سرویس معرفی: کتاب «کمین چهارم جولای» به عنوان اولین اثر مکتوب در ادامه پیگیری سرنوشت چهار دیپلمات ربوده شده ایرانی که بیش از 23 سال از اسارت آنان در چنگال رژیم صهیونیستی میگذرد، میباشد. حمید داودآبادی در این کتاب تلاش کرده تا روزشماری از کلیه اخبار و وقایع اتفاق افتاده از 14 تیر 1361 (چهارم جولای 1982 - روز ربوده شدن چهار دیپلمات) تا تابستان 84 را گردآوری نماید.
در مقدمه این کتاب که توسط ناشر نگاشته شده، آمده است:
«معمای تا به امروز حل نشده ای در این کتاب مورد کنکاش و بررسی قرار گرفته است؛ معمایی به قدمت نزدیک به ربع قرن. داستان سراسر ابهام سفر ناتمام چهار شهروند جمهوری اسلامی ایران، در یک ظهر داغ تابستانی از جاده ساحلی طرابلس - بیروت به سوی پایتخت کشور اشغال شده لبنان.
حکایت چشمان بر در مانده مادران و پدران، خواهران، برادران، همسر و فرزند آن مسافران از یاد رفته؛ داستان سیاست با همه دعاوی تلخ و شیرین آن، قصه رسانه با تمام تغافل ها و دروغ بافی های آن، حدیث بغض های داغ گلوگیر شده در حلقوم یارانی چشم به راه و سرانجام ماجرای کمین شبه نظامیان مسیحی متحد ارتش رژیم اشغالگر قدس بر سر راه خودروی حامل " سید محسن موسوی"، " احمد متوسلیان" ، "کاظم اخوان" و "تقی رستگار مقدم " در ظهر روز چهارم جولای. اینها همه را، پژوهشگر و نویسنده توانای حوزه ادبیات پایداری، حمید داود آبادی در یک روند پژوهشی چندین ساله، گرد آوری و در قالب کتابی که در دست دارید ارائه کرده است.»
این کتاب به هیچ روی دعوی حل قطعی این معما را ندارد؛ چه این که اگر این معمای سراسر ابهام و شگفتی، امکان رمزگشایی داشت، چه بسا دستانی تواناتر و کارآزموده تر از مولف این کتاب و این فرهنگسرا، بودند که می توانستند از آن گره گشایی نمایند. در اطلاعاتی که از زبان یکی از اسرای فلسطینی که اسرائیل او را در چارچوب معامله ای با اردن آزاد نمود، نقل شده، آمده است:
«ایرانیهایی که در زمان تجاوز اسرائیل به لبنان ربوده شدند،در چارچوب تبادل خدمات،در آن تاریخ به مقامات اسرائیلی تحویل داده شدند و آنها پس از 3 سال حبس در زندان صرفند در سال 1992 (1371) به زندان نفحه انتقال یافتند، زندان نفحه که از دسترس رسانه های محلی و بین المللی و بازدیدهای نمایندگان کمیته صلیب سرخ به دور است.
اسیر فلسطینی که با موقعیت این زندان به خوبی آشناست، میگوید: این زندان با طراحی خاص و با انگیزه جداسازی زندانیان از یکدیگر و تخریب روحی آنها ساخته شده است.»
زندان نفحه واقع در95 کیلومتری مرز مصر با فلسطین اشغالی به سرمی برند. این زندان به طور دقیق بین مناطق «بئرالسبع» و «ایلات» قرار دارد. به گفته این منابع، چهاردیپلمات ایرانی ازسال 1992 (1371) پس از گذراندن سه سال حبس درزندان صرفند به زندان نفحه منتقل گردیدند، ولی ازشرایط و محل بازداشت آنها قبل ازاین مدت خبری ندارند .
این زندان درسال 1980 (1359) در زمینی وسیع با دیوارهای مستحکم ساخته شد. هدف از ساخت این زندان، تخریب روحیه زندانیان و جدا ساختن کلی آنها از جهان می باشد، به نحوی که زندانی پس از ورود به آنجا دیگر امید برای دست یافتن به آزادی را به کلی ازدست میدهد.
سلول های این زندان دارای سقف های بسیارکوتاهی بوده وعرض هرکدام کم تر از نیم متر می باشد به نحوی که آنها را مبدل به قبرهایی ساخته است که در امتداد یک تونل کشیده شده اند. در انتهای تونل نورگیر کوچکی وجود دارد که ازطریق آن، نورخورشید وارد تونل می گردد. این نورگیر با انواع و اقسام وسایل حفاظتی پوشیده گردیده ونواری برقی نیز دورتا دورآن را فراگرفته است، به نحوی که هرکسی دستش به آن بخورد، درجا کشته می شود. این نورگیر تنها راه ارتباط زندانیان با جهان بیرون می باشد و ازاین طریق که تحت محافظت شدید دوربین های حفاظتی می باشد، به زندانیان غذا داده میشود.