ما بی‌همتی می‌کنیم

لطفا خودتان را معرفی بفرمایید.

سعید اسماعیلی هستم. در حال حاضر مشغول برگزاری پروژه‌های میدانی، در قالب برنامه‌های مرکز نمایشی انقلاب اسلامی هستم، کارهایی که با پروژه‌ی «ستاره‌ی سرخ» در منطقه‌ی عملیاتی فتح‌المبین آغاز شد. ستاره‌ی سرخ جزء کارهای بزرگی بود که به این صورت انجام شد، جلوه‌های ویژه‌ی منحصر به فردی داشت و بیش از 400 بازیگر در آن ایفای نقش می‌کردند.

شما به عنوان یک فعال فرهنگی چه مقدار زمانی را به صورت روزانه یا هفتگی برای خلوت و تفکر پیرامون مسائل فرهنگی اختصاص می‌دهید؟

سوال خوبی پرسیدید! واقعیت این است که حجم کار ما زیاد و فرصت کوتاه است، به همین خاطر فرصت کمتری برای طرح ایده و بررسی نظرات مختلف داریم. ما بیشتر مشغول «عملیات فرهنگی» هستیم. فشاری که در این عملیات بر مجریان آن وارد می‌شود، تحمل ویژه‌ای می‌طلبد. الان به خاطر کمبودهایی که وجود دارد، گروه ما فرصت کمی دارد و باید تمام استان‌ها را پوشش دهد. البته بنده خوشحالم از این که افراد بسیاری در سراسر ایران خواهان این پروژه هستند، ولی به هر حال امیدوارم فرصت بیشتری در آینده برای تامل روی این کارها پیش بیاید.

شما بر اساس علاقه‌ی خودتان این حوزه‌ی فعالیت را انتخاب کردید یا گردش روزگار شما را به این وادی هدایت کرد؟

این فعالیت‌ها اساسا در حوزه‌ی علاقه‌ی بنده بود، هر چند به لطف خدا، اسباب و علل طوری کنار هم قرار گرفت که کار ما به این شکل درآمد. من خیلی خوشحالم که این فعالیت فرهنگی آرمان‌های ما را هم برآورده کرد و با آن توانستیم معارفی نشر دهیم که شاید خیلی‌ها عمری برای نشر آن تلاش کردند.

شما برای تحقق شعار سال 93، اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی، فعالیتی انجام داده‌اید؟

نمی‌دانم چقدر با پروژه ما آشنا هستید، اساسا پروژه‌ی ما بر همین اساس شکل گرفته است؛ اولا خیلی تلاش کردیم که این پروژه‌ای را که دیگران با قیمتی بالاتر انجام می‌دهند با قیمتی کمتر اجرا کنیم تا افراد بیشتری بتوانند از آن بهره ببرند، ثانیا در هر استان دغدغه‌ی اصلی ما این باشد که نیاز اصلی آن استان چیست و تهدیدها، مشکلات و گرفتاری‌هایی را که آن استان دارد در پروژه لحاظ کنیم. این یک کار کلیشه‌ای نیست که هر جا می‌رویم آن را ارائه کنیم.

واقعیت این است که در فعالیت‌هایی که باید برای تحقق این شعار انجام شود، خیلی وقت‌ها ما بی‌همتی می‌کنیم، می‌نشینیم تا ببینیم کی پول خواهد رسید! من اعتقادی به این شیوه ندارم و اگر کار فرهنگی خوب و جریان‌ساز و جذاب باشد، می‌تواند هم حمایت بنیادها و سازمان‌های مختلف را جذب کند و هم اقبال مردم را به دست آورد. باید از تنبلی دست برداریم. این که بنشینیم و منتظر باشیم، تنبلی است! باید آستانه‌ی تحمل خود را بالا ببریم و بیشتر تلاش کنیم. اگر کار و محصول خوبی عرضه شود، مسلما مشتری پیدا خواهد کرد و به رونق خواهد رسید.

شما فعالیت کدام موسسات فرهنگی را در سال 93 شاخص دیدید؟

من در حوزه‌ای که فعالیت دارم، سازمان فرهنگی رسانه‌ای اوج را فعال می‌بینم.

به نظر شما مهم‌ترین ضعف مجموعه‌های فرهنگی در سال 93 چه بود؟

به نظر من مهم‌ترین ضعف مجموعه‌های فرهنگی، جزیره‌ای بودنشان است و این که اصلا نیازهای کلی کشور را در نظر نمی گیرند و برای تحقق هدف‌های خودشان تلاش می‌کنند. به جرأت می‌توانم بگویم در فعالیت‌های مجموعه‌های فرهنگی، فعالیتی را که مخاطبش تمام مردم ایران باشند خیلی کم ملاحظه کردم.

به نظر شما انجام کدام کار یا هدف در سال 94 باید در اولویت کار مجموعه فرهنگی مردمی قرار گیرد؟

به نظر من با توجه به تهدیدهای خیلی شدید دشمن که روزبه‌روز هجمه‌اش بیشتر می‌شود، خصوصا جریان داعش که صرفا یک جریان جنگ‌طلب نیست بلکه جریانی اعتقادی است که پشتش وهابیت خوابیده، اگر به داد این هجمه‌ها و شبهه‌ها نرسیم به زودی زود در خانه‌های خودمان این سفره‌ها نفوذ می‌کنند و هجوم می‌آورند و آن موقع دست ما خالی است.