به گزارش حلقه وصل، «احمد شاکری» نویسنده و منتقد ادبی با اشاره به چالشها و فرصتهای ادبیات داستانی انقلاب اسلامی، اظهار داشت: چالشها و فرصتهای ادبیات داستانی در شش شاخه قابل بررسی هستند که این شش شاخه مهمترین ارکان معرفتی و شامل بحث تولید، آموزش، نقد، پژوهش، تبلیغ و مدیریت میشود.
وی در تشریح شاخه تولید گفت: در شاخه تولید چالش ما سفارشی نویسی، تمرکز بر رمان، عدم توازن در تولید و دیگر ارکان، فقدان تجربه غنی، کمتوجهی به قالبهای مستندنگاری، فرم گرایی، انفکاک جریان تولید از جریان نقد، کمیگرایی در مقابل تولید کیفی است.
این منتقد در ادامه عنوان کرد: چالش دوم ما در بحث ادبیات داستانی مربوط به مسئله آموزش است. در این حوزه نیز 10 چالش وجود دارد که عبارتاند از غلبه مبانی اومانیسمی ادبیات غرب، فقدان و کمبود دورههای آموزشی، آموزش نقد محور، فقدان روشهای اصولی در آموزش کارگاهی، کمبود منابع بومی، عدم نظارت بر دورههای آموزشی، عدم شناسایی دورههای آموزشی، فقدان روش شناسی آموزشی، غفلت از ارکان تجربه، خلاقیت و مبانی نظری و غلبه فرمالیسم و غفلت از ارکان روایت قصه.
شاکری نقد را چالش بعدی ادبیات داستانی انقلاب دانست و بیان کرد: در ذیل محور نقد هشت چالش شناسایی شده است. غلبه نقد فرمالیسم، فقدان جریان مستمر و قوی نقد، فقدان نشریات تخصصی نقد، فقدان جشنواره نقد، فقر منتقد منصف، کثرت نقدهای بی محتوا، کمبود مبانی نقد ادبیات انقلاب، غلبه رویکردهای غیردینی و ضد دینی و ایجاد حریم امن برای برخی نویسندگان چالشهای این محور هستند.
وی خاطرنشان کرد: در محور پژوهش نیز فقر پرسشگری، غفلت مراکز دانشگاهی از ادبیات متعهد، فقدان نظریه ادبی متناسب با انقلاب اسلامی، فقدان پژوهشهای کاربردی در حوزه داستان انقلاب اسلامی، غلبه و تسلط مبانی غربی در حوزه پژوهش، به رسمیت شناخته نشدن ادبیات انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و فقدان کرسیهای آزاد اندیشی وجود دارد.
این نویسنده عنوان کرد: محور بعدی، محور تبلیغ است که در ذیل آن چهار چالش تمرکز جریان ادبی بر خاطره نویسی، کثرت جشنوارههای داستانی، عدم بهرهگیری از روشهای تاثیرگذار و عدم توجه به مخاطب ادبیات داستانی وجود دارد.
شاکری گفت: آخرین محور چالش انگیز ما محور مدیریت طی چهار دهه گذشته است که شامل محورهای واگذاری مدیریت داستان به مدیران غیر متخصص، فقدان چشمانداز مشخص، عدم اشراف مدیران به مسائل این حوزه، جابه جایی زودهنگام مدیران، عدم باور به ادبیات انقلاب، تکرار تجربههای مدیریتی ناموفق، موازی کاری مضر و اولویت بندیهای نادرست در برنامهریزی میشود.