سرویس پرونده_ حجتالاسلام دکتر احمد رهدار: وزارت ارشاد در برابر صحبتهای مقام معظم رهبری در حوزه فرهنگ بیشترین مسئولیت را دارد. این مسئله دو علت دارد؛ اولین علت این است که بودجه فرهنگی که در اختیار ارشاد است اگر نگوییم چندصد برابر، چند ده برابر بودجه فرهنگی تمام نهادهای فرهنگی کشور است.
در نظر بگیرید یکی از موسسات فرهنگی که زیر نظر وزارت ارشاد فعالیت می کند همین نهاد کتابخانه های عمومی کشور است. این نهاد وظیفه اش این است که کتاب ها را تهیه کند و برای کتابخانه ها بفرست اما بودجه اش چند ده میلیاردی است و یا اینکه یک موسسه دیگر را در نظر بگیرید مانند معاونت سینمایی که برای یک فیلم تا 12 میلیارد تومان هم هزینه می کند. البته بنده نمی گویم که این مسئله اشکال دارد یا فیلم نباید ساخته شود اما در هر حال این بودجه، بودجه ای است که در وزارت ارشاد استفاده می شود و قابل مقایسه با جاهای دیگر نیست.
نکته بعدی که باعث می شود ارشاد همواره در اینگونه مباحث مورد توجه قرار بگیرد، وابسته بودن بسیاری از مراکز فرهنگی به ارشاد است. بیشتر مراکز فرهنگی به لحاظ ساختاری وابسته به ارشاد هستند اما این مسئله هم به این معنا نیست که اگر یکی از این نهادها کار خلافی را انجام داد ما این حق را داشته باشیم که ارشاد و مسئولین رده بالا را متهم کنیم. ما حتی به نهادی مانند صدا و سیما هم که زیرمجموعه رهبر معظم انقلاب قرار می گیرد و حضرت آقا رئیس آن را انتخاب می کنند نیز انتقاد داریم.
یکی از مهمترین کارها برای نخبگان و کارشناسانی که به وظایف این نهادها آشنا هستند این است که نقشه جامع فرهنگی را همان طور که ترسیم شده مطلوبیت های فرهنگی اش را در بیاورند و در این حوزه کار کنند مانند طرحی که شورای فرهنگ عمومی چندین سال پیش در قضیه حجاب انجام داد و 50 جلسه کارشناسی را تدارک دید و طرح حجاب را مورد بررسی قرار داد.
مسئله دیگر نهادهای مسئول فرهنگی هستند که در قبال پولی که دریافت می کنند گزارش کار درست نمی دهند. اتفاقا مشکل ما در همین جاست. بدی کار این است که ما بیلان زده شده ایم در حال حاضر چون ما قانون های دقیقی نداریم در همین وزارت ارشاد یکی از دوستان به من می گفت که ما برای پروژه ای صد میلیون هزینه کرده ایم 40 میلیون از آن پول خرج پروژه شده است و 60 میلیون بقیه اش را فردی را که پول را گرفته به جیب زده است.
باید جلوی بسیاری از این کارها گرفته شود. تا جایی که اطلاع دارم اکثر ادارات ما و موسسات فرهنگی ما گزارش می دهند اما گزارش ها غیرواقعی است. موسساتی هستند که از وزارت ارشاد و جاهای دیگر پول می گیرند در حالی که فقط اسم شان ثبت شده است و وجود خارجی ندارند. این ها نمونه های کوچکی است که بنده تصادفا با آنها برخورد کردم بسیاری ازا ین موسسات هستند که ما از وجودشان خبر نداریم و آسیب ها جدی تر از این حرف ها است.
بر همه این نهاد ها باید نظارت جدی تر دنبال سود. نظارت ها هم باید تصادفی باشد. مثلا در بازدیدهای رسمی کشور هم که ما داریم اگر فلان مسئول بخواهد به استانی برود از یک هفته قبل خبر می دهند و همین باعث می شود تا کارهای صوری شروع شود. در حوزه فرهنگ نیز این مسئله صدق می کند و همه کارها به اصطلاح ماست مالی شده است آنهایی که واقعا در حوزه فرهنگ کار می کنند و به معنای واقعی فرهنگی هستند معمولا سرشان کلاه میرود.