به گزارش حلقه وصل، ۲۹ذیالقعده مصادف است با سالروز شهادت حضرت جوادالائمه(ع). امامی که علیرغم سن کم و فشارهای حکومتی بسیار، توانستند شبکه ای گسترده از وکلای خویش در سراسر جهان اسلام به وجود آورند. به همین مناسبت، گفتاری از استاد حسن رحیمپور ازغدی در باب سیاست تشکیلاتی امام(ع) و برخی احادیث اجتماعی ایشان را در ادامه میخوانید:
پیچیدگی امام جواد(ع) در رفتارهای سیاسی و سازماندهی عملیاتی
امام جواد(ع) با این که زیر نظر مستقیم حکومت دشمن بودند، یک شبکه وسیعی از تشکیلات سیاسی، مالی وعقیدتی تشکیل دادند. مأمون بعد از این که امام رضا(ع) شهید شدند میدانست که آن ها میخواهند در اطراف امام جمع شوند؛ مامون آمد مرکز خلافتش را از خراسان به عراق انتقال داد و امام جواد هم که مدینه بودند، به دستور مامون از مدینه به عراق آمده و در ظاهر احترام خاصی به امام قائل بودند. یک مدت بعد هم مأمون امام را مجبورکرد که با دخترش ازدواج کند. بعد از آن مامون گفت که او داماد من شده است و ما با اهل بیت مشکلی نداریم ما باعلی بن موسی الرضا(ع) هم مشکلی نداشتیم و مواردی از این قبیل.
امام جواد(ع) که فرزندشان امام هادی(ع) میشود، البته این نکته را دقت نمایید که امام جواد علیه السلام این ازدواج را به صورت ازدواجی تحمیلی قبول کرد. امام هادی(ع) فرزند زن دیگری است که امام جواد(ع) او را در مدینه میگذارند.
امام جواد(ع) زیر نگاه حکومت یک تشکیلات پیچیده ی دینی، عقیدتی ، سیاسی تشکیل دادند که کاملاً یک سازمان مخفی بود و بعضی از نیروهای امام جواد(ع) در دستگاه حکومت حتی نفوذ کردند، مثلا در سیستان، بحرین و حتی در مصر، با این که ایشان بیشتر از ۲۵ سال زندگی نکرد و حدوداً۲۰۰الی۲۵۰ جمله از ایشان باقی نمانده و بقیه آن سانسور شده و حذف شده است، یعنی متوسط حساب کنید سالی ۱۰ تا جمله، با این حال ایشان توانستهاند بیش از۱۰۰شاگرد برجسته تربیت کنند، آن هم زیر نگاه دیکتاتوری حکومت و حتی چند نفر از بزرگان اهل سنت تحت تاثیر ایشان بودند و هم شاگرد ایشان بودند.
امام جواد(علیه السلام) در چند جبهه جنگیده است، از طرف سیاسی با حکومت جنگیده و از طرفی مشروعیت حکومت را با ابزار سیاست زیر سوال بردند. از جبهه حقوقی، کلامی، عقیدتی با جریانهای اسلامی و غیراسلامی مبارزه کردند و شیعه تحت فشار را سازماندهی کردند. همین سازمان وکالت که آنها را سازماندهی کردند و از خطرات نفوذ ماموران حکومت حفظ کردند. امام جواد(ع) یک شبکه زیرزمینی از وکلای شیعه تشکیل داده بودند تا به امور شیعیان بپردازند، و از طرفی هم یک جبهه خط مقدم ادبی و فرهنگی داشتند و شاعرانی مثل حماد و مثل داود بن قاسم و یک جبههای از شاعران در حوزههای ادبی و فرهنگی داشتند و از این طریق نیرو تربیت میکردند.
عقلانیت و اعتدال از نگاه امام جواد(ع)
«انسانیت، انسان به عقلانیت او و تعادل روحی او است و عقلانیت با اعتدال گره خورده است» تعبیر امام جواد(ع) که از ایشان نقل شده است اینگونه میباشد که فرزند آدم یعنی انسانها یک چیزی مثل ترازو هستند و یک موازنه شخصیتی و انسانی در انسانها لحاظ شده که باید رعایت شود. این ترازوی انسانیت با عقل متعادل است، یعنی عقلانیت شرط اعتدال است؛ با علم این عقلانیت تقویت میشود و با جهل این عقلانیت تضعیف میشود و نشان دهنده این طرز فکر به علم و عقلانیت است.
یک تعبیر ایشان جملهایست که امام علی(ع) زمان تبعید ابوذر به ایشان گفتند و امام جواد(ع) هم چند بار این را مطرح کرده است که این نشان میدهد امام جواد(ع) میخواستند روح ابوذری را تقویت کنند. امام علی(ع) به ابوذر فرمودند «تو به خاطر خدا خشم کردی و آنها به خاطر دنیایشان با تو درگیر شدند وبه خدا اگر آسمانها و زمین بر بندهای بسته شود و آن بنده تقوای الهی پیشه گیرد و بخواهد وظایفش را انجام دهد، خداوند همه راهها را به روی او باز میکند ولو اینکه تمام درهای روبروی او بسته باشد».
امام جواد(ع) میفرماید «جز حقیقت انسان را آرام نمیکند و جز باطل انسان را به وحشت نمیاندازد و اگر میبینید که همیشه احساس وحشت و اضطراب دارید بدانید که در مسیر باطل هستید و اگر در مسیر حق باشید از هیچ چیز نباید وحشت کنید و نگران باشید و همیشه آرامش خواهید داشت. دنبال حق باشید تا آرامش پیدا کنید».
تعبیر دیگر این است که مقاومت کنید و رنج مبارزه را تحمل کنید و میفرمایند « برای همهی مشکلات پایانی است ، تحمل کنید و اگر عاقل هستید و عقل در زندگی و مبارزه دارید به جای اینکه در برابر مشکلات ناراحت باشید و سرتان را به دیوار بکوبید سعی کنید سوار بر موج مشکلات شوید، یعنی مشکلات را تبدیل کنید به فرصت»، و امام جواد(ع) در جای دیگر میگوید «هر کس به خدا تکیه کند و او را مطیع خود بداند، خداوند در تمامی مبارزات و سختیهای زندگی او را موفق خواهد کرد».
تعبیر دیگر امام جواد(ع) این است ایشان میفرمایند: «هیچ چیز مثل بدعت دین را ویران و منهدم نمیکند و در برابر بدعت بایستید».
تعبیر دیگر این است که «هر کس به برادری در راه خدا خدمت کند، خداوند در بهشت برایش خانه ای را کنار میگذارد».
یک موضوعی که دربارهی امام جواد(ع) است که برایشان پیش آمده این است که امام پولی به یک تاجری دادند و گفتند برایم یک کالایی بیاور، وقتی که تاجر به همراه کاروانی به راه افتاد و در راه، زنان کاروان را غارت کردند و اموال امام جواد (ع) را خوردند و از بین بردند، آن مرد که مسئول کاروان بود نامهای به امام جواد(ع) فرستاد و جریان را برای ایشان توضیح داد و امام جواد(ع) در جواب آن نامه نوشتند که « نه فقط اموال بلکه جان ما امانت خدا است و آن مقداری که سهم ما شد از آن استفاده میکنیم و از آن شاد میشویم و آن مقدار که از دست برود مایه ی پاداش اخروی است».
نیت و عمل در سخنان جوادالائمه(ع)
تعبیر دیگری از امام جواد(ع) که ممکن است در زندگی نیاز ما باشد و سرمشق برای ما قرار گیرد این است که «هر کس کاری را دارد انجام میدهد و راضی نیست (یعنی یک کاری را انجام دادهای اما دل تو با آن کار نیست ) انگار که این کار را انجام ندادهای و اگر کاری را نکردی و نیت داشتی که کار را انجام بدهی و قلبت با آن کار بوده و راضی بودهای که این کار انجام شود مثل کسی هستی که آن کار را انجام دادهای» دقت کنید، این نشان میدهد که روح انسانی در عمل مهم است و این که ما چرا کاری را انجام می دهیم خیلی مهم است.
و در تعبیر زیبایی دیگر امام جواد(ع) میفرمایند «هر کس گوش بدهد به حرف کسی یا دنبال کسی باشد، انگار که عبد اوست و در مسیر او و با اوست».
امام جواد(ع) در سخنان خود میفرمایند « مثل کسانی نباشید که در ظاهر دوست خدا و در باطن دشمن خدا هستند» و این مسئله مثل ریا کاری است که ما در این دنیا با آن درگیر هستیم است.