سرویس حاشیه نگاری- حسن قنبری: با فروکش کردن تب و تاب جشنواره فیلم فجر در بهمن ماه هر سال و آغاز اسفند زمزمه های اکران نوروزی و مهمترین فصل پرده سینما برای مخاطبین و اهالی این هنر-صنعت اوج می گیرد، کدام فیلم ها امسال روی پرده خواهند بود، انتخاب این فیلم ها چه معیارهایی دارند، از بهترین ها و منتخبین جشنواره فجر خواهند بود یا آثار دیگر، کمدی ، درام و یا اکشن و جنگی کدامیک؟!!!
در این میان و طی سال های اخیر به فراخور اقبال و طبع عموم انتخاب نخست مسئولین مربوطه برای اکران نوروز پرده های سینما فیلم های کمدی و طنز بوده اند و در ادامه ژانر های اکشن یا جنگی و سپس سینمای درام با قصه های جمع و جور؛ در این یادداشت به بررسی و مقایسه اکران های نوروزی ، تفکر مخاطب بعنوان یک سلیقه ، نگاه و اقبالش به پرده های سینما در سه سال اخیر تا اکران نوروزی 1397 پرداخته ایم.
سال 1395 اکران های نوروزی از پنجم اسفند ماه 1394 و با نمایش فیلم کمدی «من سالوادور نیستم» اثر منوچهر هادی کلید خورد ، اثری با حضور مرد اول سینمای کمدی و طنز ایران رضا عطاران و قصه ای که در کشور برزیل می گذشت، داستانی تکراری در بطن فیلمنامه اش که مروری ساده و سطحی بر فرهنگ های عامه و گاها مذهبی و تفاوت های بین کشورها و سبک زندگی و مردمانش توامان با شوخی های مضحک و تکراری داشت ، اما من سالوادور نیستم به شدت عالی و ممتاز می فروشد و گیشه رنگ و رو رفته سینمای ایران را رونق می بخشد ، فروشی که بالغ بر پانزده میلیارد تومان می شود و لقب پر فروش ترین فیلم تاریخ سینمای کشور را نیز برای مدت محدودی تا پیش از نمایش آخرین اثر به نمایش در آمده اصغر فرهادی «فروشنده» در تابستان همان سال به دوش می کشد.
سال 1395 سال ممتازی برای تاریخ سینمای ایران است کمدی دیگر لیست اکران نوروزی به شدت جنجالی و بحث برانگیز است و با فروشی وحشتناک و غریب بالغ بر دوازده میلیارد تومان در دو هفته اکران ناگهان متوقف و به نوعی توقیف می شود، این اثر «پنجاه کیلو آلبالو» نام داشت که شوخی هایی به مراتب مضحکانه و بی پرده تر نسبت به اثر قبلی داشت و دست به شکافتن برخی پرده های مذهبی و گرایشات مذهبی را زده بود.
اتفاق خوب سینمای نوروزی این سال در میان این حجم از شوخی و طعنه حضور متفاوت ابراهیم حاتمی کیا و اثری با ریشه های تقریبا سیاسی و نگاهی به مسئله حساس و مهم ترور دانشمندان کشور اتمی کشور است، اثری ممتاز و قدرتمند با بازی منتخب بازیگری جشنواره سی و چهارم فیلم فجر پرویز پرستویی بزرگ در ردای یک «بادیگارد» و محافظ با شمایلی پدرانه و جان برکف، اما بادیگارد در رقابت سنگین میان کمدی و کمدین ها فروش مناسبی در مقایسه با رقبایش ندارد و به نیمی از مبلغ فروش دو فیلم دیگر رضایت می دهد که نشان از نگاه مخاطب به سینما و ژانرش دارد و شاید فضا و فصل و همزمانی با آثار کمدی پر ستاره و بازیگر ضربه تلخی به فیلم خوب و مستحکم حاتمی کیا در گیشه می زند.
چهارمین اثر جدول نمایش نوروزی سال 1395 پدیده جشنواره سی و چهارم فیلم فجر است درامی تلخ و اجتماعی که ریشه در فقر مردم حاشیه نشین حومه پایتخت دارد، «ابد و یک روز» با فروش فوق العاده دوازده میلیاردی اش و حضور سوپر استار های جهانی اش بهترین سال سینمای ایران را رقم می زند.
این حجم از فروش چهار اثر نوروزی که بالغ بر پنجاه میلیارد تومان را شامل می شد نشان از فصل خوبی برای سینمای کشور داشت و با آغاز توفانی اکران فصل تابستان و فروشنده تکمیل گردید اما متاسفانه در این میان خبر و اثری از داستان های بیشتری با محتوا و محوریت ملی میهنی و مذهبی و شاید نگاهی به سینمای دفاع مقدس و ژانری وسیع و حتی سازگار با فصل جاری و با این حجم از گوناگونی قصه هایش نیست و جای خالی اش به شدت در این سال خوب و خوش سینمایی احساس شد.
سال 1396 بهترین فیلم جشنواره سی و پنجم فیلم فجر در صف اکران نوروزی قرار گرفت ، اثری ارزشمند ، قدرتمند و حرفه ای در گونه تریلر پلیسی و جاسوسی بنام «ماجرای نیمروز» ، دومین ساخته محمد حسین مهدویان، شایسته نمایش در بهترین فصل سینما بود اما در میان رقابت قدیمی کمدی های تکراری و سری وار باز هم شکست با سینمای قصه گو و ارزشی بود ماجرای نیمروز بالغ بر پنج میلیارد می فروشد و در کنار کمدی های «خوب، بد، جلف» ، «گشت 2» و شاید «نهنگ عنبر سلکشن رویا» به چشم مخاطب هم نمی رسد اما همان حجمی از مخاطب که رویکرد و انتخابش از گیشه ماجرای نیمروز بوده خوشحال و خوشوقت از سینما خارج می شود و حرفی از پوچ بودن و تکراری شدن اثر نمی زند و آنرا به مقایسه با قسمت قبلی اثر (نهنگ عنبر و گشت ارشاد) نمی گذارد.
سال 1396 با سه فیلم کمدی نزدیک به شصت میلیارد می فروشد و هیجان و رونق گیشه را حفظ می کند اما همچنان مسئله سال گذشته حتی با وجود فیلم خوب محمد حسین مهدویان به چشم می خورد و خبر از عدم دغدغه مندی سینماگر و سینمارو می دهد و ریشه بهانه هایی چون فصل و نیاز مخاطب به شادی و خندیدن ، اقبال و رویکر سازندگان به کمدی های مضحک و سخیف را قوت می بخشد.
سال 1397 سال بهتر و متمایز تری است جدول اکران نوروزی امسال با حضور کمدی های همیشگی اما دو ستاره جذاب دارد که قرار نیست افول کنند و رنگ ببازند حاتمی کیای بزرگ «به وقت شام» را در نوبت اکران دارد و پدیده سینمای این روزهای کشور محمد حسین مهدویان با اثر متفاوت و جنجالی و صد البته دغدغه مدار خود «لاتاری» در این فصل سینمایی حضور دارد، مهران احمدی با «مصادره» و بازی رضا عطاران و کمدی ساده تری بنام «لونه زنبور» ساخته برزو نیک نژاد ، «خرگیوش» ساخته مانی باغبانی و یک پدیده دیگر در فضای پویا نمایی بنام «فیلشاه» در این جُنگ نوروزی حضور دارند.
حاتمی کیا با دغدغه های والا و نگاهش به مسائل روز ، بحران های خاورمیانه و دشمنی کشورهای منطقه با نظام جمهوری اسلامی ایران اثر ارزشمند ، حرفه ای و قدرتمند به وقت شام را در حال نمایش دارد اثری که برای نخستین بار به مواجهه مستقیم با داعش می رود و یک اکشن قدرتمند و هم طراز با استانداردهای ژانرش در سینمای جهان خلق می کند. اثری که مخاطب خاص و عام را به سینما می کشاند و پای فیلمش میخکوب نگاه می دارد ، اتفاقی که مخاطب را پشیمان از انتخابش نمی کند و او را خشنود و پیشنهاد دهنده راهی خانه و یا فضای مجازی می کند، به وقت شام تا پیش از نوبت دوم اکران نوروزی و طی هفت هفته از نمایشش در سراسر کشور بالغ بر دوازده میلیارد فروخته است و تلخ کامی شکست و عدم اقبال آنچنانی مخاطب به فضای آثاری این چنینی ، ارزشی و دغدغه مند را به فراموشی می سپرد و درس خوبی به سینماگران در انتخاب موضوع و سبک ساخت اثر برای سال های آینده در جهت جذب مخاطب می دهد.
اما لاتاری یک شگفتی است ، رقیب اصلی و شانه به شانه کمدی امسال که پس نمی کشد ، توقف نمی کند و شکست در ساختارش نیست، فروش سیزده میلیاردی این اثر در هفت هفته اکرانش خبر از حال خوش سینما ، تفکر و دغدغه مخاطب و سینماگر می دهد ، اثری به غایت ملی ، وطنی و غیرتمندانه با نگاه به فاجعه قاچاق انسان به سواحل شیخ نشین خلیج همیشگی فارس و اتصال گره غیرتمندی نسل های اول و چهارم انقلاب اسلامی به مسئله خانواده و ناموس با یک ساختار سینمایی مناسب ، روان و مسلط به فضای ژانر ، اتفاقی که روی سینمای ارزشی انقلاب اسلامی و سینماگرانش را سپید می کند و امید به ساخت و ادامه سینمای این چنینی را افزایش می دهد، لاتاری یک اتفاق مهم در سینما و شکستن سلیقه مخاطب در فصل بهار است که با کمترین زرق و برق حرف حسابش را می زند و به گوش مخاطبین می رساند و پیروزمندانه جریان دارد.
مصادره یکی از سه کمدی جدول امسال و البته خوش اقبال ترین آنهاست که در رقابت با دو اثر ارزشمند سینمای انقلاب اسلامی شکست نخورده و به یمن حضور و بازی ستاره محبوبش رضا عطاران پیش می رود ، دیده می شود و فروشی بالغ بر سیزده میلیارد تومان را طی هفت هفته اکران خود به دست آورده است.
فیلشاه روی پرده سینما را سپید کرده است ، بالاخره تلاش و نیل رسیدن به ساختارهای جهانی جواب می گیرد و انیمیشن فیلشاه با اقبال گسترده مخاطبینی مواجه می شود که در طلب فضایی امن برای تفریح و به سینما بردن فرزندانشان هستند ، فروشی نزدیک به پنج میلیارد در هفت هفته نمایش اتفاقی میمون و خجسته برای سینما است.
در انتها سینما در تعامل با مخاطب به حیاتش ادامه می دهد و این چرخه همیشگی عرضه و تقاضا است که سینماگر و سینما را زنده نگاه می دارد ، متاسفانه طی سال های اخیر نگاه مخاطبین بر محور کمدی های لوده و سطحی با شوخی های زننده قرار داشته است که خود این اتفاق ریشه در مسائل گسترده اجتماعی ، فرهنگی و حتی اقتصادی تلخی دارد که شامل خانواده ها و سبک زندگی آنان نیز می شود، اما سال 1397 و آغازش نوید خوشی برای تغییر در نگرش و انتخاب می دهد و با پر فروش هایش سینماگر و مخاطب را دلگرم می کند که دیگر قرار نیست مثل همیشه کمدی مضحک تکراری ببیند و نیندیشد.