به گزارش حلقه وصل، در شرایط زمانی کنونی و اوضاع نابسامان و پر از جنگ و خونریزی و برادرکشی بین ملتهای مسلمان در منطقه و جهان اسلام که به واسطه رسوخ و رخنه برخی تفکرات غیراسلامی و عمدتاً صهیونیستی و جعل و راه انداختن جریانات انحرافی تکفیری، داعش و امثالهم شکل گرفته است، سینما میتوانست منادی وحدت در منطقه باشد، اما شاهد کمکاری جدی این هنر در پرداختن به این مضمون بودهایم.
هنرهفتم ابزاری قدرتمند است و میتواند زبانی جهانشمول داشته باشد و این هنر امروز جای خودش را حتی در دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی برخی کشورها باز کرده است. ردپای مسئله تقریب مذاهب و ایجاد وحدت در بین ملل مسلمان جهت جلوگیری از انشقاق و دودستگی که در قالب راهبرد مقابله با اسلام امریکایی و شیعه انگلیسی تعریف میشوند، در سینمای ایران تا حدی قابل ردیابی است.
ساخت و تولید آثاری که بتواند همزمان ضمن ایجاد رفق و همدلی در بین پیروان مذاهب اسلامی به دفع دشمنی و تفرقههای ایجاد شده توسط دشمنان بپردازد، از جمله اقداماتی است که برخلاف ظهور و بروز زبانی و شفاهی آن در لابهلای صحبتهای مدیران ارشد فرهنگ و هنر و حتی سیاسیون کشورمان نمیتوان برای آن آورده و نتیجه ملموس و قابل ذکری ارائه کرد. در سالهای اخیر ممکن است برخی تکمضرابها در این رابطه نواخته شده باشد، اما هیچ کدام از آنها در قالب یک راهبرد و حتی استراتژی تعریف شده تولید نشدهاند و خالقان آن آثار بر اساس احساس نیاز و به دلایل شخصی دست به تولیدشان زدهاند. شاید برخی آثار متأخر با داعیه یا آرزومندی سازندگانش برای ایجاد وحدت و از بین بردن تفرقه و دشمنیها ساخته شده باشند، اما در عمل نتوانستهاند به آنچه در موردشان گفته میشد، حتی نزدیک بشوند. به هر حال جای شکرش باقی است که سینما در ایران دستکم منجر به تفرقه و شکاف میان مذاهب نشده است.
سینما در خدمت وحدت
سینمای کشورمان در حوزه تولیدات وحدتآفرین بین مذاهب آثاری در سابقه و کارنامه خودش دارد، اما این آثار حتی در حوزه مرزهای داخلی خودمان هم حرفی برای گفتن نداشتند، چه رسد به تبیین رویکرد دلسوزانه و برادرانه کشورمان در قبال همسایگان و مسلمانان که محل اصلی بحث است.
سرنوشت نامعلوم جشنواره وحدت
راه انداختن جشنواره بینالمللی فیلم وحدت اسلامی در اوایل آذرماه سال ۹۵ که همزمان با سیامین کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی به منظور «وحدت و ضرورت مقابله با جریانهای تکفیری» در تهران برگزار شد و تنها اقدام جدی در رابطه با پرداخت هنری مسئله وحدت بود، بعد از رفتن آیتالله اراکی از دبیر کلی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی به محاق رفت که نشاندهنده قائم به فرد بودن و نیز عدم اهتمام جدی و راهبردی مسئولان به این مسئله مهم است.
فیلمنامهای برای شهید شوشتری
فیلم «خاک و آتش» اثری بود که محمد قهرمانی، مدیرعامل وقت مؤسسه فرهنگی- هنری شهید آوینی و تهیهکننده آن از ارسال ایده اصلی فیلم اواسط دهه ۸۰ برای شهید شوشتری (قبل از شهادت وی در شرق کشور توسط گروههای تندرو سلفی تکفیری) خبر داده بود؛ شخصیتی که یکی از چهرههای شاخص تقریبی در شرق کشورمان بود. قهرمانی درباره چگونگی ساخت فیلم سینمایی «خاک و آتش» گفته بود: «زمانی که شهید شوشتری فرمانده سپاه سیستان و بلوچستان بود، ما فیلمنامه را برای ایشان فرستادیم که بسیار از سناریو خوشش آمد، چون معتقد بود تصویری که از مردم آن سرزمین در اذهان وجود دارد، چندان مناسب نیست و ساخت اینگونه آثار است که میتواند به تصویرسازی درست از مردم این سرزمین کمک کند، در صورتی که مردم این سرزمین در مبارزاتی که علیه بیگانگان داشتند، جانفشانی فراوانی کردهاند. این فیلم همچنین در پی این بود که به نقش انگلیس در تفرقهافکنیهایی که سالهاست انجام میدهد اشاره کند.» قطعاً علت برجسته نشدن چنین آثاری باید مورد بررسی قرار بگیرد که ضعف کیفیت در این مسئله باید مورد آسیبشناسی قرار گیرد، اما واقعیت این است که ما در رابطه با ایجاد وحدت و تولید آثار قابل اعتنای سینمایی فقر سوژه نداریم و زندگی و کارهای شهید شوشتری به صورت بالقوه سوژه جالب و دراماتیکی است که قابلیت تولید یک اثر سینمایی فاخر را دارد، اما ضعف تسلط بر تکنیک همواره پاشنه آشیل سینما در پرداختن به این مضامین بوده است.
پروداکشن یا فیلمنامه؟
نمونه کمفروغ دیگری که در این رابطه میتوان به آن اشاره کرد، فیلم «محمد (ص)» مجید مجیدی بود که به رغم هزینههای سنگین برای پیشتولید، تولید، دکور و پست پروداکشن آن نتوانست نظر منتقدان و مردم را در داخل کشورمان به خود جلب کند. در حالی که قرار بود این اثر سینمایی پرهزینه نشاندهنده چهره رحمانی و معصومانهای از دوران کودکی پیامبر اعظم (ص) باشد، اما متأسفانه این فیلم نتوانست به اهداف مورد ادعای سازندگانش دست پیدا کند و نشان داد یک اثر سینمایی قبل از هر چیز باید یک فیلمنامه قوی داشته باشد.
شاید تنها نمونه موفق در رابطه با بحث تقریب مذاهب و ایجاد وحدت بین مسلمانان فیلم «الرساله» مصطفی عقاد، کارگردان و فیلمساز مشهور و سرشناس باشد که در کشور ما با عنوان فیلم سینمایی «محمد رسول الله (ص)» شناخته میشود. عقاد برای ساخت این اثر سینمایی تلاش زیادی کرد و برای کسب نظر علمای مذاهب مختلف شیعه و سنی ضمن انجام سفرهای طولانی و متعدد سعی کرد نقطه نظرات علمای شاخص آنها را در فیلمش مورد توجه قرار بدهد و نتیجه آن هم شد فیلمی که بعد از گذشت قریب نیم قرن همچنان تنها اثری است که تلویزیون کشورمان به بهانههای مختلف آن را از شبکههای سیما پخش میکند.
در روزگاری که صهیونیسم جهانی با نقشآفرینی و میدانداری مروجان اسلام امریکایی و شیعه انگلیسی همه تلاشش را برای تولید آثار ضدوحدت و تفرقهآفرینی مثل فیلم سینمایی «بانوی بهشت» و مخدوش کردن سیاستهای دلسوزانه و برادرانه کشورمان در قبال همسایگانش متمرکز کرده، لازم است عقلای دولت، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و صاحبنظران حوزه فرهنگ و هنر برای ایجاد و تقویت تولید آثار سینمایی متنوع به منظور ایجاد وحدت بین پیروان مذاهب اسلامی و خنثی کردن توطئه ایرانهراسی دشمنان برنامهها و اقدامات متناسبی را طراحی و اجرا کنند.
منبع: روزنامه جوان