به گزارش حلقه وصل، پنجمین جلسه نقد کتاب شعر زنان با نقد و بررسی دو کتاب «قیامت قرمز» و «پریان ملیان» سروده سودابه امینی و با مدیریت و اجرای فریبا یوسفی، یکشنبه 28 خرداد ماه در حوزه هنری برگزار شد.
مریم جعفری آذرمانی شاعر و منتقد ادبی در این نشست، با اشاره به مجموعه شعر «قیامت قرمز» اظهار کرد: خانم سودابه امینی بعد از تجربه دو دهه شاعری، به نظر میرسد کارشان از جنبهای سختتر و از جنبه دیگر راحت است. ذهن ایشان به دلیل تجربه ای که دارند، دغدغه مند است و ادامه راه شاعری عموما برای شاعران با تجربه دشوارتر است. البته از سوی دیگر همان تجربه ها باعث میشود شاعر بتواند با زبان کار کند و با توجه به این 2 نکته میتوان این مجموعه را مجموعه ای عجیب دانست.
وی ادامه داد: در مجموعه شعر «قیامت قرمز» شاعر تغزل را به معنی احساسات سطحی نمیبیند، بلکه تمام تاثیرهایی که انسان میتواند از جامعه و پیرامون خود داشته باشد را در غزلهایش ارائه می کند. وقتی دقیقتر نگاه میکنیم مجموعه قیامت قرمز ویژگیهایی دارد که در دیگر مجموعهها نمیبینیم و شاعر هویتی از خود نشان میدهد که باعث میشود آثارش با دیگر آثار متفاوت باشد.
جعفری آذرمانی همچنین گفت: هویت فراجنسیتی در این مجموعه وجود دارد . البته با خواندن برخی اشعار متوجه میشویم که شاعر زن است و نگاه جزئی نگرانه در شعر بازتاب دارد. اما از جهت فکر، این مجموعه فراجنسیتی است و دعوایی بر سر زن و مرد وجود ندارد.
این شاعر کشور خاطرنشان کرد: یکی از پر بسامدترین اتفاقات مجموعه «قیامت قرمز» اشاره به نام کوچک شاعر یعنی سودابه است. ایشان سودابه بودن نام خود را امری کهن می دانند و این موضوع به قدری برایشان تبدیل به هویت شده است که به نظر میرسد شاعر میخواهد بازگردد و داستان سیاوش و سودابه را تغییر دهد.
وی با اشاره به این که تعداد بیتهای غزلها بیش از حد معمول است، گفت: البته این موضوع به خودی خود نمیتواند دلیلی برای خوب یا بد بودن شعر باشد.
وی با اشاره به فضای سورئالیستی برخی اشعار این مجموعه گفت: این گونه کارکردهای زبان و این که شاعر در شعر راحت سخن میگوید، میتواند به او کمک کند. در شعر معاصر ممکن است شاعران بترسند از این که کلمات ساده به کار ببرند. اما به کارگیری زبان مناسب با توجه فضایی که در شعر ایجاد می کنیم ، میتواند شعریت ایجاد کند.
وی ضمن اشاره به نمونه هایی از فضای انتزاعی در اشعار سودابه امینی، عنوان کرد: گاهی هم این تصاویر در کنار هم، فضایی انتزاعی و هم عینی ایجاد می کنند. خانم امینی از آن دسته شاعرانی هستند که اشعارشان را برای ماندن و دیده شدن در آینده مکتوب می کنند و برای مخاطب جدی شعر مینویسند و توجهی به این ندارند که مخاطب امروز چه میخواهد و چه موجی به راه افتاده است. البته اگر وزنها را تنوع بیشتری بدهند، باعث میشوند مضامین و موضوعات هم متنوع شوند.
جعفری آذرمانی با تاکید بر این که شاعر در مجموعه شعر آزاد خود، توجهی به سیر شعر سپید نداشته است، عنوان کرد: اگر مجموعه «پریان ملیان» نمیتواند در تاریخ نگاری شعر سپید جایگاهی داشته باشد، چرا که شاعر بدون توجه به این سیر و جریان، اشعار خود را سروده است.
وی اظهار داشت: با برخی کلمات کهن که در این مجموعه به کار رفته است نتوانستم ارتباط برقرار کنم ، البته متوجه هستم که این مجموعه میتواند حماسی باشد و در شعر حماسی نیز این کلمات جای دارند. همچنین شاعر در جنگ زیست کرده است و به نوعی این مجموعه، میتواند زندگینامه شاعر هم باشد.
عبدالحمید ضیائی شاعر و مدرس فلسفه نیز در سخنانی با اشاره به مولفههای هنرمند بودن، اظهار کرد: نخستین مولفه داشتن تجربه هنری است؛ یعنی کسی که به او شاعر میگوییم، واجد و دارای تجربه شاعرانه باشد. تجربه شاعرانه و هنری هم با تجربه دینی و عرفانی متفاوت است. دومین مولفه نیز سیر و سلوک هنری است که با تعلیم و تربیت متفاوت است، چرا که سیر و سلوک در شاعر تنها جنبه بیرونی ندارد و احوال درونی شاعر را هم شامل میشود. همچنین التزام به آموزههای شاعرانه از دیگر مولفه ها است.
وی ادامه داد: باید دید در دو مجموعه شعر «قیامت قرمز» و «پریان ملیان»، چقدر شاعر این سه ویژگی و مولفه شاعرانه را داشته است. من معتقدم التزام به آموزههای شاعرانه در آثار سودابه امینی قویتر است.
ضیائی همچنین گفت: نکته نقدی که درباره کتاب «پریان ملیان» به ذهنم رسید این است که تمام اشعار این کتاب الگوی ثابت گرامری دارد و زبانی بر کتاب مسلط است که با دستور واحد بی تغییر است. گاهی حتی میبینید کاربرد مفعول در تمام شعرهای این مجموعه یکسان است و بدون هیچ تغییر و تفاوتی به کار رفته است. اگر خانم امینی تمام اشعار را پشت هم مینوشت، مخاطب متوجه نمیشد که در حال خواندن قطعات شعری متفاوت است. به لحاظ نحوی ، شعرها احوالشان متفاوت است. همه این آثار شعر پایداری، شعر ضد جنگ و شعر صلح هستند. اما در هر کدام از اشعار، بر اساس احوال و اوضاعی که در آن شعر سروده شده، توقع داریم زبان هم متفاوت شده باشد.
این شاعر و مدرس فلسفه با تاکید بر این که زبان کتاب «پریان ملیان» شاملو وار است، تصریح کرد: ردپای شاملو را در شعرها و به ویژه در نحو و گرامر گفتار میبینید. البته این شباهت، آرکائیک هم هست؛ هرچند در اشعار شاملو گاهی این باستان گرایی نحوی وجود ندارد. اما در اغلب اشعار کتاب خانم امینی این مسئله دیده میشود. نه تاثیرپذیری از شاملو چیز بدی است و نه آرکائیک بد است و هر دوی این دو نکته در یک دفتر شعر میتوانند نقاط قوت اثر باشند. اما این که تقلید به شکلی باشد که نتواند منعکس کننده دغدغههای تقلید شده باشد، به نظر کپی ناقض و ناشیانه به حساب میآید.
ضیائی خاطرنشان کرد: نکته دیگر من غایب شاعر در شعرها است. بسیاری از شعرها ممکن است خاطرات شخصی شاعر از جنگ باشند. منظور از من غایب تجربیات فردی است که بعد از عنصر فردیت در جان شاعر جنبه عمومی پیدا میکند. باید دقت کنیم که چقدر از منی که شاعر صحبت میکند خاطرات شخصی است و چقدر تجربیات فردی که فردیت شاعر به عنوان شاعر و ناخودآگاه جمعی در آن دخالت دارد و ناخوداگاه فردی شاعر با ناخوداگاه جمعی همزبانی پیدا کرده است.
وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: بسیاری از اوقات دانش مانع شهود در ذهن شاعر میشود؛ در برخی شعرهای «پریان ملیان» این نکته مشاهده میشود. گاهی درک ما از هستی تحت تاثیر دستگاههای مفهومی که خودمان ساختهایم قرار میگیرد و ما از فهم بیواسطه هستی محروم میشویم. خانم امینی منتقد بسیار موفقی هستند؛ تا وقتی این تئوریها مبنای شعر سرایی نشوند و یا اگر میشوند ؛ در شعر پنهان باشند این یک حسن است؛ اما اگر قرار باشد به شکل آشکار و آوردن اسامی در شعر باشد، برای مخاطب آزار دهنده است.
وی با تاکید بر این که با برخی شعرهای سودابه امینی نمی توان صمیمی شد، عنوان کرد: نمی توان با برخی اشعار این دو مجموعه ارتباط صمیمانه ایی برقرار کرد و مخاطب پس از خواندن شعر به این احساس نمیرسد که بخشی از حرف دل خود را در شعر خوانده است.
ضیائی افزود: نکته مهم تر غایب بودن عنصر جنسیت در هر دو کتاب است. نگاه فراجنسیتی را برای شاعر حسن نمیدانم و معتقدم اگر فروغ فرخزاد شاعر بزرگی است، به این دلیل است که بنیانگذار مکتب مونث در شعر فارسی است و نگاه زنانه به هستی، خدا و انسان را در شعر خود مورد استفاده قرار داده است. فمینیسم ادوار مختلفی در طول تاریخ تفکر طی کرده است؛ اما هنوز در ایران به اولین نحوه از تفکر فمینیسم اشاره میشود، در حالی که پس از گذشت دو دهه، فمینیسم از حالت حقوقی و جنسیتی عبور کرده و به حوزه فمینیسم معرفت شناسانه و فلسفی کشیده شده است. فمینیسم های امروز گفته اند که بحث ما جدا از برابری حقوق زنان و مردان است و فراتر از این است که زن ها برابر با مردان شوند. فمینیسم معرفت شناسانه به این معنا است که باید به نوعی زنانه نگری به هستی داشته باشیم. به خداوند، هستی و انسان زنانه نگاه کنیم و این زنانه نگری یکی از عناصر غایب ، به ویژه در فرهنگ کشورمان است. اگر این تفکر وارد شعر شود، تصور میکنم تحولات بسیار جدی رخ میدهد.
سودابه امینی نیز نقدهای صورت گرفته بر روی دو کتاب «قیامت قرمز» و «پریان ملیان» از سوی منتقدان حاضر در نشست را دقیق و درست توصیف کرد و گفت: برخی نقدها بسیار به من نزدیک بود و به طور مثال خانم مریم جعفری آذرمانی توانسته بودند احساس من را برای سرایش برخی شعرها به خوبی درک کنند. سرنخ های بسیاری گرفتم که بر روی شعر خود مطالعه کنم و ببینم که چه مسیری را طی کرده ام و از این به بعد چه مسیری را باید بروم.
وی درباره استفاده از برخی واژگان کهن در مجموعه شعر آزاد خود، گفت: برخی کلمات برای من است و احساس میکنم نمیتوانم از آن جدا شوم و این کلمات را دوست دارم و نمیتوانم به راحتی از این کلمات خداحافظی کنم. به مجموعه شعر «پریان ملیان» تعلق عاطفی دارم و اشعار این مجموعه را در حال و هوای خاصی سروده ام و شاید به همین دلیل نمی توان این اشعار را از هم تفکیک کرد.
وی همچنین اظهار داشت: کهنه بودن برخی کلمات و اشعار به دلیل معنا و مفهومی است که در شعرها وجود دارد، چرا که معتقدم رزمندگان و ایثارگان دفاع مقدس، خیلی زود برای مردم کشورمان کهنه شدند. علاوه بر این که به دوره اساطیر و افسانهها سفر کردم، سعی داشتم کهنه ترین دوره را برای مخاطب نشان دهم و حتی تصور می کنم رزمندگان از این هم بیشتر کهنه شده اند و این موضوع مهم ترین چیزی است که می خواستم در این کتاب بیان کنم.