به گزارش حلقه وصل، محمد ایمانی فعال رسانهای در کانال تلگرامی خود نوشت: روزی نیست که آقای روحانی از لزوم مذاکره برای بازگشت طرفین به برجام و برداشته شدن فوری تحریم ها سخن بگوید. اما او دقیقا بازگشت به کدام وضعیت را مد نظر دارد؟ آیا منافع ایران در آن وضعیت تامین می شود؛ یا به زیان ایران است؟
آقای روحانی در آغاز تشکیل دولت بایدن، خواستار بازگشت به شرایط سال 2018 (زمان خروج آمریکا) از برجام شده بود. اما دولت بایدن، همین را هم که عقب نشینی و تنازل از برجام محسوب می شد، نپذیرفت. در این رویکرد، آمریکا باید 1500 تحریم را یکجا لغو کند، اما دولت بایدن، همین تحریم ها را به سه گروه قابل تعلیق، غیر قابل تعلیق، قابل تعلیق به شرط مذاکره تقسیم کرده است!
این ترفند در حالی است که دولت دموکرات بایدن اگر صداقت داشت، باید همه 1500 تحریم را نه تعلیق بلکه لغو می کرد تا بتواند به برجام برگردد. البته حقوق برجامی ایران وقتی تامین می شود که تحریم های ضد برجامی دولت اوباما (از تیر 94 تا دی ماه 1395، زمان روی کار آمدن ترامپ) هم لغو شود. این، همان تحریم هایی است که بارها از سوی آقایان ظریف و عراقچی به عنوان نقض برجام یاد شد.
اما آنچه اکنون آقای روحانی می خواهد و به همین دلیل، تیم مذاکره کننده برای عقب نشینی مضاعف تحت فشار است (!)، نه لغو تحریم های پسا برجامی اوباما (سیسادا، ویزا، آیسا و ده ها تحریم ریز و درشت) و نه حتی همه 1500 تحریم ترامپ است. البته به این فهرست باید تحریم های کنگره (نظیر کاتسا/ مادر تحریم ها) را اضافه کرد.
آنچه از ادبیات آقای روحانی بر می آید، او حاضر است به خاطر مصارف موقت انتخاباتی، از مطالبه لغو موثر این زنجیره تحریم کوتاه بیاید و صرفا به مجوز فروش چند صد هزار بشکه نفت به مدت چند ماه و دسترسی به چهار پنج میلیارد دلار از درآمد های مسدود شده رضایت دهد. و از طریق واردات برخی اقلام، بازار مصرفی را آرایش دهد و کام مردم را برای یکی دو ماه شیرین کند!
آیادولت بایدن صرف نظر از آمادگی برای واگذاری مشوق (!) موقتی مورد نیاز مدعیان اعتدال و اصلاحات در ایران، آیا حاضر است آن 1500 تحریم و تحریم های پسا برجامی اوباما را نه لغو، بلکه حتی تعلیق کند؟ پاسخ منفی است!
این امتناع گردن کشانه دولت بایدن، در حالی است که حتی بازگشت به شرایط پسا برجامی دوره اوباما هم، منافع و مصالح پایدار ما را تامین نمی کند. توضیح این که در همان زمان، دولت اوباما با نقض یا دور زدن تعهدات و تهدید شرکت ها، مانع استفاده ایران از حقوق خویش شد؛ تا جایی که آقای ظریف، از جان کری می خواست برای شرکت های طرف همکاری با ایران، نامه های آرامش بخش (Comfort letter) صادر کند، اما چنین اتفاقی نیفتاد.
دولت اوباما در همین دوره به ظاهر رمانتیک و طلایی بود که حمید ابوطالبی (معاون دفتر روحانی و نامزد وی برای نمایندگی سازمان ملل) را تروریست خواند و از صدور ویزا خودداری کرد. در همین دوره، مجازات های تحریمی ادامه داشت و آقای ظریف گفت پس از 20 ماه نمی توانیم یک حساب بانکی در لندن باز کنیم.
همچنینآلمانی ها تحت فشار تحریم های دولت اوباما، از دادن سوخت به هواپیمای ظریف که مهمان کنفرانس امنیتی مونیخ بود، امتناع کردند و چند نوبت دیگر، همین اتفاق تکرار شد. در همین دوره بود که سفیر کره جنوبی گفت نمی تواند حقوق پرسنل سفارت را از طریق شبکه بانکی منتقل کند و آنها مجبورند دلار ها را با چمدان بیاورند!
دولت فریبکار اوباما، تحریم های مربوط به فروش نفت ایران را برای چهار تا شش ماه و برای پنج شش کشور مشخص تعلیق می کرد و بدین ترتیب، هم از ما می خواست مشتریان خود را محدود کنیم و هم از آن مشریان می خواست هر نوبت، باز هم سقف خرید نفت ایران را کاهش دهند.
این، شگردی برای کانالیزه کردن صادرات نفت ایران، ربودن بازار آن و در عین حال آرامش بخشیدن به بازار بود. البته تحلیل مستقلی می طلبد که بررسی شود در کدام روند مهندسی شده، قیمت نفت از 100 دلار و بالاتر، ظرف چند سال به 40 دلار رسید و نقش برجام (و برجامیزاسیون) در این سقوط زیانبار قیمت چه بود؟!
متاسفانه آقای روحانی به خاطر ادبیات منفعلانه و دستپاچه خویش و اصرار بر داخلی کردن مجادلات به جای طلبکاری از دشمن، حتی قادر نیست شرایط اجرای نیم بند برجام را به وضعیت 2015 یا 2018 برگرداند. او بیش از هر چیز، فروش محدود و نمایشی نفت، و آزادی چند میلیارد دلار از اموال ایران را می خواهد؛ و البته بازسازی دو قطبی های انحرافی، تا فضای مورد نیاز برای انتخابات آگاهانه مردم غبار آلود شود. دولت بایدن تنها در همین حد توافق دارد!
فراموش نکنیم توماس فریدمن تحلیلگر دموکرات ها، چند ماه قبل در نشست «اندیشکده شورای روابط اعراب و آمریکا» گفت: «اگر ترامپ و پمپئو همراه شرکای اروپایی، سراغ ایرانیها میرفتند و با وعده برداشتن تحریم میگفتند ما فقط میخواهیم 15 -10 سال دیگر به مدت توافق بیفزاییم و آزمایشهای موشکی شما محدود شود، ایرانیها در بالاترین سطوح حکومت با هم درگیر میشدند.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.