به گزارش حلقه وصل، با وجود تمام مدرنیتهای که جهان را احاطه کرده است، همیشه چیزی در مورد آیینهای سنتی مخوف و احضار ارواح وجود دارد که حتی ناباورترین افراد یک جامعه را نیز به خودش جذب میکند. حالا فیلم کرهای و ترسناک «گیمون: درب بینور» به کارگردانی Shim Duck-geun، ما را به سوراخ خرگوشی از کارهای موروثی، روحهای گرفتار شده و افسانههای خرافی، پر از هستهای از انتقام هدایت میکند.
این فیلم درباره یک مرکز آموزشی است که در گذشته مدیر این مجموعه مرتکب چندین قتل شده و سپس خودکشی میکند. در پی اتفاقات ناگوار که بعد از آن پیش میآید این مرکز آموزشی تعطیل و سپس متروکه میشود. سالها بعد شایعاتی پیرامون آنجا پخش میشود که ارواح در آن سرگردان هستند. در همین بین فردی کنجکاو برای برملا شدن راز مرگ عجیب مادرش به این مرکز میرود. از طرفی سه دانشجو نیز برای یک مسابقه، اقدام به فیلمبرداری از این محل میکنند؛ و این شروعی است برای یک سلسله حوادث مخوف در داستان فیلم…
در گیمون (موقعیت مکانی فیلم) یک بار در سال، ماه توسط یک لایه ضخیم از ابر مسدود میشود. اما در روایتها، یک افسانه شهری وجود دارد که در آن میتوانید با استفاده از دوربین، ماه را از پشت بام این ساختمان خاص مشاهده کنید. بسیاری از این ساختمان میترسند زیرا ساکنان داخل آن سلاخی شدهاند و شایعاتی وجود دارد که هیچ کس نمی تواند پس از ورود به آن فرار کند.
آنچه پس از این پیش زمینه به عنوان یک داستان تسخیر اهریمنی و تلاش برای پاکسازی آن مکان آغاز میشود، به زودی به داستان مردی با مواهب ماوراء طبیعی عجیب تبدیل میشود که میخواهد کاری متفاوت در آن مکان انجام دهد. و این در حالی است که عموم مردم بر این باورند که یک قاتل ساکنان آن را سلاخی کرده است، اما حقیقت شومتر است. البته من نمی خواهم این راز را در اینجا خراب کنم.
نقد فیلم: بهترین فیلمهای ترسناک به درون ترسهای بسیار انسانی نفوذ میکنند: شنا کردن در آبهای عمیق، دوش گرفتن در یک هتل پرآب اما مرموز، یا پاسخ دادن به یک تماس تلفنی عجیب؛ اما دلهرهآورترین فیلمها به ترس عمیقتری دست میزنند: ترس از ناشناخته. برای مثال: فیلمهای مربوط به خانه جن زده یا تسخیر شده توسط اشباح یک هنجار شناخته شده در این شاخه هستند و حالا فیلم کرهای Guimoon قصد واکاوی و نمایش چنین مفاهیمی را دارد. از آنجایی که فیلمهای ترسناک کره جنوبی همیشه مورد استقبال قرار میگیرد (زیرا بیشتر آنها برخلاف همتایان غربی خود سعی میکنند کاری متفاوت انجام دهند) من نیز برای دیدن این فیلم شوق و ذوق داشتم.
اما پس از مواجه با فیلم گیمون، تمام ایدههای ذهنیام پیش از دیدن فیلم تغییر کرد. اما چرا؟ چون این اثر مانند ورژن کرهای فیلم «کنستانتین» است که با «بلید رانر» مخلوط شده است، آن هم منهای هر کاریزمایی. فیلم داری مضمون و ایده جالبی است که به کشتن ارواح میپردازد، اما به نظر این فرمول در فیلم خلق شده تا فیلمساز بتواند به سراغ هر چیزی که میخواهد برود. بنابراین، نتیجه چنین ترکیب عجیبی این احساس را به مخاطب میدهد که این اثر فیلم ضعیفی از «M. Night Shyamylan» است که به جای تمرکز بیشتر روی چیزی که شروع کرده، در پیچ و خم خاص خود گم میشود.
در واقع این فیلم همه موارد بالا را دارد و گاهی اوقات مانند یک موزیک ویدیو بدون موسیقی به نظر میرسد. به طور کلی این یک فیلم ترسناک است که سعی میکند با یک عنصر اولیه ژانر وحشت بازی کند و من در مورد عنصر تاریکی صحبت میکنم. من شخصا با انجام یک بازی مفهومی با تاریکی مشکلی ندارم، اما بازی با تاریکی تنها منبعی است که فیلم گیمون برای ایجاد ترس از آن استفاده میکند. راهروهای تاریک بسیار زیادی وجود دارد که این فیلم از آن استفاده ابزاری میکند تا وانمود کند فضایی را ایجاد کرده که فیلمنامهاش قادر به تولید آن نیست؛ در نتیجه این همانند یک دیگ جوشان تو خالی است.
من به عنوان یک طرفدار ویژه ژانر وحشت واقعاً میخواستم این فیلم را دوست داشته باشم، چرا که این اثر یک پیشفرض عالی دارد و من عاشق دیدن چنین ایدههای مخوفی هستم، اما متاسفانه، این فیلم یک آشفتگی کامل و بیش از حد تاریک با بازههای زمانی مضحک و پیچیده است. البته گاهی لحظات وحشتناکی در فیلم Guimoon وجود دارد که تصور میکنم برای مخاطب عام عالی به نظر میرسند، اما همه آنها از نظر داستانی آنقدر غیرمتمرکز هستند که واقعاً اهمیت دادن به آن دشوار است. واقعاً حیف است، چرا که این اثر با مدت زمان 85 دقیقهای خودش میتوانست یک فیلم ژانری کوچک واقعاً عالی باشد.
شاید این اثر کرهای خالص ترین تقطیر یا دنباله روی یک فیلم از بازیهای ویدیویی باشد. تصور کنید شخصیت جک بیکر سالنها را در این اثر دنبال میکند، و شخصیت شرور این فیلم نیز همانند بازی «Resident Evil 7: Biohazard» است، در واقع همه این موارد در ساختمان رها شده شبحآوری که صدها بار در بازیهای ویدیویی و فیلمها دیدهایم، قرار دارند. اما مشکل اینجاست که این آش شلمشوربای به ظاهر لذیذ، با سرعتی بی امان و حوادثی متعدد همراه است که یکی پس از دیگری میآیند، اما هیچ یک از افشاگریها و قطعات درون آن واقعاً تکان دهنده یا قانع کننده نیستند.
البته با این وجود، Guimoon یک تجربه نسبتا همه جانبه برای یک فیلم آسیایی ترسناک است. با استفاده از رویکردی با سبک سینمایی نسبتا منحصر به فرد، و همچنین طراحی هوشمندانه صدا برای افزایش تجربه ترس در بیننده، اولین فیلم سیم دئوک-گئون یعنی Guimoon: The Lightless Door مطمئناً چیزی است که نمیخواهید به سادگی از دستش بدهید. من احساس میکنم طراحی صدا یک مکمل عالی برای فیلم Guimoon است زیرا تنش و جذابیت زیادی به عناصر ترسناک آن اضافه میکند و به خوبی با آن هماهنگ میشود. همه ما میدانیم که یک طراحی صدای خوب میتواند یک فیلم را بسازد یا شکست دهد و این چیزی است که در اینجا به درستی اتفاق میافتد. گاهی اوقات صدا کمی بلند است و در لحظات دیگر همه چیز را از بین میبرد، اما با حال و هوای فیلم به خوبی مطابقت دارد و همه موارد را کنار هم نگه میدارد.
در نتیجه باید گفت: فیلم Guimoon: The Lightless Door به عنوان یک فیلم ترسناک کرهای لحظاتی از دسیسه و ترسهای کوچک و چند پیچ و خم خاص دارد. اما، به طور کلی، این یک تجربه نسبتاً گیج کننده و غافلگیرکننده است که باعث میشود تا حدودی طعم بدی در دهان شما داشته باشد. به طور کلی، این یک تریلر ترسناک ولرم است که لحظات بسیار کمی از وحشت واقعی دارد.
منبع: ویجیاتو