
سرویس تجربیات: موسسه بصیرت اندیشان ایرانیان از سال 1387 فعالیت خود را در کرج آغاز نموده و در حال حاضر یکی از معدود فعالان عرصههای فرهنگی و اجتماعی در سطح استان البرز به شمار میرود. این موسسه فعالیتهای بسیاری را در عرصههای مختلف پژوهشی، فرهنگی و آموزشی صورت داده است. در ادامه گفتگویی را با محسن معصومیکیا مدیرعامل موسسه بصیرت در مورد نحوه شکلگیری این موسسه و چگونگی تداوم فعالیتهای آن در استان البرز صورت دادهایم که متن آن را میخوانید. نکته مهم در بیان تجربیات این موسسه آن است که بچههای کرجی با قرض گرفتن مبلغی پول از یک خیر و تولید و توزیع درست محصول، به سوددهی و ادامه حیات اقتصادی دست پیدا کردهاند. اگر شما هم به دنبال انجام کار فرهنگی اقتصادی هستید، بسمالله!
***
ابتدا یک توضیح کلی در مورد هدف و دغدغهتان که عامل محرک ورود شما به عرصه فرهنگ بود بدهید و بعد به بررسی تجربیات خاص شما در این عرصه بپردازیم.
گروه دوستان و بچههای فعال مجموعه بصیرت قبل از شکلگیری این حرکت با این شکل و ساختار منسجم، همگی از اعضای فعال و تاثیرگذار بسیجی بودند که در فضاهای مختلفی مانند مساجد محل، هیاتها و پایگاه بسیج محله به فعالیتهای تربیتی و فرهنگی مشغول بودند و طبیعتا دغدغه این مجموعه دوستان از جنس دغدغههای همه بچه حزباللهیها و مذهبیهایی است که به نوعی خود را مدیون انقلاب دانسته و سعی میکنند تا حد توان و استعداد خود، باری را از روی دوش این نظام و انقلاب بردارند. لذا در مورد دغدغه و هدف میتوان گفت همان دغدغه همیشگی بچه حزباللهیها در عرصه فرهنگ را ما نیز داشتیم و لذا تصمیم گرفتیم وارد این فضا شده و دین خود را به نظام و شهدا ادا کنیم. اما به طور خاص آن هدف و مساله مشخصی که ما را به سمت تشکیل یک موسسه فرهنگی رهنمون ساخت این بود که ما میخواستیم دایره مخاطبین خود را از محدوده مسجد و پایگاه و صرفا افراد خاصی که به این مکانها مراجعه میکنند گستردهتر کرده و چارچوب تعاملات تربیتی و فرهنگی خود را به فضای عمومی مردم گسترش دهیم زیرا معتقد بودیم که در مسجد و هیات و پایگاه بسیج، ما فقط با یک طیف خاص از مردم که معمولا دارای صبغه مذهبی هستند مواجه هستیم که به نظرمان میرسید کار فرهنگی انجام دادن روی عموم مردم و به خصوص قشرهای کمتر مذهبی در فضای شهر خودمان را باید در اولویت کاریمان قرار دهیم. لذا تصمیم گرفتیم در کنار فعالیت در فضای پایگاه و مسجد، با تشکیل یک موسسه فرهنگی دایره مخاطبان خود را نیز گسترش دهیم.
برای تحقق یافتن اهداف و دغدغههایتان چه اقداماتی صورت دادید؟ این تجربه را به عنوان تجربه اول خود چگونه ارزیابی میکنید؟
ما در ابتدا برای ورود به عرصه عمومیتر فرهنگ سعی کردیم با تولید محصولات فرهنگی در قالبهای متنوع و جذاب نزد مخاطبان کسب جایگاه نماییم. به عبارت دیگر ما به این نتیجه رسیدیم که باید مفاهیم و ارزشهای متعالی فرهنگ انقلاب اسلامی را در قالبهای جذاب و عامپسند برای مخاطبان عرضه کنیم تا هر چه بیشتر و گستردهتر نزد مخاطب جایگاه کسب کنیم و مخاطبان بیشتری صدای ما را بشنوند. لذا برای کارهای اول از تولید نرمافزارهای چندرسانهای و کتابچههای کوچک و محصولات هنری از این قبیل آغاز به کار کردیم. سعیمان هم بر این بود که محصولات تولید شده را علیرغم اینکه تجربههای اول ما بود، با کیفیت مطلوبی تولید شوند. مثلا یادم هست که ما وقتی به مناسبت سالروز پیروزی انقلاب اسلامی، نرمافزار «میثاق 57» را تولید کردیم استقبالی که از آن صورت گرفت اصلا در حد توقع و انتظار ما نبود و بسیار مورد استقبال و تایید مخاطبان ما قرار گرفت زیرا سعی کرده بودیم هم در تولید محصولاتمان غنای محتوایی را در نظر بگیریم و هم جذابیتهای هنری بالایی را در تولید آنها به کار گیریم.
کارهایی که ما در این فضا تجربه کردیم کاملا متفاوت با فعالیتهایی بود که در گذشته در فضای پایگاه و مسجد انجام میدادیم و میتوان گفت ما با این کار، دامنه اثرگذاری خود را گستردهتر و عمیقتر کردیم. در این زمان بیش از 5 سالی که از شروع فعالیتهای ما در فضای فرهنگی میگذرد ما توانستهایم محصولات بسیار زیادی را در قالبهای متنوع کتاب، نرمافزار، نشریه، نمایشگاه، جشنوارههای مختلف و دورههای آموزشی تولید و انتشار دهیم. در حال حاضر نیز فعالیتهای ما در این عرصهها ادامه دارد. به طور کلی بنده این تجربه را در مقایسه با تجربه فعالیت فرهنگی در فضای هیات و پایگاه مفیدتر و موثرتر ارزیابی میکنم زیرا در این محیط ما با طیف خاکستری جامعه که نیاز به شنیدن و آشنا شدن با مفاهیم و ارزشهای دینی و انقلابی دارند مواجه هستیم و نفوذ در میان آنها برای ما فرصت بزرگی به شمار میرود اما در فضای هیات بالاخره با افراد مذهبی و حزباللهی مواجهیم که بعضا از خیلی از ما نیز در حوزه اعتقادی و فرهنگی جلوتر هستند و شاید خیلی نیازی به مخاطب قرار گرفتن از سوی ما ندارند. اگرچه این حرف بنده به منزله فاصله گرفتن از حضور فعال در مسجد و پایگاه و هیات نیست و بنده کاملا معتقدم که مساجد و پایگاهها را باید به عنوان سنگر خالی نکرده و در آنها حضور فعال داشته باشیم. کما اینکه خود بنده تا همین یکی دو سال اخیر و در زمان اوج فعالیتها در موسسه، فرمانده پایگاه بسیج محل نیز بودم و اکثر دوستان فعال در این مجموعه نیز هم در گذشته و هم در حال حاضر از اعضای فعال اصلی پایگاه بسیج و هیات به شمار میروند.
شاید سوال یا ابهامی که خیلی از بچه حزباللهیها برای انجام فعالیتهای فرهنگی در قالب یک موسسه غیردولتی دارند این است که چگونه باید هزینههای انجام این فعالیتها را تهیه کرد؟ چگونه باید جذب حمایتهای مالی نمود؟ شاید اگر شما تجربه خود را در این عرصه بیان کنید تا حدودی بتواند به شکل گرفتن یک ایده یا مدل در ذهن آنان کمک کند.
ببینید این دغدغه یا مساله مهم در ابتدای کار در ذهن خود ما نیز وجود داشت و ما واقعا با دست خالی و بدون داشتن هیچگونه ذهنیت مشخص در این بحث وارد گود شدیم. واقعا هم این مساله یکی از ملاحظات جدی ورود به فضای فرهنگی غیردولتی بوده و از موانع اصلی شکلگیری این حرکتها محسوب میگردد. من یادم هست که برای راهاندازی این مجموعه و فراهم کردن امکانات اولیه شکلگیری آن یک مبلغی را از یک فرد خیّر به عنوان قرضالحسنه گرفتیم و با آن شروع به تولید تعدادی از محصولات مورد نظر خود نمودیم و بچهها نیز واقعا با حداقل امکانات و بدون هیچ چشمداشتی همه توان خود را پای این حرکت صرف کردند تا ما به تولید رسیدیم و پس از آن روی توزیع و انتشار آن تمرکز کردیم. از ارائه این محصولات به دستگاههای فرهنگی شهر گرفته تا توزیع پارتیزانی آنها در فضاهای عمومی شهر مانند فرهنگسراها، مساجد، مدارس و... و با یاری خداوند موفق شدیم به عنوان کار اول هم هزینه تولید را به صورت کامل از فروش محصولات جذب کرده و هم مقداری سود نیز از این فروش و توزیع محصولات عاید موسسه کنیم.
به این ترتیب کم کم هم راه توزیع محصولات را یاد گرفتیم و هم روش و تجربه تولید محصولات فرهنگی فاخر و در عین حال جذاب را کسب کرده بودیم. با طی این مسیر به صورت روتین توانستیم کم کم بدهیهای مجموعه را پرداخت کرده و یک سرمایه حداقلی برای انجام فعالیتهای بعدی موسسه جمع کنیم. شاید اگر بخواهم نقطه مهم تجربه خودمان را به دیگران نیز منتقل کنیم این را بگویم که مهمترین عامل فائق آمدن به این مساله و مانع مهم، کم توقعی و قناعت در هزینههای تولید محصولات است و عامل مهم دیگر تلاش در جهت توزیع محصولات تولید شده با روشهای مختلف میباشد. بنده باز مثالی را به صورت مصداقی از تجربه خودمان عرض کنم. ما به مناسبت رحلت حضرت امام خمینی(ره) نرمافزار چندرسانهای بسیار جامعی را تحت عنوان «بابای انقلاب» تولید کردیم که خیلی مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت و بازخوردهای زیادی را نیز در فضای فرهنگی و رسانهای جامعه از آن دریافت نمودیم. ما برای این نرمافزار قیمت 2500 تومانی تعیین کردیم و با تمام توان خود در مسیر توزیع این نرمافزار قدم برداشتیم. از رایزنی با دستگاههای مختلف گرفته تا فروش جزئی به فروشگاههای محصولات فرهنگی را در دستور کار خود قرار دادیم. این تلاش ما این نتیجه را دربرداشت که ما نه تنها در مدت کمتر از یک ماه موفق شدیم هزینه تولید آن را دربیاوریم بلکه با فروش آن چیزی حدود 10 میلیون تومان هم سود عاید مجموعه شد که به عنوان سرمایه در کارهای بعدی موسسه مورد استفاده قرار گرفت. ضمن اینکه این محصولات در حال حاضر نیز به عنوان یکی از مجراهای کسب درآمد برای موسسه نقش ایفا میکند.
در حال حاضر مجموعه شما مشغول چه فعالیتهایی است؟ گستره فعالیتهای شما فقط محدود به استان البرز است یا فعالیتهایی در سطح کشور هم داشتهاید؟
ما در موسسه بصیرت اندیشان ایرانیان دایره مخاطب و گستره فعالیت خود را منطقهای تعریف کردهایم و محدوده شهر کرج را به عنوان جامعه مخاطب خود برگزیدهایم زیرا به عنوان شهروند کرجی به همشهریهای خود احساس دین میکنیم و قصد داریم برای همین مخاطب نیز کار کنیم. البته کارهایی نیز داشتهایم که در سطح کشور و یا سطح شهر تهران صورت دادهایم اما آنها یا از جمله فعالیتهای سفارشی و به پیشنهاد یک نهاد یا ارگان خاصی صورت گرفته یا از جمله محصولات تولید شده ما بوده است که در سطح کشور توزیع گشته است اما به طور کلی ما مخاطب خود را شهروندان کرجی تعیین کردهایم. در حال حاضر نیز مجموعه ما مشغول برگزاری یک سلسله دورههای آموزشی در حوزههای مختلف سبک زندگی برای خانواده و بانوان است که از جمله آنها برگزاری دورههای طب سنتی، سلسله نشستهای مشاوره خانواده، راهاندازی کارگروه شورای دختران البرز و اقداماتی از این قبیل میباشد.