به گزارش حلقه وصل، نشست نقد و برررسی کتاب «خداحافظ سالار» به روایت همسر شهید سردار حسین همدانی در فرهنگسرای انقلاب برگزار شد.
* ساناز سماواتی: اگر امروز گردهم آمدیم بخاطر رشادتهای مدافعان حرم است
بر اساس این گزارش ساناز سماواتی از هنرمندان کشورمان بخشهایی از این کتاب را خواند و منصور رضاپور به نوازندگی پرداخت.
در این نشست پروانه چراغ نوروزی همسر سردار شهید همدانی 38، وهب همدانی، مهدی همدانی،حمید حسام، بهناز ضرابیزاده و گلعلی بابایی حضور داشتند.
ساناز سماواتی پس از خواندن بخشهایی از کتاب اظهار داشت: جایگاه شهدای مدافع حرم و شهدای 8 سال دفاع مقدس و هر فردی که جانش را به کف دستش میگیرد و به جنگ با دشمن میرود در قلب هر ایرانی یک چراغ روشن است.
وی افزود: اگر امروز دور هم جمع شدیم به خاطر رشادتها و فداکاری رزمندگان حرمی است که از جان خود گذشتند تا با ما در آرامش باشیم.
* همسر شهید همدانی: مهر تائید چاپ کتاب «خداحافظ سالار» را حاج آقا زد
چراغنوروزی همسر شهید همدانی درباره پیشنهاد روایت این کتاب گفت: نخستین بار که به من پیشنهاد شد خیلی فکر کردم که آیا بنویسم یا نه. وقتی در یکی از مراسمهای همسرم آقای حسام پیشنهاد تهیه این کتاب را داد با خودم خیلی اندیشیدم. یادم افتاد همسرم برای نوشتن خاطرات شهدا و ایثارگران چقدر وقت صرف میکرد. او به شکلی برنامهریزی میکرد که خاطرات ضبط شوند و بمانند. معتقد بود نباید این خاطرات در سینهها حبس شود و باید به نسلهای دیگر منتقل شود.
به گفته همسر شهید همدانی وقتی کتاب نوشته شد آقای حسام آن را در اختیار خانواده قرار داد تا مطالعه کنیم. شب قبل با فرزندانم جلسه داشتیم تا در مورد کتاب تصمیم بگیریم. بچهها معتقد بودند چون خاطرات مربوط به سوریه است باید اجازه دهیم زمان سپری شود و پس از مدتی منتشر شود. پس از این صحبتها خوابیدم و در خواب دیدم همسرم شهید شده و ما در حرم حضرت رقیه (س) در انتظار پیکر مبارک ایشان هستیم. حرم پر از جمعیت بود اما جالب اینکه وقتی جنازه ورود کرد اولین فرد پس از همسرم آقای حسام بود. از خواب بیدار شدم اذان صبح بود. با خودم فکر کردم مهر تائید این کتاب را خود حاجآقا زدند. گفتم فردا به آقای حسام میگوییم کتاب باید چاپ شود.
* وهب همدانی: آقای حسام توانست تمام ابعاد زندگی پدرم را به درستی ترسیم کند
وهب همدانی فرزند شهید همدانی درباره این که کتاب چه نکاتی را برای شما برجسته کرد، گفت: برای من همین کتاب یادآور خیلی از خاطرات بود. مسائلی که در این 30 و چند سالی که در کنار پدر بودیم با این ویژگی که پدر خیلی حضور کمی داشت اما حضور کم ایشان در کنار خانواده در این کتاب مشهود است.
فرزند شهید همدانی گفت: برای من این کتاب یادآور خاطرات دور و نزدیک است و به نظرم آقای حسام خوب این تصویر را از پدرم به نمایش گذاشت. نویسنده نگاه جالبی در این کتاب داشته. او توانسته ابعاد نظامی، فرهنگی و اجتماعی و همچنین نقش پدرانه وهمسرانه را کنار هم در بازه زمانی طولانی مدت در کتاب ترسیم کند. این کار بسیار دشوار است اما به نظرم حسام به درستی آن را انجام داده است.
وی افزود: این کتاب به شخصیت پدرم نزدیک بود. در برخی مصاحبهها آقای حسام با مادر تنها حضور داشتند و ر زمانهایی هم من بودم.پس از انتشار کتاب برخی موارد برای من تازگی داشت و به تصویر ذهنیام نزدیک بود چرا که در هنگام بیان برخی از ماجراها مادر حضور داشتند و من نبودم.
* مهدی همدانی: آغاز کتاب با سوریه بر جذابیت آن افزوده است
مهدی همدانی دیگر فرزند شهید همدانی درباره استقبال از این کتاب توضیح داد: این روزها بحث سوریه موضوع روز است و نوشتن هر کتابی در این باره ارزشمند شمرده میشود. ابتدای این کتاب هم با سوریه آغاز شد و این ماجرا باعث شده مخاطب به آن جذب شود. یکی از دوستانم میگفت وقتی کتاب به دستم رسید مطالعه را آغاز کردم و نتوانستم آن را کنار بگذارم تا نماز صبح تمامش کردم. دوستان و آشنایان درباره این کتاب ابراز تمایل کرده و استقبال جالبی از آن را مشاهده میکنیم.
* همسر شهید همدانی: باید از زندگی ما کتابهای دیگری نیز نوشته شود
در بخش دیگری از مراسم چراغنوروزی همسر شهید همدانی درباره اینکه اگر قرار باشد باز هم کتابی نوشته شود و یا کتاب تدوین شود تغییراتی خواهد کرد گفت: خاطرات بسیاری در ذهن دارم که در هنگام نوشتن این کتاب فراموش کرده بودم. اما کتابهای دیگری باید از زندگی ما نوشته شود نه تنها یک کتاب چرا که مسائل بسیاری بازگو نشده، مانده است.
وی در پاسخ به این سؤال که به نسل جوان توصیه میکنید چه بخشی از کتاب را بخوانند، گفت:این کتاب هر بخشش یک ماجراست. نویسنده توانمند دفاع مقدس یعنی حمید حسام با قلم زیباش کتاب را با زیبایی هر چه تمامتر نوشت. من از او تشکر میکنم که تمام تلاشش را برای نوشتن کتاب کرد. به نظرم هر بخش از این کتاب جذابیت خاص خودش را دارد.
* تاثیرگذاری کتاب «خداحافظ سالار» بر زندگی یک زوج جوان
وی با بیان یک خاطره از همسران شهدای حرم و تاثیرگذاری کتاب «خداحافظ سالار»، ابراز داشت: من به همراه فرزندم به خانواده شهدای حرم سر میزنیم. به منزلشان میرویم. چند وقت پیش یکی از همسران مدافعان حرم با من تماس گرفت و گفت همسرم مامورتهای مکرر به سوریه میرود. نبودنهایش زندگیمان را دچار تزلزل کرده بود. ما قصد جدایی از هم داشتیم ولی وقتی کتاب را خواندم ورق زندگیمان برگشت. امثال این زندگیها برای من و نسل جوان باید مطرح شود. من به او پاسخ دادم اگر زندگی با عشق آغاز شود و هدفمند برای رضای خدا باشد سختیهایش قابل تحمل است. امیدوارم این کتاب برای سطح زندگی نسل آینده مؤثر باشد.
* فرزند شهید همدانی: آقای حسام دردانههایی چون شهید «خوشلفظ» را معرفی کرد
وهب همدانی درباره نگارش کتاب «سرداران شهید و شهدای مدافع حرم» ابراز داشت: باید زندگی برجستگان و رزمندگان نوشته شود تا خاطرات آنها ثبت گردد. بحث دفاع مقدس و مدافعان حرم را مدنظر ندارم. جنگ و دفاع مقدس ما به تعبیر پدرم یک جریانی بود که قابل استفاده برای همه بخشهای زندگی و جامعه است. با فرهنگ دفاع مقدس میتوانیم در سیاست و عرصههای فرهنگی و بخشهای مدیریتی موفق عمل کنیم. این کتاب هم داستان زندگی یک رزمنده است که در هر عرصه که ورود کرده، موفق بوده است.
وی به شهید علی خوشلفظ اشاره کرد و گفت: نوشتن خاطرات باعث میشود تاثیرگذاران در دفاع از این کشور به جامعه معرفی شوند و تجربیات آنها در عرصه دفاع چه در دفاع مقدس و چه جنگ سوریه بازگو شود. علی خوشلفظ را چه کسی میشناخت اما آقای حسام رفت و دردانههای چون آنها را به جامعه شناساند. خاطراتشان را نوشت.
* ماجرایی دامادی که دو هفته پس از ازدواج شهید شد
به گفته فرزند شهید همدانی با مادرم به خانه شهدای مدافع حرم میرویم. چندی پیش به منزل شهید هادی شجاع رفتیم. شهید تازه دامادی که 2 هفته پس از ازدواجش به شهادت رسید. همسرش میگفت حتی یک سری از وسائل جهیزیه را هم باز نکردهایم. حتی برخی از سفارشاتمان هنوز نرسیده است. مادرم به او گفت پس چرا اجازه دادی آقای شجاع به سوریه برود. او در پاسخ گفت اگر نمیرفت فردا چطور میتوانستم جواب حضرت زینب را بدهم. از میان این همه آدم من انتخاب شده بودم. پس جریان دفاع همچنان ادامه دارد.
وی افزود: شهید همدانی روز در مستند راز به آقای طالبزاده گفت: عملیات خرمشهر یا الیبیتالمقدس مرحله اولش آزادسازی خرمشهر بود. مراحل بعدی آن تا آزادی قدس ادامه دارد و ما این کار را به دست جوانان امروز انجام خواهیم داد.
* حسام: برای نوشتن خاطرات همسر شهید همدانی 44 ساعت مصاحبه کردم
حمید حسام در این نشست درباره کتاب «خداحافظ سالار» خاطرات شهید همدانی گفت: عرف کار در مورد تاریخ شفاهی برپایه مصاحبه است. اما باید بگویم به ظاهر 44 ساعت مصاحبه کردم اما در واقع 36 سال مصاحبت داشتیم. من از آغاز جنگ با شهید همدانی و خانواده ایشان از رهگذار ارتباط با سردار مرتبط بودم.
وی گفت: به جهت وجه تاریخی موضوع صرف نظر از روایت یک سند تاریخی که باید در کتاب بیان میشد لازم بود با خیلی از افراد مصاحبه شود. مثلا من با فرزندان، دامادها و خواهر شهید همدانی مصاحبههایی را انجام دادم. یعنی مصاحبههای جانبی نیز انجام شد.
* ضرابیزاده: به لحاظ اخلاقمداری به آقای حسام اقتدا میکنم
ضرابیزاده از نویسندگان حوزه دفاع مقدس ضمن اشاره به ارزشمندی کار حمید حسام، خاطرنشان کرد: من به آقای حسام برای تألیف آثار ارزشمند و درخشان تبریک میگویم خصوصا کتاب «خداحافظ سالار». من معتقدم در کتابهای حوزه تألیف باید کتابهای درخشانی را عرضه کنیم که دیگران در نوشتن به آن اقتدا کنند. یعنی نویسندگان باید به لحاظ شخصیت باید به شکلی باشند که بتوان به آنها اقتدا کرد. من به لحاظ اخلاقمداری به آقای حسام اقتدا میکنم و خوشحالم کار تألیف ما را با هم آشنا کرد.
به گفته نویسنده کتاب «گلستان یازدهم» امروز جوانان در پی افرادی هستند که هدایتگر باشند یعنی در یک اثر علاوه بر اینکه عناصر داستانی یا تکنیکها آموزش داده میشوند باید نویسنده هدایتگر نیز باشد، حسام هر دوی این ویژگی را دارد یعنی هم اخلاقگراست و هم قلم شیوایی دارد.
این نویسنده افزود: معتقدم نویسندگانی که دارای سلامت اخلاق هستند باید در این حوزه معرفی شوند تا ورود کنندگان به این حوزه به لحاظ عملی ما به ازای بیرونی و درونی را جستجو کنند.
وی در مورد نگارش کتاب خاطرات گفت: وقتی کتاب خاطرهنگاری آغاز میشود و در نهایت به تدوین میرسد یک از ویژگیهای بارزی که موجب درخشان شدن کتابها میشود زندگی با راوی است اما شاهد بودیم که مدتی شایع شده بود افرادی مصاحبه میگرفتند مصاحبهها پیاده میشد و مطالب در اختیار نویسنده قرار میگرفت و پس از آن شروع به نوشتن میکرد. حتی ممکن بود نویسنده راوای را هم هرگز نبیند اما کتاب را مینوشت ولی باید بدانیم زندگی با راوی کار را زیباتر میکند. این اتفاق برای آقای حسام افتاد و وقتی کتاب منتشر میشود میبینیم آقای حسام جزئی از این خانواده میشود. به حدی خاطرات صمیمانه روایت میشود که فکر نمیکنیم نویسنده غریبه است.
ضرابیزاده اضافه کرد: معتقدم اگر قرار است جریانی در این حوزه اتفاق افتد و خاطرهنگاری به بالندگی برسد حتما مصاحبهگرها باید پیرو این حرکت باشند. یعنی شیوه مصاحبهگری.
* گلعلیبابایی: برای من کتاب «خداحافظ سالار» پشت صحنه فیلمی بود که دیده بودم
گلعلی بابایی از نویسندگان و پذیرشگران عرصه دفاع مقدس گفت: من زندگینامه شهید سردار همدانی را با عنوان «پیغام ماهیها» نوشتم اما همیشه برایم این ابهام وجود داشت که پسزمینه زندگی فردی مثل سردار همدانی با این همه ماموریت و مسئولیت چیست؟ وقتی کتاب «خداحافظ سالار» منتشر شد به این پرسش پاسخ داده شد که آقای همدانی به کوهی تکیه داشت آن کوه باعث شده بود این همه با نشاط باشند.
وی با بیان اینکه گاهی پشت صحنه سریالها از خود فیلم یا سریال جذابتر است، گفت: برای من کتاب «خداحافظ سالار» پشت صحنه فیلمی بود که دیده بودم چراکه اغلب پشت صحنه یک سریال جذابتر از خود سریال است. من امیدوارم از سبک زندگی شهدا و شهدای مدافع حرم نسل جوانمان استفاده کنند چرا که نیمه پنهان شهدا خانواده آنها هستند. خود شهید به مثابه ما و نیم دیگر آن خانوادهها هستند. امیدوارم روزی شاهد باشیم خاطرات بسیار از شهدا منتشر شود.
* ضرابیزاده: اعتقادی به زنانهنویسی و مردانهنویسی ندارم
ضرابیزاده در بخش دیگری از این نشست در پاسخ به این سؤال که معتقدید نویسنده زن باید خاطرات زنان را بنویسد و مردان نیز همینطور عمل کنند، گفت: اعتقادی به زنانهنویسی و مردانهنویسی ندارم. اینکه مردان خاطرات مردان را بنویسند یا برعکس؛ اگر نویسندهای مهارت داشته باشد، موفق خواهد شد.
به گفته این نویسنده پیش از خواندن کتاب خداحافظ سالار فکر میکردم آقای حسام واقعا از عهده کار برآمده است یا نه، ولی وقتی کتاب را خواندم به خودم تبریک گفتم. به نظرم نویسنده خوب از عهده کار برآمده بود و صحنههای احساسی و زنانه را به خوبی نوشته است.
ضرابیزاده درباره ورود کتاب به پویش مطالعاتی روشنا و کتاب زندگی که تجربه کتاب خودش را با آن با دختر شینا داشته است، گفت: با قرار گرفتن کتابم دختر شینا در پویش مطالعاتی اثرم بیشتر دیده شد. وقتی به بنده پیشنهاد کردند همان لحظه اول برای قرار گرفتن کتابم در این طرح مطالعاتی جواب مثبت دادم چون از نویسنده و ناشر مجوز کسب میشود. من میدانستم افرادی که پشت این کار هستند در «شیرازه» کارشان را بلدند. واقعا تصمیمم در آن زمان درست بود. پوسترهایی برای کتاب به سراسر کشور ارسال کردند. جوایزی هم در نظر گرفته شد و در کتاب پرسشنامههایی مهیا شد. حتی برای دختر شینا تیزر سینمایی نیز ساخته شد و جالب اینکه پس از اتمام مسابقه خوانش کتاب دختر شینا آغاز شد و بعد از آن بود که کتاب دیده و نوشته شد.