به گزارش حلقه وصل، مراسم بزرگداشت بیست و پنجمین عروج عاشقانه سید شهیدان اهل قلم سید مرتضی آوینی (داغ شقایق) عصر امروز (دوشنبه 20 فروردینماه) در بنیاد فرهنگی روایت با حضور سردار علی فضلی جانشین رئیس سازمان بسیج مستضعفین، گلعلی بابایی نویسنده کتابهای دفاع مقدسی، احسان محمدحسنی مدیرعامل بنیاد فرهنگی روایت فتح و جمعی از اهالی فرهنگ و هنر برگزار شد.
رضا برجی مستندساز و همکار مرتضی آوینی در ابتدای این مراسم با بیان این که خیلی خوشحالم که بعد از سالها در محل کار آوینی حضور پیدا کردهام،گفت: یکی از سوالاتی که طی چند سال گذشته در کلاسهای آموزشی مستندسازی بچههای نسل امروز از من سوال میکنند، این است که اگر آوینی امروز زنده بود چه میکرد. این مساله برای خودمان نیز سوال است.
وی گفت: ماههای آخر حیات آوینی، مرتضی به قدری تنها شده بود که خودش به من گفت: «من وقتی از خیابان سمیه به حوزه میروم یک عده که قصد سوار شدن بر ماشینهایشان را دارند، چون من را میبینند و برای این که با آنها روبرو نشوم راهشان را تغییر میدهند و از درب دیگری میروند.
این مستندساز افزود: آوینی در ماههای آخر حیاتش مورد حمله خیلی زیادی بود. به طوری که بچه حزب الهیها نیز او را تخریب میکردند. شخصی که جریانی را علیه آوینی مدیریت میکرد، سالها پس از شهادت ایشان گفت: «ما اشتباه کردیم. نمیدانستیم آوینی 40 سال آینده را پیشبینی میکرد.» آوینی چند ده برابر امروز ما تحمل داشت. اگر امروز آوینی بود همه را زیر یک سقف جمع میکرد.
وی بیان کرد: اتفاقی که آوینی از قصه انقلاب گرفته بود این است که جنگ را بستری میدانست تا هر کسی دنبال کربلای خودش باشد. در بستر کربلای 5 هر کسی دنبال کربلای خودش بود. یعنی هر چه در عاشورا اتفاق افتاد که به تعبیر آوینی هر چند 100 سال یک بار اتفاقی شبیه کربلا رخ میدهد، ایجاد میشود که حسن باقریها این اتفاق را فهمیدند و به سوی او شتافتند.
این عکاس جنگ ادامه داد: تعبیر آوینی این بود که ما در جنگ از حریم دین دفاع میکنیم. ما برای یک روز خانه و چند قله نجنگیدیم؛ بلکه ما برای آنچه بسیجیها پشت لباسهایشان مینوشتند (انتقام سیلی حضرت زهرا(س) میگیریم) جنگید.
این مستندساز گفت: 3 یا 4 ماه بعد از شهادت آوینی متوجه شدیم، وی حقوق همکاران را از حقوق خودش میدهد. آوینی مشهد خودش را پیدا کرد و به کربلا رسید. آوینی میگفت جنگ مهمترین مساله ما است که حتی حیات اسلام با آن گره خورده است. ایشان همچنین پیشبینی کرد زمانی مرزها از بین میرود و امواج از دیوارهای خانهها وارد میشود و شیطان را مشکل هستی میدانست.
برجی در ادامه گفت: جانم فدای رهبری که در فقر به دنیا آمد و در اوج قدرت نیز فقیرانه زندگی میکند. جانم فدای رهبری که در جبهه های خط نبرد بود و در نماز جمعه نیز انقلابی صحبت میکرد. جانم فدای رهبری که دشمنانش در مورد او اذعان میکنند: «یک نقطه خاکستری هم در کارنامه او وجود ندارد. جانم فدای رهبری که استادش آیت الله بهاالدینی میگوید: «اجازه بدهید دستش را ببوسم.» جانم فدای رهبری که آیت الله بهجت در استقبال ایشان فرمود: «اگر بدانید استقبال از ایشان چه ثوابی دارد در خانههایتان نمی نشینید.»
در ادامه این مراسم شهریار زرشناس پژوهشگر و استاد دانشگاه با اشاره به اینکه شهید آوینی متفکر انقلابی متعهد دوران گذار است گفت: او به عنوان یک متفکر ظهور کرد و بالید و اگر این وجه از او را درک نکنیم او را به درستی نفهمیدیم و فیلمها و نوشتههایش را درک نمیکنیم. او نظر و عمل را با هم جمع کرده بود. او در نوشتههایش معضلاتی را آورده است که دقیقا مشکلات الان ما است. از نمونههای آن میتوان به جهت داری در علوم به خصوص علوم انسانی و اقتصاد سرمایه داری شبه مدرن اشاره کرد.
وی ادامه داد: مرتضی آوینی، مدیری بود که هر کس میتوانست به راحتی به او رجوع کند. او مدیر انقلابیای بود که حقوق معمولی داشت. او در هر جایی که بود، چه در فیلمسازی و چه در ژورنالیستی، ژست روشنفکرانه نگرفت. او در آن فضا، مانند این بود که در غربت است.
زرشناس با اشاره به صحبتهایی که امروزه درباره شهید آوینی میشود، گفت: این شبهه وجود دارد که آیا مرتضی روشنفکر شده بود؟ در پاسخ باید گفت از او یک سطر، فریم عکس یا فیلم پیدا نمیکنید که بوی عبور از انقلاب بدهد. روشنفکران به دنیا وابستهاند و به فرشتگان و خدا معتقد نیستند بنابر این او از این دسته نبود. او میگفت که من از انتهای یک راه طی شده با شما صحبت میکنم. او از شهرداری و وزارت ارشاد آن زمان هم انتقاد داشت و بیانشان میکرد. او تفکرش را تحت تاثیر امام و قرآن میدانست.