به گزارش حلقه وصل، مهدی فضائلی طی یادداشتی نوشت: با پایان یافتن انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ که موجب خشنودی و تقویت امید دلسوزان انقلاب و کشور و یأس و دلسردی مخالفین و افراد و جریان های زاویه دار با انقلاب شد، جا دارد از فرصت ذیقیمت بدست آمده برای ارتقای حکمرانی بهره ببریم.
بدون تردید یکی از مهمترین نهادها در نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران که عملکردش در کیفیت حکمرانی تأثیر مستقیم دارد شورای نگهبان است.
این اهمیت ناشی از وظایف سنگین و حساسی است که قانون اساسی بر دوش این شورا گذاشته که صیانت از اسلامیت نظام و قانون اساسی در رأس آنهاست.
همین اهمیت و حساسیت از سویی، امامین انقلاب را در رأس حامیان این نهاد قرار داده و از سوی دیگر، دشمنان نظام را به هجمه مستمر و سازمان دهی شده علیه آن ترغیب نموده است.
نمونه اندکی از انبوه حمایت های امام خمینی(ره) از نهاد و اعضای شورای نگهبان را ملاحظه بفرمایید:
« شورای محترم نگهبان، که حافظ احکام مقدس اسلام و قانون اساسی هستند، مورد تأیید اینجانب میباشند. و وظیفه آنان بسیار مقدس و مهم است.»
یا در مورد اعضای آن در زمان خود می فرمایند:
« شورای نگهبان این فقهایی که در آنجا هستند، تمامشان را من از نزدیک سالهای طولانی میشناسم. باید بگویم اینها را من بزرگ کردهام.»
مقام معظم رهبری نیز در موارد و مقاطع گوناگون از این نهاد مهم حمایت کردهاند که بطور نمونه به موارد زیر اشاره میکنم.
« شورای نگهبان مطمئنترین دستگاه و ارگانی است که انقلاب به نظام کشور بخشیده است.»
یا در جای دیگر،
« ما برای اینکه به طور کلی از سلامت نظام مطمئن باشیم، مهمترین و رساترین و فعالترین و مؤثرترین مجموعهی ما همین شورای نگهبان است.»
هجمه ها و تخریب ها علیه این نهاد عالی هم آنقدر زیاد و تکرار شده است که اینجا بی نیاز از ذکر موارد آن هستیم.
بنابراین صیانت از این نهاد وظیفه ای غیر قابل انکار و ضرورتی عقلی و شرعی است؛ در عین حال کیفیت صیانت از آن مهم است.
یکی از راههای مهم صیانت از این نهاد،اقداماتی است که خود اعضای محترم آن باید انجام دهند تا جایگاه و اعتبار آن افزون گردد و راه های تخریب و بهانه جویی معاندان به حداقل برسد.
به این فرمایش رهبر حکیم انقلاب که به یکی از مهمترین ویژگی های شورای نگهبان اشاره دارد توجه کنید.
« شورای نگهبان همچنان که واقعاً وسیلهی اعتماد عمومی بوده است، باید مظهر این اعتماد هم باشد.»
پرسش مهم این است که شورای نگهبان چگونه می تواند مظهر اعتماد باقی بماند؟
آیا صرف تأکید بر ویژگیهای اعضای آن بخصوص تقوی و عدالت برای جلب این اعتماد برای اکثریت جامعه اقناع کننده است؟
به نظر می رسد علاوه بر این ویژگی ها که البته بسیار مهم و برای چنین جایگاهی لازم و ضروری است، سازوکار های این شورا و نحوه مواجهه این نهاد با افکار عمومی نیز در جلب این اعتماد و اقناع افراد غیر مغرض حائز اهمیت است.
بدین منظور پیگیری و اجرای سیاستهای کلی انتخابات که پس از بررسیهای طولانی در مجمع تشخیص مصلحت نظام، در تاریخ ۹۵/۷/۲۴ توسط رهبر انقلاب ابلاغ شده است بهترین راهکار و جزو تکالیف دستگاههای ذیربط از جمله خود شورای محترم نگهبان است.
در اینجا از میان هیجده بند این ابلاغیه فقط به بند ۱۱ آن اشاره می کنم و یادآور می شوم که اگر همین یک بند آنگونه که شایسته است تحقق یافته بود چقدر از بروز شبهاتی که در انتخابات اخیر مطرح شد و موجب سوءاستفاده بهانه جویان گردید،جلوگیری می کرد.
« ۱۱ـ نظارت شورای نگهبان بر فرایندها، ابعاد و مراحل انتخابات ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری از جمله تأیید نهایی صلاحیت داوطلبان، رسیدگی به شکایات و تأیید یا ابطال انتخابات به منظور تأمین سلامت انتخابات، جلب مشارکت حداکثری و تأمین حقوق داوطلبان و رأیدهندگان با:
۱ـ۱۱ـ تعیین سازوکارهای شفاف، زمانبندیشده و اطمینانبخش و فراهم کردن حضور داوطلبان یا نمایندگان آنها در تمام مراحل.
۲ـ۱۱ـ پاسخگویی مکتوب در خصوص دلایل ابطال انتخابات و رد صلاحیت داوطلبان در صورت درخواست آنان.»
حساب کسانی که با اساس شورای نگهبان و وظایف خطیر و مهم آن از جمله نظارت استصوابی مخالفند از حامیان و معتقدان به این نهاد که خواستار ارتقا و استحکام بیشتر آن و فرایندها و سازوکارهای حاکم بر شورای نگهبان هستند بکلی جداست.
امید آنکه شورای محترم نگهبان با بهرهگیری از تجارب گرانسنگ خود و مشورت با خبرگان و صاحب نظران، دست خود و حامیانش را پُر و زبان مخالفان و بهانه جویان را کوتاه نماید.