به گزارش حلقه وصل، «عبدالمطهر محمدخانی» در روزنامه «صبحنو» و در یادداشتی، به رویداد مهم «اجلاس سهجانبه تهران» پرداخت و نوشت:
گفتگوی چالشی پایان اجلاس سهجانبه تهران، بین روسای جمهور ایران، روسیه و ترکیه بسیار جذاب و در عین حال عبرتآموز بود.
اردوغان اصرار داشت تا درست در روزهای آغازین عملیات ارتش سوریه برای آزادسازی ادلب از دست تروریستها، سران سه کشور در بیانیه خود درخواست یا حتی فراتر از آن اعلام! آتشبس در سوریه کنند. همزمان با عملیات مهمی که با حمایت ایران و روسیه قرار است تقریبا کار تروریستها در خاک سوریه را تمام کند!
مخالفت محکم پوتین و جمعبندی هوشمندانه روحانی در برابر درخواستهای مکرر اردوغان، باعث شد تا رئیسجمهور ترکیه در نهایت ناگزیر شود تا زیر بیانیهای را امضا کند که در آن، نه فقط آتشبس آورده نشد؛ بلکه به پیشنهاد روحانی خلع سلاح جبهه النصره و سایر تروریستها یعنی همان رفقای قدیمی آقای اردوغان هم به آن افزوده شد.
این تصویر به صورت زنده از شبکه خبر جمهوری اسلامی ایران، شبکههای خبری ترکیه و روسیه و احتمالا سایر کشورهای جهان پخش شد.
درخواستهای بیثمر اردوغان از روحانی و پوتین را همه دیدند. نتیجه اجلاس و قطعنامه پایانی را هم. نتیجه عینی عملیات آزادسازی ادلب و نابودی تروریستها را هم تا چند روز یا حداکثر چند هفته دیگر همه خواهند دید و شنید.
حالا میتوانید در ذهن خود و در میان اخبار و تصاویر مربوط به بحران سوریه یک بازگشت ۶-۷ ساله به عقب داشته باشید و تهدیدهای آتشین و وعدههای مستانه جناب امپراطور اردوغان را به یاد بیاورید.
یادتان هست که جناب اردوغان هر روز رئیسجمهور بشار اسد و دولت قانونی سوریه را به سرنگونی و حمله نظامی و اشغال تهدید میکرد و رسماً از گروههای مسلح معارض سوری حمایت میکرد؟ یادتان هست که هر روز یک موعد جدید برای اسقاط اسد مشخص میکرد و روزنامههای طرفدارش رویای امپراطوری جدید عثمانی را تصویر میکردند؟ یادتان هست چنان درباره مسایل داخلی دو کشور همسایه سخن میگفت که انگار سوریه و عراق را هم به خاک خود افزوده است؟
حالا که ذهن تصویری و شنیداری خود را به آن روزها بردهاید، سر راه تاریخ، سری هم به رجزهای دستگاه تبلیغاتی داعش در روزهای اوجگیری این لشکر سیاه در اشغال موصل و محاصره بغداد و تسخیر نیمی از سوریه بزنید. کلیپهای مردان زشتروی داعشی را که حتما از یاد نبردهاید که در آن علیه مردم ایران سخن میگفتند و هدف بعدی را ایران بر میشمردند و تهدید به اشغال تهران پس از بغداد و نجف و کربلا میکردند.
روز گذشته اما در پایتخت ایران، تهران، همان اردوغان داشت التماس میکرد تا ادلب را دیگر رها کنید و سراغ آن نروید.
اردوغان البته همان اردوغان است با همان امیال و آرزوها و همان منافع و همان اهداف منطقهای، اما آنچه که او را از آن هیمنه به این روز انداخته است اتفاقی است که در میدان و بر روی زمین در سالهای اخیر صورت پذیرفته است.
سیاست حکیمانه رهبر انقلاب از ابتدای بحران سوریه در حمایت همهجانبه از دولت قانونی اسد به رغم همه مخالفتهای داخلی و خارجی و حضور به موقع و فداکارانه مدافعان حرم در شام، اردوغان و بقیه همقطارانش در منطقه را از آقایی و سالاری یک پروژه بزرگ برای تجزیه سوریه، عراق و سپس ایران به این روز انداخته است.
حالا با این نگاه میتوان گفت که این اجلاس بزرگ دو غایب بزرگتر داشت: سردار قاسم سلیمانی و سید حسن نصرالله.
حاج قاسم، فرمانده محبوب سپاه قدس که احتمالا حالا جایی حوالی ادلب و در اتاق فرماندهی عملیات به درخواست آتشبس اردوغان میخندد و سید حسن، فرمانده هوشمند حزبالله لبنان که احتمالا برای سخنرانی آغازین محرم در اجتماع مجاهدان لبنانی آماده میشود. سخنرانیای که در آن موفقیت بعد از جنگ سوریه یعنی پیروزی مردم یمن و سقوط آل سعود را وعده خواهد داد.
آسیاب به نوبت است...