به گزارش حلقه وصل، سوگل طهماسبی بازیگر جوان سینما و تلویزیون یکی از هنرمندان در پیاده روی اربعین امسال بود او درباره حضورش در پیاده روی گفت: حقیقتش این است که پیش از سفر تصور چنین سفر ارزشمندی را داشتم اما هنگامی که در مسیر قرار گرفتم بیشتر پی به عظمت ماجرا بردم. ما از نجف شروع کردیم و بارگاه امام علی(ع) را دیدیم و بعد به سمت کربلا رفتیم.
وی درباره شکوه و عظمت گردهمایی عاشقانه مسلمانان در مراسم پیاده روی اربعین حسینی(ع) گفت: من چندین سال پیش که به زیارت رفته بودم به شکل پیاده روی نبود و آن زمان چندان برگزاری این مراسم رسم نبود و امسال که همراه کاروان «چهل چراغ» به پیاده روی رفتم و بخشی از این عظمت را دیدم، افسوس خوردم که چرا هر ساله از طریق پیاده روی به زیارت نرفتم و چقدر کم توفیق بودم. واقعا مراسم پیاده روی عجیب و دیدنی است و همه مسلمانان با شوق و عشق مسیر را میروند. من که به مردم نگاه کردم گفتم واقعا خدا قوت به همه بدهد که این همه مسیر طولانی را با عشق و با پای برهنه و در شرایطی دشوار و حتی با وجود بچه طی میکنند. شوق زیادی در وجود همه زائران برای رسیدن به کربلا وجود دارد.
وی ادامه داد: کاروان خوبی داشتیم و مسیر نجف به کربلا را رفتیم و به بارگاه امام حسین(ع) و حضرت ابوالفضل(ع) رسیدیم که من خیلی عاشق و دیوانه ایشان هستم. وقتی به بارگاه حضرت ابوالفضل(ع) رسیدم آنقدر منقلب شدم که دیگر فکر نکردم من بازیگرم و امکان دارد برخی من را بشناسند. بعد هم به سمت کوفه و مسجد کوفه و بقیه مسیر رفتیم. خدا را شکر سفر خیلی خوبی را گذراندیم و همسفران خیلی مومن و دوست داشتنی در کاروان «چهل چراغ» داشتیم. خیلی زحمت کشیدند و هیچ مشکلی وجود نداشت و با آرامش رفتیم و با آرامش هم برگشتیم.
سوگل طهماسبی با اشاره به اهمیت حضور هنرمندان در کاروان زیارتی گفت: چنین سفرهایی خیلی خوب است و من هنرمند سعی کردم تعلقات دنیوی را در این سفر کنار بگذارم و با حال خیلی بهتری نسبت به گذشته بازگشتم. انشاء الله که توفیق حفظ و ادامه دادن این حال ارزشمند را داشته باشیم و این سفر گرانقدر را فراموش نکنیم.
وی درباره خاطرهای از این سفر گفت: قشنگ ترین خاطره این بود که وقتی به کربلا رسیدیم و پنجره اتاقمان را باز کردیم، دیدیم که چشمانمان دقیقا به سمت حرم مطهر امام حسین(ع) است و من و بهار ارجمند که هم اتاق بودیم حتی در زمان تابش آفتاب هم دلمان نمی آمد که پنجره را با پرده بپوشانیم و دلمان نمی آمد که لحظه ای از تماشای حرم دور بمانیم.