خانم خادم، موضوع بحث ما وظایف دستگاههای دولتی در زمینه نهادینه کردن فرهنگ عفاف و حجاب در جامعه است. مصوبه 427 و 820 برای این نهادها چه وظایف قانونی تعریف کرده است؟
شرح مفصل این وظایف بحث را خیلی طولانی خواهد کرد. من خیلی کوتاه و گذرا به بعضیهای از این وظایف اشاره میکنم.
وزارت بهداشت:
براساس مصوباتی که نام بردید، اولین دستگاه، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی است. این وزارتخانه جزء دستگاههای علمی و آموزشی است و طبق مصوبه 820، 20 وظیفه در حوزه عفاف و حجاب دارد. در اینجا به سه وظیفه مهم آن اشاره میکنم. ماده اول، به اجرای کامل قانون انطباق امور پزشکی با موازین شرع مقدس اسلام و ابلاغ دستورالعملهای اجرایی جهت نگهداری از بیماران و همراهان در محیطهای درمان اشاره دارد. الان علیرغم همه تلاشهایی که شده ما در مراکز درمانی و بیمارستانها و مراکز بهداشتی در سراسر کشور رنگی از ابعاد اجرایی قانون انطباق امور پزشکی با موازین شرعی را نمیبینیم. گلهمندیها و شکایتهای بسیاری از جانب متدینها و دانشجویان متعهد پزشکی یا کادر درمانی در این خصوص وجود دارد. اوضاع و احوال مراکز درمانی و بهداشتی ما از لحاظ موضوع عفاف و حجاب اصلا اوضاع و احوال خوب و مناسبی نیست. خبرهای خوشی هم به گوش نمیرسد. این مسئله جای پیگیری جدی از سوی فعالان عرصه حجاب و عفاف دارد. هم مسئولان و هم نهادهای نظارتی باید ورود کنند. وزیر محترم بهداشت یا رؤسای دانشگاه علوم پزشکی در تمام استانها باید یک عنایت ویژهای در این خصوص داشته باشند. وظیفه هفدهم مصوبه 820 به ارائه لباسهای مناسب به بیماران برای ورود به اتاق عمل جراحی، اشاره دارد و تاکید زیادی بر رعایت حجاب خانمهای بیمار کرده است. این ماده اصلا رعایت نمیشود. آنچه الان میبینیم این است که خانمهای با مقنعه و چادر که گذرشان به اتاق عمل باز میشود، به تقلید از سبک زندگی غربی مقنعه تبدیل به کلاه میشود. با کلاه، سر و گردن زن مؤمن و مسلمان کاملا مکشوف و آشکار است و خانمها به شدت اذیت میشوند. پوشش لباس اتاق عمل برای خانمها مناسب نیست. بعضی از این لباسها پشت ندارد. این برای خانمها خیلی شرمآور است. در این زمینه با فعالان عرصه حجاب و عفاف صحبت داشتیم و اساتید مد و لباس معتقدند که این مسئله به راحتی قابل تدبیر است. براساس وظیفه هجدهم باید بر روی رعایت حجاب و عفاف از سوی کادر بیمارستانهای خصوصی و دولتی نظارت کرد. الان بعضی از کارکنان نه تنها عفاف و حجاب را رعایت نمیکنند، بلکه به شدت شامل مصادیق بدپوششی هستند. این نشان میدهد حراست وزارت بهداشت نظارت نداشته یا خیلی نظارتها ضعیف است.
وزارت علوم:
وزارتخانه دوم، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و مجموعه دانشگاهها و مراکز آموزش عالی است. این وزارتخانه طبق قانون، 19 وظیفه در زمینه عفاف و حجاب دارد. اولین وظیفه، تدوین برنامه جامع فرهنگ عفاف و حجاب با توجه به ضرورت الگوسازی، بهینهسازی و بهروز کردن الگوها با در نظر گرفتن تنوع فرهنگی موجود در کشور است. الان آیا برنامه جامع فرهنگ عفاف و حجاب تدوین شده است؟ اگر تدوین شده، آیا تمام کارمندان، اساتید و دانشجویان نسبت به برنامه جامع فرهنگ عفاف و حجاب آگاه هستند. من پرسیدم و خیلیها میگفتند از تدوین چنین برنامهای بیخبر هستند. ماده 9 بر روی آموزش، ساماندهی و به کارگیری نیروهای آگاه زن به منظور نظارت بر رعایت حجاب و پوشش در اجتماع، همراه با روشهای پسندیده و احترام به افراد تاکید دارد. بعضی از دانشگاهها برای این کار نیروی آقا گذاشتند و این خطاست. خود این مصداق منکر است. جا دارد در اینجا از رئیس دانشگاه آزاد مشهد نام ببرم. موضوع برایش اینقدر مهم بود که شش نیروی آموزشدیده و توانمند خانم برای نظارت در دانشگاه به کار گرفته بود. هزینه زیادی هم در این زمینه کرده بود. این جای تقدیر و تشکر دارد. این رویکرد باید در کل دانشگاهها جاری شود. ماده 11، وظیفه آموزش و به کارگیری جوانان آشنا به معارف اسلامی، روانشناسی و جامعهشناسی زن و مرد جهت ارائه مشاوره ترویج معروفهای اخلاقی و اجرای مناسبتر اصول حجاب در دانشگاهها را مقرر کرده است. این هم انجام نشده است. حراست فقط از روی وظیفه تذکراتی را میدهد یا پروندهای برای دانشجویی تشکیل میشود، اما پیش از اینها بهتر است پیشگیری شود و قبل از ورود سلبی، کارهای ایجابی باید مقدم باشد. طبق ماده 11، قبل از کمیته انضباطی باید کارهای ایجابی صورت گیرد.
خب همین مثال دانشگاه آزاد مشهد نشان میدهد که قانون ابلاغ شده و مدیران به این قانون واقف هستند.
ببینید، ابلاغ شده، ولی واقعیت این است که بعضی از مدیران و روسای دانشگاهها اصلا اراده این کار را ندارند. البته برخی هم اصلا از چنین مصوبهای خبر ندارند. برخی بودجهای اختصاص نمیدهند و میدانند نیرو جذب کردن و آموزش دادن، کار سختی است. عفاف و حجاب در دانشگاهها متولی مستقیمی ندارد و رها و ول است. برخی دانشگاهها مسئولی را گذاشتند که خود مسئول ناخن کاشته است یا سایه و تتو دارد. ماده 12، بر روی برخورد غیرمستقیم با عوامل فساد و پوشش نامناسب از طریق تشکلهای دانشجویی تاکید دارد، اما آیا در دانشگاه به تشکلهای فعال عفاف و حجاب بهایی داده میشود؟! ماده سیزده، عدم به کارگیری کارکنان بیتفاوت نسبت به ارزشها و فاقد صلاحیت در دانشگاههاست. در بدنه وزارت علوم برخی اساتید، بیتفاوت نسبت به ارزشها هستند و زیرآب عفاف و حجاب را سر کلاس میزنند. اگر دانشگاههایمان اسلامی بشود، به کل جامعه سرریز میکند.
آموزش و پرورش:
وزارتخانه بعدی وزارت آموزش و پرورش است. این وزارتخانه براساس مصوبه 820، 22 تا وظیفه در زمینه عفاف و حجاب دارد. آموزش، ساماندهی، توجیه و به کارگیری مدیران، معلمان و کلیه پرسنل مدارس جهت ترویج فرهنگ عفاف و حجاب در بین دانشآموزان و سازمانهای نظیر بسیج و انجمنهای اسلامی، اولین وظیفه این وزارتخانه است. بعضی از مدیران مدارس، بعضی از معلمان و بعضی از پرسنل، اصلا اعتقادی به عفاف و حجاب ندارند و جای تعجب دارد که این افراد بعد از 40 سال چطور بهکارگیری شدند. ماده پنج، اجرای مسابقات فرهنگی، هنری، علمی با هدف جهتدهی به افکار نسل جوان با موضوع حجاب و عفاف و نظرسنجی از جوانان در تهیه طرحها و برنامههای مناسب در زمینه حجاب است. این ماده انجام شده است. مخصوصا به مناسبت هفته عفاف و حجاب که در تیر ماه و در ایام تعطیلی مدارس است. البته این دغدغه به جد در بین بعضی از مدیران و معلمان متعهد وجود دارد. نکته مهم این است که در برنامهریزیهای وزارت آموزش و پرورش تعارض وجود دارد. برای اینکه موضوع عفاف و حجاب را ترویج کنند، مسابقهای تحت عنوان مسابقات هنری راه میاندازند. نمایشنامه و موسیقی و... ولی نظارتی صورت نمیگیرد که آیا مطابق شئونات اسلامی و عفاف و حجاب هست یا نه؟! نظارت نمیشود که آیا این نمایشنامه ضد عفاف و حجاب هست یا نه؟ در اجرای این مسابقه مواردی اتفاق میافتد که خلاف مسلم عفاف و حجاب است.
قانون، نهادِ نظارتی درون دستگاهی در این زمینه تعریف نکرده است؟
حراستها هستند. قانون برای حراست ادارات، 10 وظیفه تعریف کرده است. اما حراستها مستقل نیستند و زیر نظر دستگاهها فعالیت دارد. وقتی حقوق اینها زیر بلیط دستگاههاست، چطور میتواند نظارت کند؟
چرا شورای عالی فرهنگی انقلاب تکلیف این مسئله را مشخص نکرده است؟
این هم سوال است. آیا اصلا وظیفه شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان یک دستگاه قانونگذار است که باید این کار را بکند یا اینکه حراست هر سازمانی باید زیر نظر قوه قضاییه و سازمان بازرسی کل کشور باشد؟ فعالان عفاف و حجاب میتوانند این موضوع را هم مطالبه کنند. روسای سه قوه میتوانند در این مسئله ورود جدی داشته باشند. اینجا هم یکی از جاهایی است که میلنگد و باید درست شود. گزینش افراد در سازمانها، یکی دیگر از مواردی است که باید روی آن حساس بود. این گزینشها در دههی شصت واقعا پررنگ بود. در ادامه با آمدن دولتهای سازندگی و اصلاحات و حتی دولتهای نهم و دهم، این وضعیت کمرنگ شد. الان افراط و تفریطهای زیادی میافتد. جلسه توجیهی ستاد صیانت وزارت کشور و جلسه توجیهی معاونت فرهنگی اجتماعی دستگاهها هم به اندازه کافی برای رابطهای عفاف و حجاب دستگاهها روشن و شفاف نیست.
شورای عالی انقلاب فرهنگی هیچ بازوی اقناعی برای این قضیه ندارد؟
من خودم پیشنهاد دادم هر دستگاهی یک کارشناس عفاف و حجاب موقت داشته باشد. حتی گفتم فی سبیلالله میآییم و فعالیت میکنیم. در ماه فروردین اولین کمیته عفاف و حجاب که تشکیل میشود، بگذارید ما حاضر شویم و به رابطها مشاوره بدهیم. این هم تا الان اتفاق نیفتاده است. من لیست کارشناسهایشان که استانداری فرستاده بود، دیدم. اسم خواهر مسئول بسیج جامعه زنان استان به عنوان رابط رد شده است. بعد این فرد از من میخواهد با او همفکری کنم. اشکالات اینهاست و قابل حل است، ولی متأسفانه نمیدانم به عقل و ذهنشان نمیرسد. نمیدانم جهل مرکب دارند، به بعضیهایشان هم که میگوییم باز هم توجهی نمیکنند.
برگردیم به حوزه وظایف آموزش و پرورش.
بله. وظیفه دیگر وزارت آموزش و پرورش، آشنا کردن خانوادهها و جوانان با اصول ازدواج آسان و تشکیل خانواده در سنین پایینتر از طریق کتب درسی است. فرض کنید در کتب درسی به موضوع ازدواج و اهمیت آن هم اشاره شده، اما در عمل وزارت آموزش و پرورش تدبیری نکرده است. دخترهای دبیرستانی که طبق فرهنگ دینی ما دختر عاقله و بالغه و رشیده هستند و به سن ازدواج رسیدند، اما پدرها و مادرها شرایط را مهیا نکردند. این وضعیت دقیقا مثال میوه گندیده است. انتظار میرود در نظام جمهوری اسلامی، وزارت آموزش و پرورش بر روی این قضیه اهتمام داشته باشد. وزارت آموزش و پرورش باید یک مدرسه جداگانهای برای متاهلین در نظر بگیرد. مدارس غیرانتفاعی هستند، ولی باید شرایط برای همه مهیا باشد.
فرهنگ و ارشاد اسلامی:
وزارت بعدی که جزو دستگاههای تبلیغی_فرهنگی است، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. وظیفه اول وزارت ارشاد، هماهنگی و نظارت، بر رسانههای ارتباط جمعی مانند روزنامهها و مجلات و محصولات سمعی و بصری، نمایشها و غیره است. سوال این است که الان چه میزان فرهنگ عفاف و حجاب این رسانهها رعایت میشود؟ الان وزارت ارشاد چه اقدام بازدارندهای در این زمینه انجام داده است؟ ماده چهارِ مصوبه 820، بر روی ترویج الگوهای مناسب برای عفاف و حجاب و ممانعت از ترویج فرهنگ مدگرایی منفی در محصولات و کالاهای فرهنگی تاکید دارد. متاسفانه این اتفاق هم نیفتاده است. وزارت ارشاد در طول این مدت درگیر سیاسی بازی شده است، درگیر باندبازی و آشنابازی و یکسری مصلحتاندیشیهای نابهجا و جذب آدمهای غیرکارشناس شده است. این وزارتخانه باید نهایت وسواس و حساسیت را در جذب نیروی متخصص و متعهد و کارشناس داشته باشد، ولی این اتفاق هم نیفتاده است. برخی افراد متخصص با انگ تندرو و خشک مقدس اصلا به کارگیری نمیشوند. ما هنرمند متعهد کم نداریم در کشور، اما مافیایی که در سینما و صداوسیما وجود دارد که راه و میدان نمیدهند.
این در صورتی است که طبق مصوبه 427، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی متولی اجرا و نظارت بر حوزه عفاف و حجاب است.
بله. آقایان کمکاریها را به نبود بودجه نسبت میدهد. در صورتی که هیچ دستگاهی نمیتواند بگوید من بودجه ندارم، همه طبق قانون در این زمینه بودجه دارند. ماده 6، بر روی تولید سمفونی و موسیقیهای متناسب با عفاف و حجاب تاکید دارد. کسی کاری در این زمینه دیده است؟ برگزاری جشنوارههای فرهنگی هنری، منطقهای، ملی و بینالمللی برای رواج فرهنگ عفاف و حجاب از دیگر وظایف این وزارتخانه است. کاری در این زمینهها نشده. وزارت ارشاد به جای جشنواره لباس عفیفانه، جشنواره لباس عروس برگزار میکند! ایجاد سیاستهای حمایتی و هدایتی به منظور تعمیق فرهنگ عفاف و حجاب و جلوگیری از ورود و گسترش مظاهر تهاجم فرهنگی از دیگر وظایف این وزارتخانه است. ماده 10، بر روی تبیین و تحلیل ریشههای دینی و اعتقادی فرهنگ عفاف و حجاب، بهویژه برای نسل جوان از طریق تولیدات ملی و نشستهای فکری_فرهنگی تاکید دارد. ولی کو؟ چه کاری شده؟ ماده 14 به تهیه فیلمهای سینمایی در مورد تاریخچه کشف حجاب در ایران و بررسی علل و عوامل آن پرداخته است. این قانون برای سال 1384 است. اگر وزارت ارشاد سالی یک فیلم میساخت، ماده چهارده روی زمین نمیماند.
آیا تعمدی در کار است که این اتفاقها رقم نخورده؟
هرچه هست، انتظار میرود نهادهای نظارتی و امنیتی دستشان را در دست قوه قضاییه بگذارند و آن مدیر متخلف و چه بسا نفوذی را که عکس مُر قانون عمل میکند، به جامعه معرفی کنند. سوال اساسی که ما از نهادهای نظارتی و قضایی و امنیتیِ بالادستی داریم این است که آیا میتوانند یک مدیر یا مدیرکل یا وزیر یا کسی در رده بالا به مردم معرفی کنند که در رابطه با ترک فعلش یا ترک وظیفهاش توبیخ شده باشد؟ مجازت و عزل که جای خود دارد. این مطالبهگریها و پرسشگریها باید ادامه داشته باشد. مردم باید بروند سراغ دستگاهها و بپرسند و بخواهند. مخصوصا الان که ابزار رسانه در اختیار همه هست. اگر رسانهها پای کار مطالبهگری بیاید، مسئولینی هم که ارادهای برای کار ندارند مجبور میشوند تکانی بخورند و کاری بکنند. در این زمینه کوتاهی و کمکاری بزرگ از جانب مردم و فعالان عرصه عفاف و حجاب بوده که مطالبه نکردیم تا از این طریق بتوانیم مسئولان را به جلو هُل دهیم.