به گزارش حلقه وصل، شهریار زرشناس از فعالان فرهنگی و عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در واکنش به سلفی حقارت برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی در روز تحلیف دوازدهمین ریاست جمهوری در کانال شخصیاش این گونه نوشت:
نزدیک به دو قرن است که استعمار غرب مدرن فرهنگ خودباختگی را در ایران ایجاد کرده است که این فرهنگ در مقاطعی حاکم شده است، به میزانی که از سال 68 به بعد نئولیبرالها در ایران حاکم شدند، شاهد سر برآوردن یک فرهنگ سکولار خودباخته هستیم.
این فرهنگ سکولار خودباخته لایههای مختلفی دارد:
در لایه تئوریک در قالب ترجمه کتب مروج سکولاریسم و نئولیبرالیسم، در لایه آکادمیک در قالب علوم انسانی مدرن و ترویج جهانبینی آن و در لایه فرهنگ عمومی با مظاهر متعددی از رفتار و سیره و منش خود را نشان میدهد.
در حوزه فرهنگ عمومی مثلاً از نامهای انگلیسی برای مغازهها استفاده میکنیم، سبک زندگیمان را بر اساس الگوهای نئولیبرال 1980 به بعد آمریکا و اروپا قرار میدهیم(در حالی که اقتضائات فرهنگی اجتماعی ما این را نمیپذیرد) و از رفتن و تحصیل و یا حتی دیدن اروپا ذوقزده میشویم.
این فرهنگ عمومی خودباخته است که همه مظاهر غربی را با نگاهی ذوقزده و تمجیدآمیز مینگرد که گویا غربیها موجودات بیعیب و نقصی هستند که هویت ما در نزدیکی به آنها تعریف میشود. این نگاه یکی از نشانههای فرهنگ خودباخته ای است که شبه مدرنیته ایرانی ترویج کرده است.
انقلاب اسلامی سعی کرد این نگاه را عقب براند و به ویژه از میانه دهه 1340 تا میانه دهه 60 این نگاه خودباخته تا حدودی عقب رانده شد. اما از میانه دهه شصت و زمانی که نئولیبرالها بر اقتصاد و فرهنگ ایران مسلط شدند، به میزانی که جریان تهاجم فرهنگی قدرت گرفت و نشانههای این خودباختگی فرهنگی دوباره ظاهر شد.
باید خطر را احساس کنیم، باید احساس کنیم به میزانی که ارتجاع شبهمدرن سربلند کرده، فرهنگ خودباخته آن نیز سر برآورده که نشانههای آن در جاهای مختلف قابل مشاهده است.
یکی از مظاهر خودباختگی همین حرکتی است که بعضی رسانهها آن را سلفی حقارت نامیدند. سلفی حقارت نشانهای از یک روند فرهنگی است که آن را «روند فرهنگی خودباختگی شبهمدرن» مینامیم که با سربرآوردن ارتجاع شبه مدرن در ایران احیا شده است.
اما دردناکی ماجرا اینجاست که این فرهنگ خودباخته در مسئولان ما ظاهر شده است.
وقتی سلفی حقارت را به عنوان نشانهای از خودباختگی ریشهیابی کنیم به مسائلی چون انفعال شورای انقلاب فرهنگی، به سیاستهایی که وزارت ارشاد در دهههای متوالی پیش برده، به فضایی که در حوزه نظام دانشگاهی علوم انسانی حاکم است و به نتایج سیاستهای اقتصاد سرمایهداری نئولیبرال میرسیم.
این مؤلفهها فرهنگ خودباخته را زنده میکنند و به آن قدرت میدهند و یکی از نشانههای آن سلفی حقارت است.
تنها راه این است که در عرصه اقتصاد با نئولیبرالها و سیاستهای آنها و در عرصه فرهنگ با روندهای فرهنگی آنها بجنگیم و فقط از طریق این مبارزه است که میتوانیم این فرهنگ را عقب برانیم. وظیفه نیروهای انقلابی مقابله با این فرهنگ است.