهخشک تشکیل میدهد و میزان آبهای جاری در کشور ما بسیار کم است و ما مجبور شدهایم فشار را برای تامین آب به آبهای زیرزمینی وارد کنیم؛ جانمایی غلط صنایع نیز بر کسری مخزن آبهای زیرزمینی تاثیر گذاشته است؛ متاسفانه ۸۵ درصد از اماکن صنعتی آببر در کشور ما در پهنههای خشک یا به شدت خشک جایگذاری شده است؛ ناکارآمدیها در حوزه کشاورزی و صنعت به دلیل جهل سیاستگذاری, عدم توجه به دانش روز و عدم آیندهنگری بوده است.
زمانی که آب سفرههای آب زیرزمینی تخلیه شود, خاک آبرفتی که زمانی آب را در لایههای خود جای داده بود مانند بادکنکی که باد آن خالی شود, جمع شده و متراکم میشود و به دلیل این تراکم, دیگر آبهای ناشی از نزولات جوی نمیتوانند در داخل این جنس خاک نفوذ کرده و ذخیره شوند؛ در این حالت مواد مغذی خاک از بین میروند و این خاک دیگر توانایی آبگیری و استفاده در کشاورزی را ندارد؛ در این حالت میگوییم که مرگ آبخوانها و دشتها اتفاق افتاده است که در حال حاضر کشور ما در آستانه ورود به این مرحله است!
* فرونشست از چه زمانی رسماً در استان تهران شناسایی شد و در حال حاضر میزان فرونشست در کشور ما به چه صورت است؟
دکتر بیت اللهی: در سال ۱۳۷۸ دستگاه بنچ مارک (دستگاه اندازهگیری که مبنای نقشهبرداری است) سازمان نقشهبرداری در تقاطع آیتالله سعیدی با آزادگان ۳ متر افت ارتفاع را نشان داد! در آن زمان هنوز فرونشست در کشور تعریف نشده بود و در ابتدا گمان میرفت که این کاهش ارتفاع مربوط به اشتباه در محاسبات نقشهبرداری باشد؛ در واقع از آن زمان بود که متوجه فرونشست در جنوب تهران شدیم!
در حال حاضر در ۶۰۹ دشت و ۳۱ استان کشور به جز استان گیلان با پدیده فرونشست مواجه هستیم! از میان همه استانهای کشور, تهران با ۲۴ سانتی متر در سال, اصفهان با ۱۸, کرمان با ۱۶ و خراسان رضوی با ۱۵ سانتیمتر در سال سرآمد میزان فرونشست در کشور هستند.
بر اساس مطالعات انجام گرفته، ۲۸ میلیون نفر از جمعیت کشور ما در مناطق خطر جدی فرونشست زندگی میکنند و ۸.۵ میلیون واحد مسکونی بر روی زونهای (مناطق) مستعد فرونشست قرار دارند که از این بین, ۲.۵ میلیون واحد مسکونی فاقد اسکلت هستند.
لولههایی که در زیرزمین به منظور سوخترسانی کشیده شدهآند، در خطر جدی فرونشست قرار دارند و اگر منفجر شوند، خسارات جبران ناپذیری وارد میکنند برای مثال در کمربند جنوب تهران که مخزن نفت را در آنجا قرار دارد، لولهای به قطر یک متر تعبیه شده است که بنزین را به شمال غرب تهران هدایت میکند، تصور کنید اگر زمین بیشتر از این میزان پایین برود، این لوله بعد از تحمل فشارهای ناشی از فرونشست زمین گسیخته میشود که آثار زیست محیطی فاجعهباری را به دنبال دارد.
علیرغم اوضاع بحرانی فرونشست در کشور، هیچ ارادهای از سوی مسئولان برای مقابله با آن دیده نمیشود و با وجود اینکه در بند ذ ماده ۱۴ قانون مدیریت بحران کشور، مرکز تحقیقات راه و شهرسازی برای پیگیری پدیده فرونشست ملزم شده است اما هیچ بودجهای به منظور پیگیری این موضوع در لایحه بودجه سال ۱۴۰۱ در نظر گرفته نشده است!
* تجربه موفق مهار فرونشست در سایر کشورها از چه طریقی حاصل شده است؛ آیا این تجارب موفق در کشور ما نیز قابل اجرا هستند؟ کدام دستگاهها باید در مقابله با پدیده فرونشست ورود کنند و چه اقداماتی را باید انجام دهند؟
دکتر بیتاللهی: در دشت توکیو در کشور ژاپن, میزان فرونشست در سال ۱۹۶۵ بالاتر از ۱۲ سانتیمتر در سال بود اما با اقداماتی از جمله کنترل مصرف منابع آب زیرزمینی و تزریق مصنوعی آب به آبخوانها, کنترل کشت و زرع و تغییر روشهای کشاورزی در حال حاضر عدد فرونشست به صفر رسیده است.
در شانگهای و تیانجین چین نیز با استفاده از همین روشها, فرونشست زمین متوقف شده است و در تایلند نیز که در گذشته با مشکل فرونشست زمین درگیر بود, با نصب کنتور هوشمند بر روی چاهها و مدیریت کشت و زرع این میزان به صفر رسیده است.
این اقدامات در کشور ما نیز با هزینههای بسیار کم قابل انجام است؛ به طور مثال با بودجهی احداث یک سد میتوان هزاران پروژه آبخوانداری را به منظور تزریق مصنوعی آب به سفرههای آب زیر زمینی انجام داد؛ کافی است یک تراشه چند کیلومتری را در زمین قرار دهیم تا آب اضافی ناشی از سیلابها و بارش نزولات را به سفرههای آب زیرزمینی منتقل کند.
با توجه به اینکه کاهش سطح آبخوانها بیشترین نقش را در تشدید فرونشست دارند و کاهش این آبخوانها از کشاورزی و صنعت نشات میگیرد، ۳ وزارتخانه نیرو, جهاد کشاورزی و صنعت و معدن در این زمینه باید اقدام کنند.
در سالهای گذشته کشت محصولات آببر در مناطق خشک و کمآب مانند اصفهان, کرمان و فارس آسیب جدی به منابع آبی کشور وارد کرده است به عنوان مثال کشت برنج و هندوانه در کشور ما دیده میشود که محصولاتی بسیار آببر هستند؛ هر کیلو هندوانه که بخش زیادی از آن به منظور صادرات کشت میشود, ۵۰۰ لیترآب مصرف میکند! در حالی که محاسبه کردهایم با توجه به هزینه زیادی که این محصول بر منابع آبی کشور وارد میکند اگر آب شور را از عمق زمین استحصال کنیم, شیرین کنیم و صادر کنیم باز هم از کشت هندوانه به صرفهتر است!
وزارت کشاورزی باید الگوی کشت محصولات کم آببر را مطابق با شرایط اقلیمی در مناطق مختلف کشور تعریف کند و روشهای نوین آبیاری را به جای استفاده از روشهای منسوخ شده مانند آبیاری غرق آبی در کشور الزامی کند.
وزارت نیرو نیز باید هرچه سریعتر برای مسدود و پر کردن چاههای غیرمجاز اقدام کند؛ صرفاً در تهران حدود ۴۴ هزار چاه غیرمجاز داریم! که باید هرچه سریعتر اقدامی برای مسدود کردن آنها صورت گیرد همچنین برای چاههای مجاز نیز باید سقف بهرهبرداری تعیین شود؛ در حال حاضر هیچ میزان مجازی برای برداشت از چاهها وجود ندارد و کشاورزان نیز به واسطه اینکه این آب رایگان است, بدون توجه به عواقب آن به طور بیرویه از آبهای زیرزمینی برداشت میکنند؛ اگر این اقدامات هر چه سریعتر انجام نشود, تا ۵ سال دیگر آبی در سفرههای زیرزمینی باقی نمیماند که بتوان از آنها برداشت کرد!
وزارت صنعت نیز باید مکلف شود تا جانمایی صنایع آببر مانند پتروشیمی و فولاد را در مناطقی انجام دهد که کمترین آسیب را برای منابع آبی کشور به دنبال داشته باشد؛ در حال حاضر وزارت نیرو هیچ تکلیف قانون مبنی بر جانمایی صحیح توسعه صنایع ندارد اما نیاز است که این کار انجام شود.
خوشبختانه فرونشست پدیدهای قابل کنترل است و میتوان سرعت آن را کم کرد؛ به منظور مقابله با این پدیده در مرکز تحقیقات راه و شهرسازی پروژهای را تحت عنوان مقررات ملی کاهش فرونشست زمین ارائه کردهایم و امیدواریم که با موافقت با این طرح, تخصیص بودجه به فرونشست و عملکرد صحیح همه دستگاههای مسئول در این پدیده, با استفاده از تجربه سایر کشورها و بهکارگیری روشهای علمی, این پدیده را در کشور مهار کنیم.