به گزارش حلقه وصل، حسن عباسی در نشست «نقش ویژه سینمای علم؛ از اجوتینمنت تا ساینتینمنت» در حاشیه اکرانهای مرکزی دوازدهمین جشنواره مردمی فیلم عمار در سخنانی با اشاره به یازده دوره برگزاری موفق جشنواره مردمی فیلم عمار اظهار داشت: طی یازده سال گذشته بهحمدالله جشنواره عمار با وجود فراز و نشیبهایی که داشت، توانست دوام بیاورد و بقای آن رقم خورد. جشنواره سازوکارهای عمومی کردن آثار سینمایی بهویژه در حوزه مستند و داستانی را رقم زد. آنچه طی یازده سال گذشته بر جشنواره عمار گذشته و خطی که جریان انقلابی در ماجرای عمومی کردن فرهنگی و هنری و سینمایی در بین تودههای جامعه دنبال کرد، خوشبختانه نهادینه شده است.
بهزودی شاهد دگردیسی نظامات سنتی آموزشی خواهیم بود
این پژوهشگر سینما به اضافه شدن جشنواره علوم انسانی عمار به این رویداد اشاره کرد و گفت: قرار است در این جلسه پیرامون نسبت علوم انسانی و سینما گفتوگو کنیم چراکه ما در دوران تغییر و تحول سیستمی در جهان امروز قرار داریم که بهواسطهی آن نظامات شناخته شدهی رایج مثل آموزش و پرورش و دانشگاه و سینما و اقتصاد، سیاست و ...، تحت تاثیر رسانه با یک دگردیسی جدی خواهیم بود.
رئیس اندیشکده یقین خاطرنشان کرد: همانطوری که 10 سال پیش غلبه رسانه، بهخصوص شبکههای اجتماعی قابل باور نبود در 15 سال آینده شاهد اتفاقات خیلی مهمتری خواهیم بود. فضای کرونا نیز این اتفاقات را تسهیل و تصریح کرده است که ما باید خیلی از کارهای رسمی را تعطیل کنیم و در بستر شبکههای اجتماعی این خدمات را دنبال کنیم.
دانشگاه ایران بهشدت با سینما بیگانه است
وی تاکید کرد: نسبت بین علوم انسانی، دانشگاه و سینما در ۲۵ سال گذشته برای غرب مسئلهی بسیار مهمی بوده است و نتایج بسیار حیرتآمیزی برایشان در پی داشته است. البته این جریان در جامعه ما جدی نیست چون سینمای ما بهشدت نسبت به این موارد موضع دارد و نظام دانشگاهیمان بهشدت با سینما بیگانه است و هردو با رسانه زاویه دارند در نتیجه این امر مهم در کشورمان اتفاق نمیافتند.
عباسی با بیان اینکه۱۰ سال پیش مرکز مباحث استراتژیک رسانه اتحادیه اروپا سازوکار مناسبات رسانهای را بهعنوان زیربنای تمدن معرفی کرد، گفت: کاپیتالیسم و نظام سرمایهداری معتقد به زیربنا بودن بازار بودند یعنی اینکه همهی زیربناهای یک اجتماع و حکومت بازار است و همه چیز با بازار تعریف میشود. آموزش و پرورش، اقتصاد، کشاورزی، نظام مالی، صنعت، خوراک و پوشاک و بهداشت و درمان همگی بازار دارند. مارکسیستها اعتقاد به اقتصاد و زیربنا بودن اقتصاد داشتند اما نه در قالب بازار بلکه در قالب ابزار کار. لذا مارکسیستها و کاپیتالیستها معتقد به اصالت اقتصاد در زیربنای تمدن بودند اما امروز زیربنای تمدن از بازار و اقتصاد به مفهوم رسانه رسیده است.
شاهد رسانههای الحاقی خواهیم بود
این پژوهشگر با تاکید بر اینکه رسانه زیربنای تمدن سیاست داخلی، خارجی، پلیس، آموزش و پرورش، آموزش عالی، کشاورزی، صنعت و ... را مشخص میکند، یبان کرد: اینجا منظور از رسانه رادیو و تلویزیون، روزنامه، مجله و کتاب نیست؛ بلکه اینجا منظور شبکههای اجتماعی و فراتر از این شبکهها، سیستم و رسانههای الحاقی است.
وی با اشاره به انفعال مخاطب در برابر نسل پنجم رسانهها اظهار داشت: در مرحلهی شکلگیری وب یک، مخاطب امکان جستجوی اطلاعات داشت. بعد از این مرحله داشتن هویت مشخص شکل گرفت. آنچه امروز با کمک هوش مصنویی شکل میگیرد، لایهی نظامات بعدی است که به عصررسانههای الحاقی ختم میشود. آنچه از سال 1400 تا 1414 رخ خواهد داد حل شدن همهی نظامات رسانهای گذشته است و ادغام در ساختار رسانههای الحاقی است. نظام رسانهی الحاقی جامعهی الحاقی را درپی خواهد داشت. یعنی اینکه ما چیزی شبیه به صداوسیما و رادیو و تلویزیون و روزنامه و مجله را به شکل قدیم نخواهیم داشت بلکه این سیستمها به سرعت جایشان را به نسل بعد رسانهها خواهند شد.
بسیاری از مشاغل در 15 سال آینده منقرض خواهند شد
رئیس اندیشکده یقین تصریح کرد: کودکان زیر 10 سال امروز در 14 سال آینده 24 ساله خواهند شد؛ کودکی که موبایل مادر او و گوشی و تبلت پدرش را دست میگیرد و با سرعت آیکنها را میشناسد و بازیها را دانلود و نصب میکنند، سرعت ذهنی زیادی در تعامل نظام رسانهی آینده خواهد داشت. کودکان آینده در مقابل تلویزیون و پرده سینما منفعل نخواهند بود بلکه کنشگر خواهند بود لذا وقتی 24 ساله شد منتظر شنیدن خبر از رسانه نخواهد بود بلکه سرعت کنشگری بیشتری پیدا خواهد کرد و مناسبت تمدنی آنها روز به روز بیشتر از جامعه خواهد بود.
عباسی با بیاناینکه پیشبینی اسنپ و تپسی 20سال پیش خندهدار بود، تصریح کرد: همین اتفاق اسنپ و تپسی را در آینده در ساختار دانشگاه، آموزش و پرورش و ... شاهد خواهیم بود. یعنی بچههای زیر 25 سال جزو نسل چهارم و پنجم رسانه است و کنشگر است. در تحولات عصری و نسلی بسیاری از زیرسیستمها مانند مشاغل طی 15 سال آینده منقرض خواهند شد.
بدتغذیهای ذهنی برای نوجوانان متولد 1385 به بعد
این پژوهشگر تاکید کرد: امروز اساس زیرساخت تمدن، ظرفیتسازی رسانهای است. در دنیای جدید هر چیزی در یک سه ضلعی قرار میگیرد که یک ضلع ثابت آن رسانه است. یعنی سیاست با رسانه رقم میخورد؛ رسانه است که در انتخابات موفق است و میتواند تنش ایجاد کند و ضلع سوم آن هنر است. هنر به معنی پدیده سینمایی که سرگرمی را رقم میزند. این سازوکار سیاست تفریحی است که غربیها برای آن سریال ساختهاند. در این سیاست، رسانه سیاست را رقم میزند و ماهیت آن تفریحی است. تربیت تفریحی وجهه دیگر این رخداد است که در آموزش و پرورش رسانه رقم میخورد. اینجا آموزش و پرورشی که ماهیت اینتینمنت نداشته باشد منقرض خواهد شد. زیرسیستمها، مشاغل، خدمات و سازمانها اگر با تغییرات جدید همسو نشوند منقرض خواهند شد.
دانشگاه آینده بر بستر و اینتینمنت خواهد بود
رئیس اندیشکده یقین تاکید کرد: کودکی که تا برسد به سن نوجوانی هزار انیمیشن دیده است دچار بافت ذهنی اینتینمنت خواهد شد و دیگر نمیتوان آموزشهای متناسب با نسلهای گذشته به او تحویل دهیم. نسل نوجوان از سال 1385 بهبعد با بدتغذیهای ذهنی روبرو هستند و ذهنها ذهن پرواری است. هرچه نسل رو به جلو میرود درجه هوش بالاتر میرود و درجه شناخت آنها مهمتر خواهد بود که اگر مسوولین آموزش و پرورشها در دنیا ندانند که استنانداردهای آموزشی گذشته بهدرد امروز نمیخورد، حتما شکست خواهند خورد.
وی عدم وجود اجوتینمنت شامل تعلم و تربیت تفریحی بر بستر رسانه را یک خلا جدی دانست و عنوان کرد: دانش وقتی با اینتینمنت و سرگرمی ترکیب میشود، میشود ساینتینمنت بر بستر رسانه؛ یعنی اینکه دانشگاه آینده بر بستر نظام رسانه و مدیا و اینتینمنت خواهد بود. این مثلث در آینده محیطی را ایجاد خواهد کرد که ضرورت شرکت در کنکور و زندگی خوابگاهی وجود نخواهد داشت تا تحصیل صورت گیرد بلکه علوم فشرده شده بر سازوکارهای سینمایی تفریحی بر بستر شبکههای اجتماعی ارائه خواهد شد.
سینمای غرب پر از مفاهیم فلسفی است
عباسی به همکاری اساتید فلسفه غرب با سینماگران در 20 سال گذشته اشاره کرد و گفت: مطرحترین سینماگران ایران 20سال پیش، همکاری سینماگران غربی با اساتید فلسفه برای طرح مسائل فلسفی در سینما را مسخره میکردند. بیسوادی جامعه سینماگران و منتقدین موجب شده بود تا آنها متوجه نشوند سینمای غرب بار دانشگاه را بردوش میکشد.
رهبر انقلاب معتقد به دنبال کردن فلسفه برای کودکان بود
این پژوهشگر با تاکید براینکه محتوای سینمای غرب پر از مفاهیم علمی و فلسفی است، اظهار داشت: سینماگران ما برای اینکه خودشان را در قبال ورود علم به سینما راحت کنند مطرح میکردند اصلا وظیفه سینما این نیست. آن روز جامعهی دانشگاهی و حوزوی با تحولات همراه نشدند درحالی که در غرب 400 کتاب تا سال 1389 درخصوص ورود فلسفه به سینما منتشر شده بود اما در ایران کسی این اتفاقات را باور نداشت. معتقدم اگر حافظ و مولوی در روزگار ما بودند به سراغ سینما میرفتند چراکه آنها پیش از آنکه شاعر باشند فیلسوف بودند و برای ماندگاری مفاهیم فلسفوی شعر گفتند درحالی که ارشدترین اساتید فلسفه دانشگاه و حوزه وقتی یک فیلم فلسفی را دیده بودند هیچ درکی از آن نکردند.
رئیس اندیشکده یقین به دیدار اساتید فلسفه دانشگاه و حوزه با رهبر انقلاب اشاره کرد و گفت: برخی به رهبر انقلاب گفته بودند شما متذکر شوید تا هرکسی به سراغ فلسفه نرود؛ یعنی بهجای عمومی کردن فلسفه برای بیشتر شدن تفکر مردم آنها مانع میشدند و شخص رهبر انقلاب معتقد بودند باید فلسفه را برای کودکان دنبال کنیم اما بزرگان فلسفه حوزه مخالفت میکردند!
وی پیوند فلسفه و هالیوود در آمریکا را زمینهای برای ایجاد مرکزیت علم دانست و گفت: جریان علم به واسطه پیوند رسانه و علم در آمریکا شکل گرفت. درآینده اگر سینما و دانشگاه ما به این نکات توجه نکنند سال 1414 که بهجای کتاب اساتید فیلم سینمایی، سریال و بازی کامپیوتری به دانشجوها معرفی میکنند ما عقب خواهیم ماند که ابعاد آن مربوط به رسانه، دانش و سرگرمی است.
عصر مطالعه نیست، عصر فیلم دیدن است
عباسی به انتشار بیش از 800 عنوان کتاب پیرامون بازیهای کامپیوتری در غرب اشاره کرد و تصریح کرد: چنین وضعیتی درحالی است که ما در ایران حتی یک کتاب درباره شأن فلسفی بازیهای رایانهای نداریم اما استادان فلسفه غرب این حوزه را کاملا پشتیبانی کردند چون بازی در آینده جای خیلی از رسانهها را خواهد گرفت لذا آن را تئوریزه کردند و تا سال 1397 حدود 800 مجلد کتاب فلسفه بازی منتشر کردند.
این پژوهشگر گفت: در ایران تنها چیزی که ارزش ندارد فیلمنامه است لذا سطح فیلمهای ما فقط عشق مثلثی است. کاری که سینمای هالیوود و تلویزیون آمریکایی کردند زمینه آموزش از طریق رسانه را شکل داد. ما در اندیشکده یقین حدود 40 هزار دانش آموز را از طریق رسانه و بازی آموزش میدهیم و کلاسها را با استفاده از فیلم سینمایی دنبال میکنیم.
مدرسهگریزی در بچهها جدی است
وی تاکید کرد: مطالعه امروز از طریق فیلم است؛ نشان دادن درجه جوش آب از طریق کتاب باشد یا رسانه فرقی نمیکند اما خیلیها تاکید دارند باید حتما از روشهای سنتی برای آموزش صورت گیرد. عصر، عصر مطالعه نیست، عصر فیلم دیدن است؛ در عصر اصالت تصویر اگر بخواهیم به مخاطب تصور بدهیم اشتباه است. جامعه ما امروز با دیدن فیلم و انیمیشن درحال مطالعه است و ما فکر میکنیم مطالعه صورت نمیگیرد.
رئیس اندیشکده یقین افزود: در جامعهی امروز و در عرصههای فکر، نظر، عمل، تئوری، دانش، تعلیم و تربیت، سیاست، اقتصاد، دین و فرهنگ کسی موفق خواهد بود که بتواند فقط 25 درصد از مخاطب بخواهد تصور داشته باشد و 75 درصد به او تصویر بدهد. به این دلیل است که امروز آموزش و پرورش ما برای نوجوانان جذابت ندارد و مدرسهگریزی در بچهها جدی است.
عباسی ادامه داد: دلیلی اینکه دانشگاه و حوزه علمیه برای جوانان جذابیت گذشته را ندارد و امسال و سال گذشته کمترین درصد جذب دانشجو و طلبه را داشتیم این است که اساتید همچون زمان افلاطون تدریس میکنند.