
به گزارش حلقه وصل، هنرهای تجسمی، بهویژه گرافیک و عکاسی از حوزههایی هستند که به علت تمرکز کمتر رسانهها بر روی آنها بعضا از لحاظ میزان و شدت بالای فعالیت شبهروشنفکران غربزده حتی قابل قیاس با حوزههایی مثل سینما یا ادبیات نیستند و تصویری به مراتب بدتر از جامعهی ایرانی و باورهای مردم ارائه میدهند. از عکسهای اعدام در ایران که برندگان ثابت بزرگترین جوایز عکاسی خبری در دنیا هستند تا موج تمسخر دین در بین گرافیستهای شبهروشنفکر.
حالا اما ظاهرا موج توهین به باورهای مردم به خبرگزاریهای دولتی نیز کشده شده است و حتی رسانههایی مانند «خبرگزاری ایسنا» به صورت رسمی اقدام به انتشار عکسهایی میکنند در توهین به شهدای دفاعمقدس که فصل مشترک اعتقادات و باورهای تمام مردم ایرانند. سایت فردا در گزارشی که در همین زمینه منتشر کرده است آورده است:
خبرگزاری ایسنا چند روز پیش گزارش تصویری از تشیع جنازه چند شهید گمنام در یکی از شهرستانهای گمنام خراسان جنوبی منتشر کرد. گزارشی سیاه از مردمی خسته و داغان که چند جنازه پیچیده در پرچم را بر روی دوش گرفته بودند.
عکاسی سیاه سفید در بسیاری از موارد برای آزاد کردن چشم مخاطب از رنگ و لعاب و دقت بیشتر به محتوا کادر بندی عکس به کار برده میشود، اما اینجا به سیاهتر شدن عکسها منجر شده است.
چند روز قبل هم ایسنا عکسهایی را منتشر کرد که به گواه هر علاقه مند به شهدایی توهین و تخریب چهره تشییع پیکر شهدا بود.
البته مدت هاست که برخی جریانات واداده در رسانههای کشور به وجود آمده که قبله آمال و بزرگشان برخی عکاسان خائن گریخته به بیرون از مرز هاست. کسانی چون آلفرد یعقوب زاده و حسن سربخشیان که هر یک به گونهای نیش خود را به نظام و انقلاب زده و گریختهاند.
یعقوبزاده همان کسی است که در جریان گفتگو با شبکه تلوزیونی بیبیسی فارسی به عکس خود از آزادسازی دزفول! و اجبار افراد زیر سن قانونی اشاره کرد و سعی کرد وجهه رزمندگان اسلام را به این شیوه تخریب نماید.
در عین حال از همین جریان واداده کسانی همچون جواد مقیمی و سلمانزاده بوده اند که به بهانههای واهی اسباب و اثاثیه خود را به دوش گرفتهاند و به بیگانه پناهنده شدهاند و در تریبونهای معاند و کینهجو به بدگویی از نظام پرداختهاند.
حالا همین جریان واداده در جریان عکاسی خبری کشور اقدام به گزارش تصویری نموده که در آن به سیاهترین وجهه ممکن تشییع پیکر مطهر شهدا به تصویر کشیده شده است. عکسهای سیاه و سفید و آکنده از زجر و درد و مردمی که انگار از سر درد و اجبار به تشیع عزیزانشان آمدهاند.
جوانان تشییع کننده را به گونه ای ثبت کرده و ادیت نموده بودند که گویی جمعی از اوباش هستند نه جوانان شیفته شهدا که بعد از سال ها هنوز قدر پیکر های قهرمانان وطن را می دانند.
پیرزن های سالخورده و رنجوری که نه انگار همان مادرانه صبور شهدا هستند که انگار زنانی هستند که از سر اجبار و زجر به تشییع آمده اند.
در یکی از عکس ها فردی در حال برش پرچم به عنوان تبرک برای کسانی است که از پایین دست دراز کرده اند و دختر بچه ای که به این اتفاق به نگاه تحقیر می نگرد.
در این گزارش منزجر کننده تشییع کنندگان شهدا بیشتر به دسته ای از مردم می مانند که از سر جبر و اکراه به تشییع جنازه شهدا آمده اند.
این گزارش در حالی منتشر شده است که بخشی از بدنه روشنفکر نمای جامعه سال هاست که تشییع عمومی پیکر شهدا را ترویج خشونت در جامعه دانسته اند و بارها در این قبیل مراسم حرمت پیکر مطهر شهدا را شکسته اند.
این ادای روشنفکری گاهی چنان فضایی میسازد که برخی از دبیران و عکاسان متعد و دلبسته به آرمانهای نظام نیز اقدام به انتشار گزارشهای سیاه از جامعه و تصویرهای بعضا توهین آمیز به بزرگان دینی میکنند.
انتشار این نوع از تصاویر یا نشان از عناد و دشمنی با آرمان والای ایثار و شهادت دارد یا نافهمی و بی سوادی در ثبت و ادیت و انتشار عکسها را نشان میدهد.
این رفتار انسان را به یاد برخی اقدامات روزنامه های زنجیره ای دوره اصلاحات می اندازد که سالها قبل با وقاحت تمام در مقابل شهادت ایستادند و کار را به آن حد پیش بردند که عاشورا را مظهر خشونت اعلام کردند.