سرویس جنگ نرم حلقه وصل - مؤسسه واشنگتن در یادداشتی به قلم دیوید پولاک عضو ارشد این اندیشکده آمریکایی نوشت: تا به اینجای کار اخبار خوب و بدی در رابطه با سیاست دولت بایدن در قبال ایران شنیده شدهاند. خبر خوب اینکه تیم بایدن ــ برخلاف تیم اوباما که اکثر اعضایش را همین افراد تشکیل میدادند ــ طبق وعده قبلی به نظر تمرکزش تقریباً به اندازه یکسان بر روی فعالیتهای هستهای و فعالیتهای غیرهستهای ایران معطوف گردیده است. با این حال، خبر بد به سیاست واقعی آنها در قبال چالشهای غیرهستهای مربوط میشود: این سیاست عمدتاً مشوقها را شامل میشود و گزینههای تنبیهی چندانی را در بر نمیگیرد. ناخواسته نتیجه آن شده که آمریکا به جای آنکه ایران را در سطح خاورمیانه مهار کند، این کشور را جسورتر و توانمندتر میسازد.
مخاطبان گرامی، محتوا و ادعاهای مطرحشده در این گزارش، صرفاً جهت تحلیل و بررسی رویکردها و دیدگاههای اندیشکدههای غربی منتشر شده است و ادعاها و القائات احتمالی این مطالب هرگز مورد تأیید حلقه وصل نیست.
گزینههای تنبیهی بایدن در قبال تهدیدات منطقهای ایران
پولاک مینویسد: ابتدا بگذارید به گزینههای تنبیهی بپردازیم که تیم بایدن تا به اینجای کار در قبال تهدیدات منطقهای ایران اتخاذ کرده است. آنها در پی حمله مرگبار به مواضع آمریکا در مرز عراق در نزدیکی اربیل دست به یک حمله تلافیجویانه ضد یکی از گروههای شبهنظامی تحت حمایت ایران در سوریه زدند. آنها همچنین در مواجهه با حملات ادامهدار حوثیهای تحت حمایت ایران (و شاید دیگران) به عربستان، سامانههای دفاع موشکی آمریکایی را در این کشور برپا کردهاند. دیگر اقداماتی که ضد ایران و متحدان محلیاش اتخاذ شدهاند، تقریباً ماهیت لفظی و نمادین داشتهاند. تحریم چند فرد، پرواز چند بمبافکن بی-۵۲، یا تهدید به دست زدن به اقدامات واقعی در یک مقطع زمانی نامشخص در آینده از جمله این مواردند.
مشوقهای دولت بایدن به ایران تا اینجای کار
این اندیشکده افزود: و اما در رابطه با مشوقها، دولت بایدن نام حوثیهای یمن را از فهرست سازمانهای تروریستی خارجی حذف کرده است، بدون آنکه در این رابطه شرط و شروطی بگذارد یا متقابلاً امتیازی دریافت کند. دولت بایدن همچنین از نخستین سفر رسمی نماینده ویژه سازمان ملل در امور یمن به تهران جهت بحث و گفتگو درباره سرنوشت یمن در غیاب دولت قانونی این کشور حمایت کرده است. به همین نحو، دولت بایدن رسماً پیشنهاد کرده که ایران در کنفرانس بینالمللی در خصوص آینده افغانستان شرکت داده شود، آنهم بدون مشورت با دولت افغانستان که از قرار معلوم متحد ما به شمار میرود.
ناگزیر این سؤال به ذهن خطور میکند که گزینه بعدی در فهرست مشوقها کدام است. چطور است ایران به بحث و گفتگو در خصوص آینده عراق، سوریه، و لبنان دعوت شود و بدین طریق شبهنظامیان تحت حمایت ایران در این سه کشور مشروعیت یابند؟ چطور است اجازه دهیم جنبش حماس که عامل نیابتی فلسطینی احتمالی ایران ضد اسرائیل به شمار میرود، در انتخابات ۲۲ مه در کرانه باختری/غزه شرکت داده شود؟ این رویکرد همه مشخصههای مذاکرات منطقهای یا تاکتیکهای مدیریت منازعه «فراگیر» یا «جامع» که برخی از سیاستگذاران کلیدی میانپایه بایدن در درون یا بیرون دولت از دیرباز از آن حمایت کردهاند را داراست.
بایدن در حال کاهش تحریمهای ایران است
این کارشناس آمریکایی با نگاهی به گذشته عنوان کرد: انصافاً چنین رویکردهایی گاهی اوقات ممکن است مفید و مؤثر واقع شوند. مشخصاً در رابطه با ایران، حدود دو دهه پیش در مقطع بسیار کوتاهی بین سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳، نزدیکی دیپلماتیک آمریکا با ایران در افغانستان و تا حدود کمتری در عراق مثمرثمر واقع شد. با این حال، در حال حاضر هیچ نشانهای دال بر آمادگی ایران برای ارائه کمکهای سازنده یا حتی کاستن از مداخلات مخربش در هیچکدام از این مناطق درگیر منازعه مشاهده نمیشود.
با وجود این، جدای از لفاظیها، برداشت بر این است که دولت بایدن بطور منفعلانه مشغول کاستن از تحریمهای ایران است. یک مسئول میانپایه مربوطه مدعی شده که «رئیسجمهور» در خصوص رفع تحریمهای ایران دست به هیچگونه اقدام «اساسی» یا «یکجانبهای» نخواهد زد. اما گریزراههای قانونی که بهواسطه نوع واژهبندی جملات به وجود میآیند، به آسانی میتوانند به آزادسازی میلیاردها دلار پول منجر شوند.
لغو تحریمها تنها در صورت توقف حملات موشکی و پهپادی به عربستان
دیوید پولاک در بخش دیگری از این گزارش پیشنهاد کرد: در نهایت، انصافاً باید اذعان کرد که انتقاد از یک سیاست ضعیف آسانتر از تدوین یک سیاست قویتر است. بنابراین، در اینجا یک پیشنهاد معقول مطرح میشود: آمریکا به جای ارائه مشوقهای رایگان به حکومت ایران باید یک موضع معاملهای شفاف اتخاذ کند، موضعی که عملاً هر دو پرونده هستهای و غیرهستهای را در بر میگیرد. برای مثال، اگر ایران بتواند حوثیها و دیگر شبهنظامیان را متقاعد سازد که به حملات موشکی و پهپادی به عربستان پایان دهند، آمریکا صرفاً در آن صورت تحریمها را برمیدارد ــ صرفنظر از امتیازاتی که ایران شاید مایل باشد به خاطر نقض ادامهدار توافق هستهای سال ۲۰۱۵ موسوم به برجام ارائه دهد. مطمئناً، شاید در نهایت لازم باشد که این راهبرد کوتاه مدت تا حدودی اصلاح شود. اما این نخستین گام لازم و ضروری است.
مؤسسه واشنگتن در پایان با اشاره به مزیتهای این تغییر در سیاست کنونی آمریکا تصریح کرد: این امر یک مسیر واقعبینانه به سمت مصالحه پیش روی ایران میگذارد بدون اینکه این کشور را از مشوقهای رایگان بهرهمند سازد. این امر همچنین به متحدان آمریکا -اعراب، اسرائیلیها، و حتی اروپاییها- اطمینان خاطر میدهد که آمریکا بار دیگر یک شریک قابل اتکا محسوب میشود. این امر به تحقق وعدههای دولت بایدن نیز کمک میکند. این وعدهها عبارتند از: جدی گرفتن بیش از پیش این متحدان؛ مقابله با تهدیدات غیرهستهای و همچنین هستهای ایران؛ و پرداختن به واقعیات کنونی منطقهای به شکل خستگیناپذیر به جای تمرکز بر جاهطلبیهای دوران سیاسی پیشین.