به گزارش حلقه وصل، مرور خاطرات جنگ 33 روزه رژیم صهیونیستی ضد حزبالله لبنان تنها به معنی تکرار خاطرات زیبای تاریخی نیست، بلکه زنده نگه داشتن یکی از نقاط عطف عملکرد و تاثیرگذاری مقاومت در لبنان است که همچنان پیامدهای خود را در منطقه دارد و بخشی جداییناپذیر از موازنه قدرت بازدارنده در برابر دشمن صهیونیستی است. این جنگ باعث شد اسرائیل محدودیت قدرت و توان خود برای استفاده از ابزار نظامی را بشناسد.
آنچه در این مجموعه مطالب مورد بررسی قرار میگیرد، یادداشتهای علی شهاب تحلیلگر مسائل راهبردی منطقه است که در پایگاه خبری شبکه ماهوارهای المیادین به مناسبت سالروز جنگ 33 روزه منتشر شده است.
یک هفته قبل از پایان جنگ و در نتیجه نیاز شدیدی که ارتش اسرائیل به یک برونرفت آبرومندانه از جنگ احساس میکرد، رژیم صهیونیستی تصمیم گرفت عملیات « تغییر روش 11» را اجرا کند.
این طرح مبتنی بر انتقال نیروهای پیاده با تعداد بالا توسط بالگردهای یسعور بود تا در منطقه یاطر فرود بیایند. در این منطقه تعداد زیادی از سکوهای پرتاب خمپاره های کاتیوشا وجود داشت. علاوه بر اینکه این منطقه به روستاهای ساحلی شهر صور اشراف داشت و امکان ادامه شلیک موشکهای کوتاه برد را فراهم میکرد.
ارتش اسرائیل افتخار میکرد که بزرگترین عملیات حمل و نقل هوایی در تاریخ خود را انجام داده است. آخرین بالگرد یسعور در ساعت 8 عصر به پرواز در آمد. این بالگرد فرمانده تیپ چتربازان و تعدادی از عناصر و فرماندهی تیپ گولانی را همراه خود داشت. این بالگرد عملیات هلیبرن نیروهای خود را انجام داد و مسیر بازگشت به پایگاه هوایی رژیم صهیونیستی بود که یک موشک به آن برخورد کرد و بالگرد آتش گرفت. 5 کادر این بالگرد بلافاصله جان خود را از دست دادند.
5 کادر بالگرد یسعور بلافاصله در جریان عملیات بازگرداندن جنازههای نظامیان رژیم صهیونیستی و نجات زخمیها و انتقال آذوقه برای آنها جان خود را از دست دادند.
عملیات باز گرداندن جنازه های این افراد بسیار پیچیده بود. «کیرن تندلر» نظامی زن رژیم صهیونیستی تنها نظامی زنی بود که در جریان این جنگ کشته شد. نظامیان یگان شلداغ یعنی یگان ویژه نیروی هوایی رژیم صهیونیستی بعد از صرف زمان طولانی موفق به شناسایی مکان جنازه این نظامی زن و بازگرداندن آن شدند.
چند دقیقه بعد از هدف قرار گرفتن بالگرد مذکور، ایال ایزنبرگ فرمانده تیپ پوشش آتش رژیم صهیونیستی و اودی آدام فرمانده منطقه شمالی دستور توقف عملیات انتقال هوایی نیروها را صادر کردند، چرا که از اصابت بالگردهای بیشتر توسط موشکهای زمین به هوای دوش پرتاب نگران بودند.
برای فرماندهی منطقه شمالی رژیم صهیونیستی مشخص بود که عناصر مقاومت مکان فرود بالگردها را شناسایی کردهاند. آنها همچنین میدانستند که اگر این بالگرد قبل از فرود، توسط موشکهای حزبالله هدف قرار میگرفت، فاجعه بزرگی رخ میداد و دهها نظامی اسرائیلی کشته میشدند.
بعد از اینکه چند بالگرد رژیم صهیونیستی در جریان جنگ 33 روزه در منطقه مارون الرأس و بنت جبیل هدف قرار گرفتند، ارتش رژیم صهیونیستی با استفاده کامل از بالگردهای نظامی خود مخالفت میکرد. چرا که نگران بود این بالگردها نیز توسط موشکهای زمین به هوای دوش پرتاب هدف قرار دهند. این در حالی بود که سرویس جاسوسی رژیم صهیونیستی گزارشهایی دریافت کرده بود مبنی بر اینکه عناصر حزبالله احتمالاً موشکهای زمین به هوای پیشرفته چینی در اختیار دارند که از طریق ایران و سوریه به دست آنها رسیده است.
بعد از جنگ و در جریان تحقیقاتی که عمیرام لیفین فرمانده سابق منطقه شمالی رژیم صهیونیستی انجام داد، در رابطه با برنامهریزی و مدیریت عملیات انتقال هوایی نیروها سوال شد. وی این سوال را مطرح کرد که مسافت میان رشاف تا یاطر زیاد نبود، به این ترتیب چرا در شرایطی که امکان انتقال پیاده نیروها وجود داشت، آنها ریسک بالای این عملیات را پذیرفتند.
آنها پاسخ میدادند: عملیات انتقال هوایی در بسیاری از موارد سابق موفقیتآمیز بود. اما لیفین پاسخ داد: حماقت ، حماقت است، چه موفقیتآمیز باشد، چه شکست خورده.