به گزارش حلقه وصل، شهید اسدالله لاجوردی دادستان وقت انقلاب یکی از همین مسئولان بود که بیآلایشی و سادهزیستی وی از سوئی و از سوی دیگر حساسیت بالای او نسبت به رعایت بیتالمال زبانزد همه بود.
در کتاب "زندگی و مبارزات شهید اسدالله لاجوردی" که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده، به نقل از مظفر الوندی، یکی از همکاران شهید لاجوردی درباره ساده زیستی وی آمده است: شهید لاجوردی راحتترین مرد روی زمین بود. او هیچ وابستگی به محیط و اطرافیانش نداشت. پوشیدن او در اختیار خودش بود، نه در اختیار مد و عرف زمانه. پیراهن دو جیب و شلوار پارچهای و کفش گیوهای و زمستانها کت طوسی رنگ مدل بیروتیاش، تنها البسه مهم لاجوردی در همه جا بود. سمینار و دیدار بزرگان، سفر داخلی و خارجی، هیچگاه نمیتوانست منش سادهپوش او را تغییر دهد.
یادم هست روزی برای مصاحبه آمده بودند. مصاحبهگر گفت: آقا این لباس در تصویر بد است و کار ما را خراب میکند. شهید با لبخند معناداری به او گفت: چرا واقعیت را روتوش میکنید. بگذارید هر آنچه هست مردم ببینند. نور و رنگ را برای فریب مردم به کار نبرید.
او در مسافرتها، آرامترین و راحتترین مسافرها بود. ساک کوچک چرمی او تنها کیف همراهش بود. همیشه به مدیرانش متلک میگفت که چرا شانه و کتف خود را با برداشتن کیفهای سنگین سامسونت، مستهلک میکنید.
روزنامه کیهان نیز یک روز پس از انتشار خبر شهادت لاجوردی، با چاپ عکس دوچرخهای که تنها مرکب شخصی نخستین دادستان نظام جمهوری اسلامی و رئیس سازمان زندانهای کشور بود، نوشت: شهید لاجوردی سادهزیست بود و این سادهزیستی را تا ظهر شهادت حفظ کرد. تنها پشتوانه زندگی او مغازهای کوچک در بازار تهران بود. شهید لاجوردی علی رغم مخاطراتی که زندگیاش را تهدید میکرد، هیچ گاه به گرد خود حصار نکشید. او به سرکوب فتنهها همت گماشته بود و چون سربازی خادم برای انقلاب اسلامی، هیچگاه از این هدف دور نشد.
توجه به بیت المال
معاون قضایی وقت دیوان عالی کشور، آقای نیری در هفتمین مراسم بزرگداشت شهادت لاجوردی، ضمن اشاره به سهم بزرگ لاجوردی در انقلاب و ناشناخته بودن او برای مردم، درباره حساسیتی که شهید در استفاده از بیتالمال به خرج می داد، میگوید: لاجوردی در بیت المال واقعا سختگیر بود و نمیگذاشت یک ریال هم حیف و میل شود. یادم هست در بحران سالهای بعد از انقلاب که جمعیت زندانیان زیاد شده بود و منافقین شورش کرده بودند، بازجو و بازپرس کم بود و افرادی از بیرون میآمدند و آنجا خدمت میکردند، آقازاده ایشان تشریف آوردند برای کمک. طبیعی است کسی که به نظام کمک میکند، دست کم خرج او به عهده دولت است؛ اما در تمام مدتی که آقازاده ایشان آنجا بودند و غذای دادستانی را مصرف میکردند، لاجوردی پول غذا را از جیب خود پرداخت میکرد و میگفت فرزند من کارمند اینجا نیست، لذا باید پول غذایی را که خورده از جیب خودم پرداخت کنم.
مهندس الوندی در توصیف حساسیت لاجوردی در استفاده از بیت المال می گوید: در حفاظت از بیتالمال دغدغه عجیبی داشت و اجازه نمیداد حتی یک ریال در حوزه مدیریت ایشان بیجهت جابهجا شود. هرگاه برای مأموریتهای اداری به استانهای مختلف میرفت و شب را در جایی اسکان میگزید، هزینه اسکان را از جیب خودش میپرداخت.
مصطفی حائریزاده در اینباره چنین میگوید: شهید لاجوردی کم هزینهترین مسئول نظام بود. در هزینه کردن بیتالمال حساسیت نشان میداد. یادم هست اوایل انقلاب، زمانی که دادستان انقلاب بود، وارد دفتر کار او شدم. دیدم در گوشهای از اتاق محل کارش یک آجر و یک پتوی سربازی قرار دارد. پس از اینکه دقت کردم، متوجه شدم بالش و متکای او برای استراحت، آجر بوده است