دانشجویان پیرو خط امام در اولین ماههای دفاع مقدس طی مشارکت در عملیاتی در منطقه هویزه (16دی 1359) مقابل ارتش بعث عراق، حماسه آفریدند و تا آخرین نفس در مقابل دشمن متجاوز ایستادند و جان خویش را نثار كردند. بیش از یكصد تن از نیروهای پاسدار، ارتشی، جهاد و دانشجویان پیرو خط امام از جمله حسین علم الهدی و محمد حسن قدوسی در این رویارویی به شهادت رسیدند و از آنجاکه نیروهای ارتش بعث عراق اقدام به عبور از روی پیکرهای شهدا با تانک و نفربر کردند، تعداد زیادی از شهدا شناسایی نشدند و برای همیشه مفقود الاثر باقی ماندند.
سید محمد حسین فرزند آیت الله حاج سید مرتضی علم الهدی بود که در هشتم مهر 1337، در اهواز چشم به جهان گشود. از آن جا كه فرزند یك خانواده مذهبی و روحانی بود، از همان كودكی علاقه ی وافری به علوم دینی، به ویژه تلاوت قرآن مجید داشت، تا جایی كه با گذشت زمانی كوتاه این توانایی را به دست آورد كه به تدریس قرآن كریم بپردازد. شور انقلابی و مذهبی وی سبب شد تا از 14 سالگی پا به عرصه فعالیت های سیاسی بگذارد.
فعالیت های علم الهدی در زمینه ی توسعه ی امور فرهنگی، مذهبی و سیاسی تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت. تشكیل گروه موحدین با عده ای از دوستان، شروع مبارزه مسلحانه علیه حکومت پهلوی، تكثیر و پخش اعلامیه های امام خمینی(ره)، ایجاد هماهنگی و وحدت بین حوزه و دانشگاه و شركت در حذف فیزیکی مستشار آمریكایی (پل گریم)، بالاترین مقام شركت نفت در اهواز كه سبب ایجاد وحشت بیشتر در دل رژیم و حامیان آن و در نتیجه تداوم اعتصاب در شركت نفت اهواز شد، از جمله فعالیت های علم الهدی در دوران قبل از پیروزی بود.
بعد از پیروزی انقلاب نیز علم الهدی منشأ فعالیت های مختلفی بود كه تأسیس بسیج، مجاهدت در جهاد سازندگی، تأسیس سپاه هویزه و شركت در تسخیر لانه جاسوسی آمریكا همراه با سایر دانشجویان پیرو خط امام از جمله فعالیتهای وی می باشد. علم الهدی كه دانشجوی سال دوم دانشگاه مشهد در رشته تاریخ بود، با شروع جنگ تحمیلی همراه با گروهی از دانشجویان و نیروهای بسیجی، به سوی جبهه های جنگ شتافت.
محمد حسن قدوسی در سال 1336 در قم متولد شد. (او فرزند آیتالله قدوسی دادستان کل انقلاب اسلامی بود که در سال 1360 بر اثر ترور به شهادت رسید.) وی بعد از اتمام تحصیل به مشهد عزیمت نمود. در دانشگاه شروع به همکاری با گروههای مسلمان و مبارز دانشگاه کرد و هر چه بیشتر در متن مبارزه قرار میگرفت، مطالعات اسلامی خود را، علیالخصوص در زمینه جامعهشناسی اسلامی با علاقهای بسیار دنبال میکرد.
وی در 17 شهریور در مشهد در یک درگیری مسلحانه به شدت مجروح شد و برای اینکه توسط ساواک بازداشت نشود، از این بیمارستان به آن بیمارستان منتقل میشد. بعد از بهبود نسبی، با اینکه یک دستش از کار افتاده بود و نیاز به معالجه و استراحت بیشتر داشت، از معالجه کامل خودداری و به مبارزه با رژیم شاه ادامه داد.
محمدحسن قدوسی در ایام جنگ به جبهه سوسنگرد رفت و به سپاه هویزه که فرمانده آن شهید علمالهدی بود پیوست. با اینکه از لحاظ جسمی ضعیف و از ناحیه دست جانباز بود، در عملیاتها شرکت میکرد و شبها با نفوذ به صف دشمن به مینگذاری مواضع آنها میپرداخت.
ماجرای رشادت دانشجویان پیرو خط امام در منطقه هویزه به این نحو بود که در آذر 1359، پس از شكست بیش از دو گردان از نیروهای عراقی در جنوب سوسنگرد به دست نیروهای ایران، یك گروهان از نیروهای سپاه اهواز برای محافظت و پدافند شهر هویزه، از سوسنگرد به آن شهر اعزام شدند. افراد این گروهان، پس از رسیدن به منطقه و استقرار، عهده دار حفاظت از جنوب تا جنوب غربی شهر هویزه شدند.
نیروهای عراقی در این منطقه متشكل از واحدهای تانك، موشك های زمین به زمین و امكانات نظامی پیشرفته و بیش از 6 هزار نفر پیاده بودند. ولی نیروهای اندك مدافع شهر، از كمترین امكانات دفاعی هم بی بهره بودند. دشمن در آغاز هجوم سراسری خود، ظرف 48 ساعت از محور هویزه تا كرخه پیشروی كرده و در امتداد آن مستقر شده بود، به طوری كه فاصله آن ها تا هویزه حدود 10 كیلومتر بود.
تاكتیك دشمن این بود، كه با تصرف سوسنگرد، هویزه خود به خود سقوط می كند. در چنین شرایطی 50 تا 60 نفر از نیروهای سپاه برای جلوگیری از پیشروی دشمن مسؤولیت مین گذاری جاده ها را به عهده گرفتند. چراکه این جاده ها و راه های عبور، برای دشمن مانند رگ های حیاتی برای ادامه تجاوز محسوب می شد. دو هفته قبل از آن كه عملیات نیروهای ایران علیه نیروهای ارتش بعث عراق در این منطقه انجام گیرد، بنی صدر دستور تخلیه هویزه را از نیروهای بسیج و پاسدار و استقرار در سوسنگرد را صادرکرد! این دستور بنی صدر، با مخالفت جدی شهید سید محمد حسین علم الهدی و دیگر نیروها مواجه شد. تنها بعد از آن كه علم الهدی با حضرت آیت الله خامنه ای تماس گرفت، دستور بنی صدر لغو شد و نیروهای پاسدار در هویزه باقی ماندند.
یك هفته بعد، تصمیم بر آن شد كه از محور هویزه و سوسنگرد حمله انجام گیرد. این عملیات را می توان نقطه عطف عملیات منظم نیروهای ارتش و سپاه دانست. بار دیگر بنی صدر، شعار جدائی ارتش از سپاه را سر داد و گفت: سپاه نباید در این عملیات شركت كند. نیروهای بسیجی و سپاه كه در منطقه بوده و اغلب آن ها به منطقه آشنایی داشتند، این ترفند بنی صدر را ضربه شدیدی بر پیكر عملیات می دانستند. بار دیگر، این مسأله با تلاش علم الهدی و تماس های مكرر ایشان با مسؤولان در تهران، حل شد و قرار شد كه سپاه به عنوان پیاده نظام ارتش در عملیات شركت كند.
15 دی 1359، روز آغاز عملیات بود. برای این عملیات دو تیپ از لشكر 16 زرهی قزوین و یك تیپ از لشكر 92 زرهی اهواز در نظر گرفته شده بود، كه دو گردان از نیروهای سپاه و عده ای هم از نیروهای جنگ های نامنظم (شهید چمران) نیروهای ارتش را یاری می دادند. از جمله اهداف این عملیات، پاكسازی شمال و جنوب كرخه كور از وجود نیروهای متجاوز ارتش بعث عراق و آزاد سازی پادگان حمید و منطقه جفیر بود. دستاورد عملیات در این روز موفقیت آمیز بود. اما هنوز عقبه های اصلی دشمن در پادگان حمید و سه راهی جفیر آسیب ندیده بود. نیروهای ایران، پس از تصرف مرزهای كرخه و حاج بدر، قصد پیشروی به سوی پادگان حمید را داشتند. اما بنا به دلایلی، مانند نرسیدن مهمات، قرار بر این شد كه ادامه عملیات در 16 دی ماه انجام شود.
شانزدهم دی 1359، نیروهای سپاه در جلوی تانك های ارتش مستقر شده و منتظر دریافت رمز حمله بودند، كه رفت و آمد تانك های دشمن زیاد شد و پس از آن، هواپیماهای دشمن به قصد بمباران ظاهر شدند. از طرف دیگر نیروهای ایرانی زیر آتش توپخانه، كاتیوشا و خمپاره قرار گرفتند. متاسفانه نیروهای ارتش عراق با شناخت دقیقی كه از منطقه داشتند، عده ای از رزمندگان ایرانی را به شهادت رساندند. لشكر 9 مكانیزه ارتش عراق دست به عملیات زده بود و چون نیروهای خودی انتظار این حمله را نداشتند، فرماندهی دستور عقب نشینی به طول 500 متر را به صورت تاكتیكی صادر كرد. این دستور باعث شد كه تانك ها عقب نشینی كنند و عراقی ها با این تصور كه نیروهای ایران شكست خورده و فرار كرده اند، وارد منطقه شدند.
در این ضد حمله سنگین دشمن، كه نیروهای ایرانی مجبور به عقب نشینی شدند، ارتباط بیسیم بیش از یكصد تن از نیروهای پاسدار، جهاد و دانشجویان پیرو خط امام از جمله حسین علم الهدی با نیروهای خودی قطع شد و سرانجام همگی به شهادت رسیدند و از آنجاکه نیروهای ارتش بعث اقدام به عبور از روی پیکرهای شهدا با تانک و نفربر کردند، تعداد زیادی از شهدا شناسایی نشدند و برای همیشه مفقود الاثر باقی ماندند.
مدافعان هویزه که جلوتر از سایر نیروها مشغول جنگ بودند از خبر عقبنشینی باخبر نشدند و در منطقه جاماندند و به محاصره تانکهای دشمن درآمدند. مسعود انصاری یکی از بازماندگان این حماسه مینویسد:« تعدادی از تانکهای دشمن در صحنه بودند و ما خیال میکردیم که ارتش هنوز در حال مقاومت است. یکی از تانکهای عراقی در جاده به 20، 30 متری ما رسید. حسین علمالهدی با اشاره به من گفت: «برجک تانک را بزن». من هم زدم و خود حسین هم زد. دو تا تانک دیگر نیز با آر.پی. جی زده شد و برای چند دقیقه پیشروی آنها متوقف گردید. در این عملیات با وجود اینکه ما بیسیم داشتیم، خبرعقبنشینی به ما نرسید. من خودم چندین بار معرف لشکر را صدا زدم که جریان چیست؟ گفت: « به گوش باش.» چند بار دیگر صدا زدم گفت: « تیپ1 دارد تغییر موضع میدهد». بعد از چند دقیقه دیگر ارتباط ما قطع شده بود تا اینکه محاصره شدیم. همه بچهها مقاومت کردند. چنانکه در کانال کوچکی کنار جاده بیش از 50 نفر شهید شدند.» عراقیها با تانک از روی اجساد مطهر شهدای هویزه گذشتند، طوری که هیچ اثری از شهدا نماند. بعدها جنازهها به سختی شناسایی شدند. حسین را از قرآنی که در کنارش بود، شناختند. قرآنی با امضای امام خمینی(ره) و آیتالله خامنهای.
مقام معظم رهبری دراین باره فرموده اند: « برادر عزیز ما حسین علمالهدی در مشهد در جلسات و کلاسهای ما شرکت فعال میکرد، اما هنوز من ایشان را دقیقاً نشناخته بودم که چه نابغه مسلمانی است تا اینکه به اهواز رفتم و از نزدیک چندین برنامه و خاطره با شهید داشتم. از جمله آخرین روز شهادت حسین یعنی روز 28 صفر من کنار کرخه نور ایستاده بودم که نماز بخوانم که یکباره مشاهده کردم که حسین علمالهدی و عدهای دیگر از برادران از جمله حسن قدوسی (فرزند آیتالله قدوسی) خیلی گرم و صمیمی و خیلی پرشور با من برخورد کردند و من هم از دیدارشان بسیار خوشحال شدم و پس از مقداری صحبت گفتم:« ارتش ما رسیده است به اینجا، شما میتوانید برگردید». اما حسین گفت:« نه آقای خامنهای ما میخواهیم برویم به پیش». البته آنها در حقیقت به پیش رفتند و به لقاءالله پیوستند».
در پی این واقعه نیروهای بعث عراق در تاریخ 18 دی 1359، هویزه را اشغال كردند و پس از آن فرمانده نیروهای عراقی (خلیل الدوری) دستور داد تعدادی از مردم بی گناه، را دست بسته در یك گودال قرار داده و به شهادت برسانند و سپس نیروهای ارتش بعث عراق تمام شهر را با دینامیت و بلدوزر نابود كردند. بدین ترتیب 1800 واحد مسكونی و تجاری و سه مسجد و دو حسینیه و شهر به تپه ای خاك مبدل شد. در سال 1361 با پیشنهاد تولیت وقت آستان قدس رضوی و موافقت امام خمینی(ره) بازسازی کامل شهر به آن آستان محول شد.
در این حماسه بزرگ حسین علمالهدی و 148 تن از همرزمانش که برادران ارتشی لشکر 16 زرهی قزوین هم جزوشان بود، به شهادت میرسند. تعدادی نیز با تن مجروح و با استفاده از تاریکی شب خود را به نیروهای خودی رساندند تا به عنوان پیامآوران حماسه هویزه رسالت سنگینتری را بر دوش بگیرند. دشمن زخمخورده گستاخانه و مغرور به پیشروی ادامه میدهد، خطوط از دست داده را بازمیستاند و تمام غنایمش را دوباره باز پس میگیرد. عملیات هویزه با شروع خوب و قابلتقدیرش پایانی غمبار و تراژیک داشت. سران حزب بعث با غرور و نخوت ادعا میکردند که نیروهای ایرانی دیگر هرگز نخواهند توانست حتی یک وجب پیشروی کنند و ارتش عراق برای دست یافتن به اهداف مدنظرش ضربات شدیدتری را به ایران وارد خواهد کرد.
پیامدها و تأثیرگذاری حماسه هویزه سبب شد نیروهای انقلابی به تدریج در قالب سپاه و بسیج سازماندهی شوند و دو ماه بعد عملیات محدود امام مهدی(عج) را در منطقه سوسنگرد طرحریزی و اجرا کردند. پس از این اتفاقات، مرحله جدیدی در تاریخ دفاع مقدس آغاز شد و نیروهای مردمی و سپاه با استفاده از روشها و تاکتیکهای مبتنی بر روحیه انقلابی مسئولیت سنگینتری را در جبهههای جنگ بر عهده گرفتند.
چهل و هشتمین بسته فرهنگی «حلقه وصل» به معرفی آثار مکتوب و تصویری مرتبط با « شهدای هویزه» پرداخته است.
کتاب و آثار مکتوب
پیوند |
مولف |
نام اثر |
نصرت الله محمودزاده |
حماسه هویزه |
|
نصرت الله محمودزاده |
سفر سرخ |
|
عیسی خلیلی |
شهیدسرلشکر سیدحسین علم الهدی |
|
یونس شریفی و سید قاسم یاحسینی |
گزارش به خاک هویزه |
|
زهرا حیدری |
هویزه |
|
داود امیریان |
مناطق جنگی ایران؛ هویزه |
|
سعید زاهدی و جعفر شیرعلی نیا |
کتاب راوی؛ روایت هویزه |
|
حمیده رضایی |
ابوذر واژه: هویزه - دهلاویه |
فیلم و ویدئو
مستند کوتاه حضور و بیانات رهبر انقلاب در یادمان شهدای هویزه(1375)
مستند کوتاه «حماسه» (شهدای هویزه)
گزارش خبری «هویزه؛ شهر مقاومت و ایستادگی»
کلیپ «اینجا هویزه»
گزارش خبری «یادمان شهدای هویزه»(1)
گزارش خبری «یادمان شهدای هویزه»(2)
پوستر و آثار گرافیکی