به گزارش حلقه وصل، خوزستان یکی از استانهای مرزی کشور است که مردم آن هشت سال دوران دفاع مقدس را با سختیهای بسیار پشت سر گذاشتند؛ هر خانه یک سنگر بود و برخی شهرهای این استان تا پای سقوط و اشغال توسط رژیم بعث عراق رفتند و برخی نیز اشغال شدند و برای همین اهالی خانه، از مردان تا زنان با نگهداری اسلحه در خانههای خود نسبت به دفاع از جان، مال و کیان این کشور اقدام میکردند.
اما اکنون جنگ تمام شد و پس از گذشت چند دهه از آن، اسلحه به وفور در استان خوزستان وجود دارد؛ کنترل نشدن خشم آنی و مرگ افراد مختلف خانواده و حتی فرزند کشی یا تیراندازی در مراسمهای عزا و عروسی از جمله نتایج مرگبار این فراوانی وجود اسلحه در خوزستان است.
البته نباید فراموش کرد که موارد فرزند کشی و یا دیگر حوادثی که باعث قتل اعضای خانواده شده است، همه توسط افرادی انجام شده که سابقه مصرف مواد مخدر داشتهاند و اسلحه به راحتی مانند یک وسیله دم دستی کنار آنهاست که از آن سوءاستفاده میکنند و بعد از گذشت چند دقیقه پشیمان شوند.
چرا باید اسلحه به عنوان یکی از آلات قتل اینقدر در خوزستان فراوانی داشته باشد که افراد مختلف هنگام خشم آنی و کنترل نشدن خود از آن استفاده میکنند و با مرگ دیگران به خشم خود پایان میدهند و یک عمر ندامت و پشیمانی بیفایده را با عذاب وجدان یدک بکشند.
گلولههای سرگردان در مراسمها
اقوام مختلف خوزستانی در مراسمهای عزاداری و عروسی نسبت به تیراندازی اقدام میکنند؛ گاهی این تیراندازیها باعث فوت و یا مصدومیت افراد بیگناهی میشود که برای فرداهای خود هزاران امید و آرزو داشتند؛ پرونده تحقق آرزوهای این افراد قربانی یا با مرگ آنها مختومه میشود و یا با مصدومیتهای مختلف به خصوص قطع عضو یا قطع نخاع، رنگ و بوی دیگری به خود میگیرد.
همه چیز از شلیک یک گلوله آغاز میشود و عمدی یا سهوی آن فرقی ندارد؛ گاهی یک عصبانیت لحظهای، شوخی یا یک شادی زودگذر میتواند پایان تلخی را رقم بزند که نتیجهاش مرگ یا معلولیت یک انسان میشود؛ همچنین یک عمر پشیمانی و عذاب وجدان را برای فرد ضارب به دنبال دارد و این در حالی است که اگر پای حکم قصاص و اعدام به میان نیاید.
استاندار خوزستان، بیان میکند: از مردم درخواست میشود که این کار را انجام ندهند و همه جا مصوب شده است کسانی که به طور مسلح در مراسمهای مختلف حضور یابند، دستگیر میشوند و اگر اسلحه آنها مجاز است، جوازش باطل شده و بعد مجازات خواهند شد.
اشد مجازات برای افراد اسلحه به دست
قاسم سلیمانی دشتکی با تأکید بر اینکه افرادی که اسلحه آنها مجوز ندارد نیز باید با شدت بیشتری مجازات شوند، ادامه میدهد: تیراندازی به این شکل دیگر منسوخ شده و باید دست از این کار برداشت؛ ایجاد رعب، وحشت و یا آسیب رساندن به دیگران از طریق تیراندازی به هیچ وجه کار شایستهای نیست.
وی عنوان میکند: همچنان از همه بزرگان و افراد متنفذ انتظار میرود که اکنون در یک حرکت فرهنگی و به تدریج این رسم اشتباه را حذف کنند تا آرامش را به مردم در مراسمهای مختلف هدیه کنند.
تشریح خطرات سنگین بازگشت تیر هوایی
سرهنگ بازنشسته نیروی انتظامی و کارشناس در امور اجتماعی و مسائل امنیتی، اظهار میکند: وقتی که تیراندازی در حجم زیادی به شکل هوایی انجام میشود، آلودگی صوتی که برای افراد مسن یا بیماران فوق العاده مخرب است، رخ میدهد و این امر خیلی خطرناک است.
سید رحمان موسوی ادامه میدهد: هنگام برگشت آن تیر هوایی به سطح زمین نیز ممکن است بچه کوچکی که به آسمان نگاه میکند، گلوله با چشمش برخورد داشته باشد یا اینکه به سر و صورت مردم رهگذر که در حیاط منزل، کوچه و خیابان یا بازار در حال تردد هستند، برخورد کند.
وی یادآور میشود: سرب مربوط به فشنگ چون به جایی اصابت نکرده و تخریب نشده است، هنگام برگشت به طور دقیق با وزن خودش با جاذبه زمین مواجه میشود و با سرعت بسیاری پایین میآید؛ این گلوله به نوعی بارشی از سرب و یک تکه فلز است و حتی میتواند به چشم یا به خودروهای پارک شده نیز آسیب وارد کند.
معاون اسبق اجتماعی فرماندهی نیروی انتظامی خوزستان اضافه میکند: شیشههایی که در مسیر برگشت گلوله قرار داشتهاند و دیگر اجسام نیز امکان خسارت دیدن دارند؛ معیوب شدن چشم کودکان یا آسیب به دیگر اعضای افراد مختلف از جمله خطرات محتمل ناشی از تیراندازی هوایی و برگشت گلولههای شلیک شده از آسمان به زمین است.
لزوم مقابله با سنتهای غیر حسنه
موسوی عنوان میکند: تخریب و آلودگی صوتی و آسیب رساندن به بیماران در بستر بیماری و خانوادههایی که دارای آرامش و آسایش هستند، از دیگر عوارض تیراندازی هوایی است که امید میرود که این سنت غلط هرچه سریعتر توسط خود مردم برچیده شود.
وی تأکید میکند: اولین کسانی که باید با این سنت غیر حسنه مقابله کنند، صاحبان مجالس هستند؛ به هر عنوان مجلس جشن مولودی، شادی، عروسی یا عزا که باشد باید به طور شدید با تیراندازی هوایی مقابله شود و اجازه ندهند که کوچکترین گلولهای در این مراسمها شلیک شود چون شلیک گلوله در مراسم ارزش، شأن و منزلت مجلس را خدشه دارد کرده و پایین میآورد.
سرهنگ بازنشسته نیروی انتظامی و کارشناس در امور اجتماعی و مسائل امنیتی میگوید: وقتی در مجلسی خوف و ترس حاکم شود، لذت آن از بین میرود؛ بنابراین شرکتکنندگان همواره ترس و لرز دارند که نکند گلولهای به سمت آنها شلیک شود؛ پس چنین مراسمی پسندیده نیست.
موسوی میافزاید: سنتهای غیر حسنه باید برداشته و با آنها مقابله شود؛ اولین اقدام فرهنگی نیز باید توسط بزرگان عشایر و افراد دارای مقبولیت اجتماعی و کلام نافذ صورت بگیرد.
بزرگان قبایل از دستگیرشدگان دفاع نکنند
وی بیان میکند: بزرگان خانواده و قبایل باید سفتوسخت مقابل این افراد ایستادگی کرده و تحت هیچ شرایطی از دستگیرشدگان حمایت و پشتیبانی نکنند چون این افراد دوستان نادان هستند که سبب آسیبپذیری شدید جامعه میشوند؛ باید کسانی را که میخواهند با تیراندازی خدمت کنند، آگاه کرد و در صورتی که به نصایح و رهنمودها گوش نگیرند، آنها را از خود برانند.
سرهنگ بازنشسته نیروی انتظامی و کارشناس در امور اجتماعی و مسائل امنیتی عنوان میکند: مراسمی لذتبخش است و عاقبت بخیری دارد که در آن حادثهای رخ ندهد و کسی آسیب نبیند و متضرر نشود.
آموزش راهبرد اساسی مدیریت خشم
استادیار گروه روانشناسی بالینی دانشگاه شهید چمران اهواز نیز، اظهار میکند: انفجارهای خشم از منظر روانشناسی جزئی از رفتارهای تکانشی محسوب میشوند و در شخصیتهای غیر منعطف چنین رفتار ناکارآمدی به وفور دیده میشود.
بهرام پیمان نیا میافزاید: شخصیتهای تکانشی سعی میکنند که جهان را از دید تونلی و تک بُعدی خود نظاره کنند و به ویژه در موقعیتهای مبهم و حوادث که آدمی نیاز به تبیینهای متعدد و متفاوتی دارد، این افراد جهان را صرفاً از پشت عینک تاریک پیشفرضهای خود تماشا میکنند.
استادیار گروه روانشناسی بالینی دانشگاه شهید چمران اهواز ادامه میدهد: همین دید تونلی سبب میشود که با نادیده انگاری پیامهای اطرافیان برای کنترل خشم آنی تمام نصیحتهای دیگران را در پس ذهن خود مسدود کنند؛ افراد پرخاشگر کسانی هستند که اگر به آنها بگویند «چرا در هنگام پرخاشگری به راهنمایی و نصیحتهای اطرافیان گوش ندادهاید؟» احتمالاً با پاسخ «نشنیدهام!» روبهرو میشوید.
وی با اشاره به اینکه «غیر منعطف بودن» یکی از عمدهترین دلایل رفتارهای تکانشی است، میگوید: در استان خوزستان به واسطه شرایط اقلیمی – فرهنگی و سایر مؤلفههای ژئوپلیتیکی یکی از دغدغهها و معضلات موجود، کمطاقت بودن افراد است؛ بر این اساس آموزش انعطافپذیری روانشناختی به عنوان یکی از راهبردهای اساسی مدیریت خشم برای مردم این استان اهمیت ویژهای دارد.
استادیار گروه روانشناسی بالینی دانشگاه شهید چمران اهواز با اشاره به اینکه «شفافسازی ارزشها» یکی از مهمترین مؤلفههای این آموزش است، یادآور میشود: در هنگام خشم باید تکیهگاهی به این افراد معرفی شود تا توجه آنها را از دید تونلی و آمیخته با رفتار تکانشی به سوی جنبههای مختلف زندگی هدایت کند؛ آدمی اگر در موقعیتهای چالشبرانگیز زندگی فقط از یک جنبه به پدیده بنگرد، طبیعتاً دچار مشکلاتی میشود ولی اگر یاد بگیرد از افقها و ساحت گوناگونی به رویدادها نگاه کند، آنگاه ارزیابیها و رفتارهایش متفاوت خواهد بود.
ارزشهای جامعه، ترمزی برای خشم آنی
پیمان نیا با طرح این سوال که «چرا آدمهای مذهبی کمتر گرفتار خشم آنی می شوند» عنوان میکند: چون اخلاق نیکو و ارزشهای معنوی از ارزشهایی است که مذهب به ما یاد داده است؛ بنابراین فرد مذهبی هنگام برانگیخته شدن در مواجهه با توهین یک شهروند بلافاصله یک ارزش مذهبی نظیر آیه «و إذا مَرُّوا بِالَّغوِ مَرُّوا کِراماً، اگر کسی سخن نغزی به تو زد با کرامت از او رد شو» در ذهن او متبادر میشود و همین ارزش تکیهگاه وی در راستای رهایی از خشم آنی و رفتار تکانشی است؛ به عبارت دیگر در لحظه اول خشم آنی برجسته شود ولی ارزش دینی توجه او را از انجام رفتار تکانشی به سوی رفتار آگاهانه هدایت میکند.
وی با اشاره به ارزشهای خانوادگی و سبک فرزند پروری به عنوان یکی دیگر از شاخصهای آموزشی برای کنترل خشم آنی به افراد کمطاقت، اضافه میکند: وقتی فردی تربیت خانوادگی او، اعضای جامعه و بافتی که در آن زندگی میکند، به او آموخته شده باشد که پرخاشگری نمونهای از رفتارهای ناپخته، بدوی و خارج از شأن عضو خانواده و شهروند جامعه است، آنگاه فرزند رفتار و واکنش خود را در موقعیتهای گوناگون با چنین ارزشهایی تنظیم میکند؛ چنین فرزندی در لحظه برانگیخته شدن بین توجه آنی به توهین و رفتار تحریکآمیز دیگری و رفتار جامعه پسندی که به عنوان الگو، قطبنما و چراغ هدایت پذیرفته است، حرکت در مسیر ارزشها را ترجیح میدهد.
استادیار گروه روانشناسی بالینی دانشگاه شهید چمران اهواز با تأکید بر اینکه «شفافسازی ارزشهای جامعه» شاه کلید مدیریت خشم آنی و رفتار تکانشی است، میگوید: هرچه افراد در پس رنجها و مصائب موجود در جامعه معانی پیدا کنند که آنها را به زندگی ارزشمند هدایت کند، احتمال رفتار تکانشی در جامعه بسیار کمتر میشود؛ ارزشهای مختلف نظیر ارزشهای خانوادگی، اجتماعی، دینی و فرهنگی هرچه بهتر شناسایی و شفافسازی شوند، موفقتر عمل میکنیم.
پیمان نیا با اشاره به اینکه «شفافسازی ارزشها» یکی از مهمترین عوامل در انعطافپذیری روانشناختی است که برای نهادینه شدن در جامعه نیاز به آموزش دارد، میافزاید: افراد در مواجهه با موقعیت برانگیزاننده خشم میتوانند که ذهن خود را با توسل به ارزشهای فوق به سمت یک تکیهگاه و قطب نمای هدایتگر سوق دهند تا از رفتار تکانشی فاصله بگیرند.
رفتار پرخاشگرانه ناشی از خاطرات تلخ کودکانه
وی با تأکید بر اینکه سوال «چه کسی و چه چیزی برای هر انسانی مهم است؟» اظهار میکند: شهروندان جامعه هنگام خشمگین شدن باید از خود بپرسند که چه چیزی و یا چه کسی برای آنها اهمیت دارد؟ چنین سؤالی میتواند ذهن را بر تحلیل متمرکز کند و همین وقفه برای رفتار جامعه پسند مجال کافی را فراهم میکند.
استادیار گروه روانشناسی بالینی دانشگاه شهید چمران اهواز ادامه میدهد: چنانچه افراد جامعه در چالشهای روزمره زندگی و مواقع بحرانی ذهن خود را به بیان چنین پرسشهای سادهای از خویشتن سوق دهند، مطمئناً رفتار و عکسالعملی که به جامعه نشان میدهند، متفاوتتر از آن چیزی خواهد بود که امروز میبینیم؛ فراموش نکنیم برخی از رفتارهای پرخاشگرانه ما ناشی از تجارب و خاطرات تلخ کودکانه است که توسط سخن تحریک آمیز شهروندی فعال شده و رنج مضاعف را به دنبال دارد.
وی تشریح میکند: یکی از مهمترین عوارضی که پرخاشگری اعضای خانواده و به ویژه والدین برای فرزندان به دنبال دارد این است که جو آشفته خانواده عزتنفس اعضا را از بین میبرد؛ وجود والدینی که مدام با یکدیگر و فرزندان خود پرخاشگری میکنند، بسیار خطرناک است و بر همین مبنا والدین پرخاشگر را والدین سمی مینامیم.
استادیار گروه روانشناسی بالینی دانشگاه شهید چمران اهواز بیان میکند: همه افراد بر اساس تصویر ذهنی که از خود دارند، رفتار میکنند و اگر آن تصویر با سم مهلک پرخاشگری، توهین و تحقیر مخدوش شده و از بین برود، دیگر امیدی به ابراز وجود و یا بازسازی شخصیت خود ندارند؛ متأسفانه الگوی مخرب پرخاشگری از هر فردی به فرد دیگر مثل یک دومینو به نسلهای بعدی منتقل میشود.
الگوبرداری فرزندان از خشم والدین
پیمان نیا میافزاید: بر این اساس کودک پرورش یافته در چنین بافتی با یادگیری مشاهدهای و الگوبرداری از رفتارهای ناکارآمد والدین، همین مسیر و تسلسل بیانتها را ادامه میدهد.
وی عنوان میکند: اینکه با الگوی رفتاری مخرب خود بخواهیم فقط خودمان را در نظر بگیریم، یک جنبه ماجراست و اینکه فرد بخواهد به نسل بعدی آسیب برساند، بحث دیگری است.
استادیار گروه روانشناسی بالینی دانشگاه شهید چمران اهواز اظهار میکند: جای بسی تأسف دارد که در موارد معدودی برخی خانوادهها الگوی نا به هنجار رفتار پرخاشگرانه را به عنوان یک ارزش تلقی کرده و به فرزندان نسل بعدی خود منتقل میکنند و چنین تناقض نامبارکی میان نهاد خانواده و اجتماع هنگامی آشکار میشود که فرزند وارد مدرسه میشود.
پیمان نیا اضافه میکند: فرزند دیروزی و دانش آموز امروزی ضروری است که توسط سیستم آموزشی و از طریق معلمان، رفتار جامعه پسند را بیاموزد اما آموزههای خواسته یا ناخواسته والدین از جذب اطلاعات جدید جلوگیری کرده و به تعبیر روانشناسی تربیتی باعث تداخل بیشتر اطلاعات در حافظه فرزند میشود و درست به همین دلیل است که برخی دانش آموزان از رفتارهای جامعه پسند و آموزشهای رسمی سیستم مدارس سر باز میزنند.
وی میگوید: تحول در چنین بافتی همراه با تخریب خود پنداره و پذیرش الگوی نا به هنجار رفتاری، احساس خود کارآمدی و خود اثربخشی را هم از بین میبرد و آرزوی تغییر سرنوشت را به رؤیایی دستنیافتنی تبدیل میکند.
استادیار گروه روانشناسی بالینی دانشگاه شهید چمران اهواز یادآور میشود: همگی در پس ذهن خود سعادت را آرزو کرده و برای عاقبت بخیری تلاش میکنند و با این امید زنده هستند اما قربانیان خشم میشود و با احساس درماندگی دست به گریبان هستند و این درماندگی آموخته شده، شهامت ِ تغییر را از آنها میگیرد.
متأسفانه داستان حمل و نگهداری سلاحهای غیرمجاز و قاچاق اسلحه از جمله مواردی است که بیشتر از هر منطقهای گریبان شهرها و استانهای مرزی کشور است و استان خوزستان و به خصوص شهرهای مرزی آن با دارا بودن آمار بالای قاچاق و نگهداری اسلحه و کشتار و مرگهای ناشی از استفاده از اسلحهها مصداقی بر صحت این داستان تلخ است.
هرچند وقت یک بار انتشار فیلمها و تصاویر تیراندازی در مراسمهای مختلف استان خوزستان نیز باعث ایجاد رعب و وحشت در میان مردم میشود؛ البته با این اوصاف حال بد افراد حاضر در این مراسمها و ترسی که در میان آنها ایجاد شده نیز قابل پیشبینی است.
نمونه بارز این مراسمهای خطرناک، تیراندازی حدود ۵۰ نفری در مراسم یکی از شیوخ شهرستان هندیجان بود که وزیر کشور در نامهای درخواست برخورد فوری و سخت را با عاملان این تیراندازی داشت و نیروی انتظامی خوزستان نیز در آخرین خبرهای خود از دستگیری بیش از ۴۴ نفر از افراد مجرم در این زمینه خبر داد.
هرچند وقت یک بار سپاه حضرت ولیعصر (عج)، قرارگاه کربلا، نیروی انتظامی و قوه قضائیه با صدور اطلاعیههای مختلفی از کشف اسلحه در استان خوزستان خبر میدهند ولی تلاشهای خبرنگار مهر برای دریافت آمار دقیق این کشفیات بینتیجه بود.