به گزارش حلقه وصل، شاید برخی والدین تصور کنند که تا سن بزرگسالی فرزندانشان نیازی نیست که مفاهیم اقتصادی و دانش مدیریت امور مالی را به او یاد بدهند. اما در واقعیت اینها مفاهیمی است که کودکان باید از کودکی اهمیت آن را یاد بگیرند، در آستانه بزرگسالی این مفاهیم را با ریسک کمتر تمرین کنند تا در بزرگسالی به تبحر لازم برای به کارگیری آن رسیده باشند.
امروزه مشکل بسیاری از جوانان این است که توانایی مدیریت پول و خرجهای خود را ندارند و یا در پسانداز و تهیه سرمایه لازم برای یک زندگی مستقل مشکل دارند. اینجا همان نقطهای که اهمیت تربیت اقتصادی در کودکی و ریشه دواندن آن در ذهن از همان کودکی، مشخص میشود.
در این سلسله مباحث الهه ریوندی؛ فعال حوزه تربیت و تعلیم اقتصادی از روشهای تربیت اقتصادی و راهنمای انتخاب شغل برای کودکان میگوید. ریوندی مباحث خود را بر اساس تالیفات دکتر مهدی طغیانی؛ اقتصاددان، عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان و نماینده مجلس یازدهم و همچنین دکتر عادل پیغامی، کارشناس اقتصاد و معارف اسلامی و دکترای علوم اقتصادی، ارائه میکند
در دومین مبحث، به سراغ اهمیت تربیت اقتصادی برای کودکان رفتهایم و بررسی کردهایم که در کشورهای دیگر و همچنین از نظر اسلام، تربیت اقتصادی کودکان چه جایگاهی دارد. به کارگیری این مباحث از سن ۶سالگی برای کودکان موضوعیت دارد.
استعدادهای بالقوه و بالفعل
تعاریف زیادی از تربیت وجود دارد ولی یکی از تعاریف ثابت تربیت، تبدیل کردن استعدادهای بالقوه کودک به استعدادهای بالفعل است. یعنی در مسیر کودکی بچهها کاری کنیم تا هر استعدادی که دارد شکوفا بشود و در آینده و بزرگسالی از استعداد خود استفاده کند. پس مهم است که ما استعداد فرزند خود را در نظر بگیریم نه آرزوهایی که برای او داریم یا رویایی که برای آینده و شغل او در سر پروراندهایم.
توجه به آموزش و تربیت افراد نوعی سرمایهگذاری ملی به حساب میآید. ما با تربیت اقتصادی بچهها آنها را برای نقشآفرینی در آینده جامعه آماده میکنیم. به این خاطر که بسیاری از نیازهای اولیه ما مثل سرپناه، غذا، لباس و... از طریق رفتار اقتصادی برآورده میشود.
تربیت اقتصادی در کشورهای دنیا
در بسیاری از کشورهای دنیا در سیستم آموزشی تعلیم، فهم مفاهیم و مهارتهای مربوط به تصمیمگیری و تحلیل اقتصادی گنجانده شده است. حتی این مفاهیم از سنین پیش از دبستان هم به صورت غیررسمی به بچهها آموزش داده میشود.
تجربه تربیت اقتصادی در آمریکا، بیشترین تاثیر را در برنامه تربیت اق تصادی سایر کشورها داشته است. این پیشتازی زمانی اتفاق افتاد که آمریکا وارد رقابت اقتصادی و علوم و فناوری با ژاپن شد. ریگان در زمان ریاستجمهوری خود در گزارشی درباره وضعیت اقتصادی کشورش اینطور مطرح کرد که: « به علت افت برنامههای درسی و آموزش مدارس در زمینه اقتصاد، کشور در خطر است. اگر ما فقط به حفظ و توسعه رقابت اقتصادی موجود بپردازیم در واقع بازار را حفظ کردهایم. درحالی که باید خود را در جریان تحول سیستم آموزشی قرار بدهیم و فراموش نکنیم که سرمایهگذاری در این امر در عصر اطلاعاتی جدید ضروری است»
این روزها کشورهای زیادی در دنیا تجربه تربیت اقتصادی برای کودکان را دارند. به عنوان مثال کره جنوبی تربیت اقتصادی را با توجه به مفاهیمی مثل کارآفرینی، نیروی کار و حقوق کارگر مطرح میکند. آلمان تمرکز خود را بر ایجاد مهارت و عمل به صورت همزمان قرار داده است. ژاپنیها به سختکوشی و نظم و انضباط و همچنین نوآوری در تربیت اقتصادی تاکید دارند.
بومیسازی تربیت اقتصادی
اتفاقی که به صورت جداگانه در هرکدام از این کشورها میافتد چیزی است که از آن تحت عنوان «بومیسازی تربیت اقتصادی» نام میبریم. این بومیسازی در کشور ما ارتباط مستقیمی با مفاهیم اسلام و شرع در زمینه اقتصاد دارد. یعنی لازم است تربیت اقتصادی برای کودکان ما با توجه به اقتصاد اسلامی صورت بگیرد.
توجه اسلام به اقتصاد در همه ابعاد زندگی وجود است. به عنوان مثال از جهت فردی اسلام به تلاش برای کسب روزی تاکید دارد. از نظر احکام اقتصادی بحت «حلال و حرام» مطرح است و مفاهیمی مثل «صدقه، زکات و...» در حوزه اخلاق اقتصادی هستند. حتی از جهت اجتماعی نیز اسلام دستورات اقتصادی مثل تلاش برای رشد جامعه، مسئولیتپذیری در شغلی که فرد به عهده دارد و... را ارائه داده است.
اقتصاد و نحوه هزینه سرمایه مادی در اسلام آنقدر مهم است که یکی از سخنان معروف امام حسین(ع) در روز عاشورا نیز به آن اختصاص دارد. آنجایی که ایشان میفرمایند: « شما سخن حق را نمیشنوید چون شکمهایتان از مال حرام پر شده است.» این به معنی است که تربیت اقتصادی در اسلام تاثیر مستقیم در سعادت دنیا و آخرت افراد دارد.
در تربیت اقتصادی باید چه چیزهایی را به بچهها یاد بدهیم؟
حالا که با تفاوتهای تربیت اقتصادی در دنیا آشنا شدیم باید بدانیم که بر اساس جامعهای که در آن زندگی میکنیم و باور اعتقاداتی که داریم باید چه مفاهیمی را در اقتصاد به کودکان خود آموزش بدهیم.
بچهها باید آموزش ببنید که پول و سرمایه براساس تلاش به دست میآید. یعنی ما باید کار کنیم، کسب داشته باشیم و در ازای آن پول دریافت کنیم. بنابراین مهم است که از سنی مشخص که کودک ارزش واقعی پول را متوجه میشود، بخشی از پولی که میخواهیم به او بدهیم، بر اساس یک فعالیت پرداخت بشود. « اگر به من کمک کنی ماشین را تمیز کنیم، مثل شاگرد رانندهها دستمزد میگیری»، « امروز به من کمک میکنی لباسها را اتو کنیم؟ برای اتو کردن هر پیراهن، مبلغ پول توجیبیات بیشتر میشود». این کا، اگر حتی شامل تمام پولی نباشد که بچهها از والدین دریافت میکنند، اما باعث میشود بچهها متوجه باشند که داشتن پول و زیاد شدن آن از راه کار کردن به دست میآید و باید برای آن تلاش کنند.
پسانداز کن و درست مصرف کن
مفهوم اولیه بعدی در تربیت اقتصادی، بحث مصرف است. کودکان از همان زمانی که متوجه بشوند میشود با پول کالا خریداری کرد دوست دارند تمام پول خود را برای خرید چیزهایی که دوست دارند خرج کنند. اما باید به آنها مفهوم درست خرج کردن و پسانداز را هم یاد داد.
مهم است که بچهها مقدار مشخصی پول در یک زمان مشخص مثلا هفتگی یا ماهانه از والدین دریافت کنند و بدانند اگر تمام پول خود را خرج کردند باید تا نوبت بعدی برای گرفتن مجدد پول صبر کنند. در این مرحله به آنها اولویتبندی خواستهها و اینکه خرید چه چیزی آنقدرها لازم نیست و میشود آن را به تاخیر انداخت، یاد بدهید. این کار همان مدیریت مصرف پول است.
در مرحله بعد برای خریدهای بزرگتر موضوع پسانداز را مطرح کنید. فرزند شما مدت زیادی است که میخواهد برای او «اسکیت» یا « توپ فوتبال» بخرید. فارغ از اینکه توانایی مالی خرید این اقلام را دارید یا نه، از کودک بخواهید بخشی از مبلغ وسیله موردنظرش را طی چندماه پسانداز کند. مهم نیست این مبلغ چند درصد هزینه نهایی وسیله را در برمیگیرد؛ مهم این است که اول کودک یاد میگیرد که باید برای رسیدن به خواسته خود صبر کند و دوم یاد میگیرد که پسانداز میتواند او را به خواستههای بزرگش برساند.
بخشش هم مهم است
مفهوم سوم یکی از موضوعات مهم در تربیت اقتصادی اسلامی است. در علم اقتصاد مفهومی به نام مالیات برای اختصاص بخشی از درآمد به نفع عمومی، کاملا پذیرفته شده است. اما در اسلام به جز خمس و زکات که واجب است، مفاهیم انفاق، بخشش و صدقه هم مطرح هستند.
کودک باید بیاموزد که وقتی درآمد دارد در برابر کسانی که در جامعه نسبت به او در وضعیت اقتصادی ضعیفتری هستند، مسئولیت دارد. مهم است که کودک بداند در یک جامعه اسلامی او فقط مسئول رفع نیازهای خودش نیست و نباید فقط نفع خودش و یا اطرافیان خودش را در نظر بگیرد.
برای آموزش مفهوم بخشش میتوان از مناسبتهایی مثل شروع سال تحصیلی و یاعید نوروز استفاده کرد. از کودک بخواهید بخشی از پول خود را برای خرید لوازمالتحریر و یا لباس به کودکانی که خانوادههای با درآمد پایین دارند اختصاص بدهد. این کار میتواند در حد خرید یک خودکار و یا یک روسری و جوراب باشد. اما همین مقدار هم ضرورت بخشش و انفاق را در کودک نهادینه میکند.
این روزها نهادهای خیریهای معتبر برای کمک به کودکان بیمار یا نیازمند صندوقهای جمعآوری پول تهیه کردهاند. میتوان یکی از این صندوقها را تهیه و در خانه نگهداری کرد. در ادامه از کودک بخواهیم هرازگاهی هرچقدر از پول خود را که فکر میکند لازم ندارد، برای کمک به کودکان دیگر در این صندوق بیاندازد.
با این روشها در آینده بسیار راحتتر میتوان ضرورت مفاهیمی مثل مالیات و یا پرداخت خمس را به کودک آموزش داد.