به گزارش حلقه وصل، امام علی (ع) در این حکمت ها به موضوعات سیاسی ، اخلاقی، اعتقادی و معنوی می پردازد.
حکمت 76 نهج البلاغه:
حوادث اگر همانند یکدیگر بودند، آخرین را با آغازین ارزیابی می کنند.
حکمت 77 نهج البلاغه:
ضرار بن ضمرة ضبايى از ياران امام به شام رفت و بر معاويه وارد شد. معاويه از او خواست از حالات امام بگويد، گفت على (ع) را در حالى ديدم كه شب پرده هاى خود را افكنده بود و او در محراب ايستاده، محاسن را به دست گرفته، چون مار گزيده، به خود مى پيچيد و محزون مى گريست و مى گفت: اى دنيا اى دنياى حرام، از من دور شو، آيا براى من خود نمايى می كنى؟ يا شيفته من شده اى تا روزى در دل من جاى گيرى؟ هرگز مباد، غير مرا بفريب، كه مرا در تو هيچ نيازى نيست، تو را سه طلاقه كرده ام، تا بازگشتى نباشد، دوران زندگانى تو كوتاه، ارزش تو اندك و آرزوى تو پُست است. آه از توشه اندك و درازى راه و دورى منزل و عظمت روز قيامت.
حکمت 78 نهج البلاغه:
مردی شامى از امام پرسيد: آيا رفتن ما به شام، به قضا و قدر الهى است؟ امام پاسخ داد: واى بر او، شايد قضا لازم و قدر حتمی را گمان كرده اى؟ اگر چنين بود، پاداش و كيفر، بشارت و تهديد الهى، بيهوده بود. خداوند سبحان بندگان خود را فرمان داد در حالى كه اختيار دارند و نهى فرمود تا بترسند، احكام آسانى را واجب كرد و چيز دشوارى را تكليف نفرمود و پاداش اعمال اندك را فراوان قرار داد با نافرمانى بندگان مغلوب نخواهد شد و با اكراه و اجبار اطاعت نمى شود و پيامبران را به شوخى نفرستاد و فرو فرستادن كُتُب آسمانى براى بندگان بيهوده نبود و آسمان و زمين و آنچه را در ميانشان است بى هدف نيافريد.
حکمت 79 نهج البلاغه:
حكمت را هر كجا كه باشد، فراگير، گاهى حكمت در سينه منافق است بى تابى كند تا بيرون آمده و با همدمانش در سينه مؤمن آرام گيرد.
حکمت 80 نهج البلاغه:
حكمت،گمشده مومن است، حكمت را فراگير هر چند از منافقان باشد.