به گزارش حلقه وصل، رضا اسماعیلی در یادداشتی با عنوان «هم قبیله شاعران انقلاب» و به انگیزه بزرگداشت شاعر پیشکسوت انقلاب «ایرج قنبری» به این شاعر پرداخته است،
هزار حنجره آواز در گلو دارند
شقایق اند که از داغ آبرو دارند
گمان مدار که گلهای باغ سوختهاند
هنوز چون نفس آفتاب، بو دارند
حریم حرمت آلاله را میآلایند
که در نماز خدا، لالهها وضو دارند
اگرچه پنجرهها ابرناک پاییزند
هنوز چشم به آفاق روبرو دارند
صدای بال زدن را ز دور میشنوی؟
کبوتران حرم با تو گفتوگو دارند
ایرج قنبری از نسل شاعران پرکار دهه اول انقلاب است. شاعری مهربان و فروتن، با شعرهایی ساده و صمیمی. شاعری که هم نفس کوه و جنگل و دریاست و هم نشینی با او ما را به یاد شاعر «از آسمان سبز»، زنده یاد سلمان هراتی میاندازد. اما قبل از این که به سلوک ادبی و شیوه شاعری قنبری عزیز بپردازم، لازم است مقدمهای کوتاه در باره «رفتار شاعران با زبان» داشته باشم.
پیشتر در مقالهای با عنوان «شاعر و رفتار چهارگانه با زبان»، رفتار شاعران با زبان را به چهارگونه زیر تقسیم کردهام: رفتار فروهنجار، رفتار هنجار، رفتار فراهنجار، و رفتار ناهنجار.
ایرج قنبری در زمره شاعرانی است که رفتاری هنجار و مقبول با زبان دارد. در این جا مجال آن نیست که به تعریف این رفتار چهارگانه بپردازم، اما برای رفع ابهام لازم است بگویم که منظور از رفتار هنجار با زبان، رفتاری مطابق با معیارها و هنجارهای مقبول ادبی است. یعنی رفتار شاعر با زبان در فرآیند آفرینش ادبی، رفتاری هموزن و همتراز با عرف رایج ادبی جامعهای است که شاعر در آن زندگی میکند. رفتار هنجار با زبان، منحصر به آن گروه از شاعرانی است که در انطباق اثر ادبی خود با هنجارهای ادبی عصر خویش، موفق بودهاند. رفتار این شاعران با زبان، رفتاری معقول و قانونمند است. عاملی که در این شیوه رفتاری، اصالت و مانایی زبان را تضمین میکند «رقابت جمعی» است. به عبارت ساده تر، این گروه از شاعران با زمینه مستعدی که دارند، در فرآیند آفرینش ادبی، بینیاز از تقلید از یکدیگرند، ولی از آنجا که رابطه آنان با زبان رابطهای متقابل و دو طرفه است، در مسیر یک رقابت سازنده و با بهرهگیری از تجربیات گروهی، راه را برای تکامل زبان همواره نموده و در «نوزایش» و تجدید حیات نهاد زبان، فعالانه مشارکت میکنند. در عصر حاضر نیز شاعرانی که به یک سبک و سیاق و با گویشی واحد شعر میگویند، در طیف شاعرانی قرار میگیرند که «رفتار هنجار» با زبان را اختیار کردهاند. «ایرج قنبری» نیز که از شاعران نام آشنا و پیشکسوت انقلاب است، در زمره این گروه از شاعران قرار می گیرد.
ایرج قنبری به شهادت مجموعهها و دفترهای شعری که تا کنون از او منتشر شده است، هم قبله و هم قبیله شاعران انقلاب است. او خود در باره علاقه اش به شعر و شاعری چنین می گوید: « شعر را به طور جدی از اوایل انقلاب در سال 1357 شروع کردم. ذوق و طبع شعری در من وجود داشت و با طلوع انقلاب، شعرهایم نیز متولد شد. آن زمان 17 سال داشتم و تحولات انقلاب، تأثیر جدی و شگرفی روی شعرهایم داشت. همین نکته باعث حضور فعالانهام در جریان انقلاب و فعالیتم در کارهای فرهنگی تنکابن شد... علت رویکرد من به شعر را باید در بی تابی های درون، نیاز کتیبه کردن عواطف و درک رنج های انسانی و ... جست و جو کرد. مولود هر شعر، تعریف تازه آن است و شعری که دری به اعماق نگشاید و چین و چروک های روح جامعه را نشان ندهد، بی ارزش است... از آثار منتشر شده ام میتوانم به بی قراریها، یاسهای سرگردان، شعر امروز تنکابن، فصل عاشقی، صدای تازه، حرف تازه، ریشه در دریا شاخه در آسمان، شعر شهادت، باغ ترانه، نثر ملکوتیان زمین و نثر با انار آتش اشاره کنم.»
همچنان که اشاره شد، قنبری عزیز از سال 57 و بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به خاطر برخورداری از تربیت دینی و دغدغههای اعتقادی، به جمع شاعران متعهد انقلاب اسلامی پیوست. دقت نظر و تعمق در آثار به جا مانده از او، به روشنی این ادعا را به اثبات میرساند که وی در زمره شاعران مسلمان و رسالت مدار است. چنان که در شهید سروده زیر این باورمندی را هنرمندانه به تماشا گذاشته است:
در حادثه چون درخت پابرجا بود
آمیزه کوه و جنگل و دریا بود
آن سرخ گلی که صبح بر خاک افتاد
شاداب ترین شقایق صحرا بود
بخش عمده ای از سرودههای قنبری به ساحت مقدس شهیدان انقلاب اسلامی و حماسه آفرینان دوران پر افتخار دفاع مقدس تقدیم شده است. این امر نشانگر اعتقاد و باورمندی شاعر به ارزشها و آرمانهای بر آمده از بطن و متن انقلاب شکوهمند اسلامی است:
با کسوتی از حریر راز آمدهاند
از عرصه کارزار باز آمدهاند
یاران سپیده نوش آلاله به دوش
در محضر عشق، سرفراز آمدهاند
چهل و دومین شب شاعر ویژه «ایرج قنبری» شاعر و ترانهسرای معاصر روز یکشنبه ساعت 15 در سازمان هنری رسانهای اوج برگزار خواهد شد.