به گزارش حلقه وصل، چهاردهمین قسمت از برنامه به اضافه مستند، با پخش و بررسی مستند «A157» روی آنتن شبکه مستند رفت. این برنامه با حضور بهروز نورانی پور کارگردان مستند، محمدتقی فهیم منتقد و حسن شمشادی کارشناس تحولات سوریه و خبرنگار صداوسیما برگزار شد.
بهروز نورانی پور پس از پخش مستند و در بخش گفتگوی برنامه به اضافه مستند با اشاره به فرآیند تولیدA157 گفت: من در فرآیند تولید فیلم دایان، در حالی که برای دیدن برخی لوکیشن ها بودم، با یک عکاس جنگی به نام زبیر عبدالله آشنا شدم. زبیر فردی بود که خودش عکاس پرتره بود و قرار بود لوکیشن هایی را نشان ما بدهد. در فرایند این اشنایی او عکسهایی از سوژه هایش به من نشان داد که در میان انها عکس یک دختر 10ساله بود. زبیر از فلاکت ها و سختی هایی که برا این دختر به وجود آمده بود برای من گفت. اینکه برادر و پدرش را ازدست داده، مادرش مفقوده شده است و دیگر چیزها. در شرایط جنگی شاید شنیدن این حرفها طبیعی جلوه کند تا آنجایی که گفت آن دختر باردار است. این سختی آخری را که برایم گفت سرآغازی شد برای تولید این مستند که زمان زیادی هم طول کشید.
نورانی پور با اشاره به همراهی با سوژه های فیلمش در مقاطع مختلف فیلم درباره فشار جنگ بر روی زنان و کودکان گفت: 70، 80درصد بار جنگ روی زنان و کودکان است. A157 سراسر جنگ است. همه فیلم خط مقدم است. آب نیست، نفت نیست، زمستان سرد، تابستان گرم و همه اینها مبارزه است. مبارزه ای برای زندگی و زنده ماندن. من در مورد سوژه هایم اینطور فکر می کنم که کسی که در جنگ از بین می رود و کسی که تبعاتش را تحمل می کند وجوه تلخی از جنگ اند که دومی شرایط بدتری را تجربه می کند. جنگ سخت و تلخ است و بچه های فردای جنگ توقع دارند.
کارگردان A157 درباره استقبال جشنواره های خارجی از این مستند و نگاهی که به آن داشتند می گوید: این مستند در 17، 18 کشور دنیا پخش شد و جایزه گرفت. در جشنواره فیلم حقیقت و جشنواره فیلم فجر هم دیده شد و سیمرغ بلورین بهترین فیلم را دریافت کرد. در این میان نکته ای که به عنوان بازخورد داخلی آن بود این مسئله بود که ممکن بود این جنگ نزدیک مرز ما باشد و کشور در خطر تهاجم باشد و به هر صورت این جنگ با این شرایط و تعریفی که A157 دارد ممکن بود برای نوامیس ما پیش بیاید. در جنگ ها می گویند فتح خاک و فتح جنسیت که این دوباهم ارتباط دارند. شگفت آور است که وقتی خاک یک سرزمینی مورد تجاوز قرار می گیرد اولین قربانیانش زنان و بانوان آنجا هستند.
نورانی پور در مورد تاثیر مستند بر نگاه سیاستمداران نیز افزود: رسالت مستند ساز انعکاس یک رویداد است اینکه با اثر بر دولتها تاثیر بگذارید قابل تحلیل تر و قابل بررسی تر است. انگیزه مستندساز انتقال پیغام هست. کسانی که از کشورهای مختلف این فیلم را دیدند، دیدشان چندگانه بود، از زوایای خودشان می دیدند، اما یک ویژگی مشترک بین همه وجود داشت که می گفتند باید سیاستمداران درباره جنگ فعلی درخاورمیانه تغییر نگرش دهند.
وی در مورد سوژه های A157هم گفت: آنها در حال حاضر در یکی از کمپ های سازمان ملل هستند در انتظار رفتن به یک کشور ثالث اند و به زودی ممکن است کارهای مهاجرت شان اتفاق بیفتد.
در ادامه بررسی مستنند A157محمدتقی فهیم و حسن شمشادی مباحث مربوط به این فیلم را مورد بررسی قرار دادند. محمدتقی فهیم با اشاره به A157 گفت: از این مستند در بین مستندهای سال های اخیر می شود به عنوان یک پدیده نام برد. مستندسازی ما در کلیت رشد کرده و مستندسازهای تازه نفس، جسور و کاربلد وارد حوزه مستندسازی شدند و شاید به همین دلیل هم، مستند در سفره مصرفی مردم قرار گرفته و دیده می شود. اما این مستند ویژگی های منحصربفردی دارد که در مستندهای بحران کمتر شاهدش بودیم.
شاید بتوان در انقلاب اسلامی از سه نسل مستندسازی بحران نام برد؛ گروهی که در ایام انقلاب وارد حوزه مستندسازی بحران شدند، گروهی که در جنگ متولد شدند که بارزترین و شاخص ترین آنها شهید آوینی بود و گروه دیگری که بعد از اتفاقات منطقه تلاش خود را در این حوزه شروع کردند.
فهیم با اشاره به شاخصه های A157گفت: مستند A157 از ویژگی های شاخص تری نسبت به چیزای که ما دیدم برخوردار هست که منحصر بفردش کرده. مستندساز دقت زیادی کرده که فراتر از مستند تبدیل به یک درام پیچیده تاثیرگذاری بکند، نه اینکه از حساسات مخاطب صرفا بخواهد استفاده کند بلکه داستانگویی کرده و کارهای نمادپردازانه داشته است. اینکه در مستند بتوانیم هم داستان بگوییم هم قصه ادمها را روایت کنیم خودش یک موفقیت است.
این منتقد سینما اضافه کرد: این مستند هم در دل بحران است، و هم دارای فرم جذابی است، و هم گروههای روشنفکری را می تواند ارضا بکند و مفاهیمی دارد که به این دسته از مخاطبین را اقناع می کند و در عین حال کاری دردناک و تلخ است. اینکه سه دختر محور روایت داستان هستند و قربانیان یک گروه عقب مانده فاشیستی شده اند سوژه قابل توجهی است.
در ادامه حسن شمشادی، کارشناس و تحلیلگر مسائل سوریه، با اشاره به این مستند گفت: ما در عرصه خبر تلاش کردیم که واقعیات را نشان بدهیم اما جای خیلی از مسائل در خبر خالی است. خشونت، آوارگی، سربریدن های داعش و این مسائل گفته شده است اما موفقیت این مستند این است که در حاشیه جنگ تجاوزی را که به آوارگان می شود و تلخی هایی که سه دختر جوان در این مسیر تحمل کردند را روایت می کند. این مستند از بعد از بعد پرداختن به حاشیه جنگ که خارج از انفجار و توپ و تانک و هواپیما ست موفق بوده آنطور که صدای یک گلوله در فیلم نیست اما انقدر تاثیرگذار است که می تواند سختی های جنگ را نشان دهد.
شمشادی در رابطه با مرتبط بودن یا نبودن اتفاقات سوریه با بهار عربی اضافه کرد: پیش از سوریه انقلاب های مردمی مصر و تونس و لیبی و بحرین و ...صورت گرفت که برخی موفق شده و برخی نشدند و برخی ادامه دارد. اما آنچه در سوریه اتفاق افتاد این بود که بخشی از مردم سوریه مطالباتی از نظام حاکم داشتند و این فرصت را مناسب دیدند تا اصلاحات خواهی کنند. این ظاهر قضیه است. باطن قضیه برنامه ریزی ها و طراحی های است که از پیش در سوریه صورت گرفته بود. طرای هایی که درباره ناکارامدی و اشتباهات نظام سوریه شده بود، روی اینکه دستگاههای امنیتی ناکارآمد هستند کار شده بود و حتی اینکه سوریه پلیس ضد شورش ندارد و اگر مردم به خیابانها بیایند ارتش با انها مواجهه می کند و همین موجب خونریزی می شود جریان ادامه پیدا می کند، طراحی شده بود.
شمشادی ادامه داد: برخلاف همه انقلاب های مردمی در سوریه در ظاهر شعار اصلاح طلبانه ازادی و دموکراسی بود اما در کنارش خیلی شعارهای طائفه ای سر می دادند و می گفتند مسیحی ها باید به بیروت بروند. فرقه گرایی و طائفه گرایی در سوریه خودنمایی می کرد. سران کشورهای غربی هم که در کشورهای منطقه از نظام حاکم حمایت می کردند، در سوریه امدند از گروههای تروریسیتی دفاع کردند. ده ها هزار تروریست از همه جای دنیا امدند و مورد حمایت قرار گرفتند. و اینها بحران را شدت بخشید.
شمشادی در مورد تفاوت گروههای تروریستی در سوریه نیز گفت: در ظاهر و اعمال پدیده های خشونت آمیز مانند سربریدن و رفتارهای دیگر همه شبیه هم هستند اما در باطن تفاوتهایی دارند. برخی شان صرفا ریشه سوری داشتند . بعضی ها تلفیقی هستند. شکل گیری اینها صرفا به واسطه حمایتهای خارجی است . یک عده شان مورد حمایت ترکیه اند و یک عده شان مورد حمایت عربستان هستند عده دیگری نیز زیر نظر سرویس های جاسوسی امریکا و اروپا هستند. این گروههای تروریستی براساس جایی که از سوی آن حمایت می شوند شکل های مختلفی دارند اما در عین حال در درون خودشان با هم اختلاف دارند ویکی از رمزهای ایستادگی نظام سوریه اختلافی است که بین گروهها وجود دارد.
محمدتقی فهیم در ادامه، «چگونه گفتن» را رمز موفقیت A157 عنوان می کند و می گوید: موضوع نقطه قوت این اثر است و البته نحوه پرداخت و چگونه گفتن. این موضوع می توانست دست یک عده دیگر باشد اما با این ظرافت و دقت وارد آن نمی شدند و پرداخت مناسبی صورت نمی دادند. همانطور که در این اثر می بینید بدون رفتن دوربین سمت ادوات جنگی و ابزار آلات جنگی توانسته تلخی های جنگ را روایت کند.
فهیم با اشاره به مستند دیگری با موضوع مشابه A157گفت: موضوع تجاوز به دختران در جنگ و متولد شدن فرزندان نامشروع در فیلمهای دیگر هم گفته شده است اما نگاه A157به نگاه مخاطب نزدیکتر است. یکی از فیلمسازانی که مهاجرت کرد، در عراق موضوع باردار شدن یک دختر توسط نیروهای امریکایی را به تصویر کشیده بود اما دوربینش را در میزانسن دشمن قرار داده بود، اما A157تحلیل دارد و نگاه مخاطب درسراسر جهان را مورد توجه قرار داده است. اینکه فیلمسازی بیاید و از جنگ تحلیل داشته باشد و جایگاه، مرز و موقعیت خودش را در دسته بندی های جهانی درست انتخاب کند و اینکه بداند یک ایرانی است و از نگاه تحلیلگران ایرانی به پدیده نزدیک شود اثر را با ارزش می کند. فیلمساز قبلی در موقعیت دشمن ایستاده و ماجرا را از انجا روایت می کرد. اما فیلمساز ما در میزانسی که قرار می گیرد موقعیت ما و مردم سوریه و مردم صلح طلب و علیه خشونت است.
وی درباره ویژگی های خاص نماهای A157 می گوید: وقتی می بینیم در نمای تیتراژ دوربین به سمت عروسکی که در آبهای گل الود افتاده می رود. این پیام دارد که قربانیان این جنگ چه کسانی اند و همزمان چه کسانی دارند از آب گل آلود ماهی می گیرند و در ادامه فیلم می فهمیم دوست و دشمن چه کسانی هستند. در این اثر نماد پردازی به کمک داستانگویی می اید و صحنه هایی را ایجاد می کند که خود آن قاب به تنهایی کلی حرف دارد که ذهن ما را به درون مایه و تحلیل می رساند و مخاطب را درگیر لایه های مختلف فیلم می کند.
فهیم با تحسین این مستندساز گفت: مستند بحران یکی از سخت ترین ژانرهای مستند است که فیلمسازان بزرگ دنیا که اهل ایثار و فداکاری بوده اند به سمت این نوع مستند رفته و زیبایی شناسی تصویری از دل زیبایی شناسی خودشان بیرون کشیده اند.
حسن شمشادی در ادامه درباره شرایط مردم سوریه گفت: سوریه امروز 11میلیون آواره دارد که 3 میلیون در خارج از کشور و 8 میلیون در خود سوریه و در کمپ و اردوگاه و مدرسه زندگی می کنند. ما با آنها که صحبت می کردیم شرایطی را بازگو می کردند که دقیقا این مستند آمده و به آنها پرداخته است.
شمشادی ادامه داد: آن جایی که نقش اول مستند می آید و دلتنگی اش را برای مادرش را می گوید؛ در واقع وطن حکم مادر را دارد. هم بهش تجاوز شده هم باردار شده هم مسئولیت خواهرانش را دارد همه این سختی ها را می کشند. کل مردم سوریه متاثر از این تلخی ها هستند. اینها از اوج خشونت ها فرار کردند و جای جای سوریه مملو از این آوارگان است.
وی در مورد تاثیر جنگ بر کودکان نیز اضافه می کند: شرایط جنگی همه چیز را جنگی و خشن می کند. شما می بینید بچه ها در جایی از فیلم علیه مرغ و خروس ها خشونت اعمال می کنند. در واقع بازی بچه های جنگ هم بازی جنگ است.
فهیم در ادامه با اشاره به نقدهایی در باره A157 گفت: فیلم در حوزه فلاکت هایی که مردم سوریه با آن دست و پنجه نرم می کنند و موضوع خشونت کم کار کرده است. فیلمساز می توانست خیلی به موضوع نزدیک شود و نکبتی که جنگ پدید می اورد را نشان دهد، می توانست روی ریتم و ضرب آهنگ بیشتر کار کند. این مستندها مثل خود جنگ باید سرعت داشته باشند، چون جنگ خیلی سریع اتفاق می افتد. مستندسازهای جهانی روی ریتم خیلی دقت می کنند. ریتم فیلم کوتاه است.
فهیم به نقاط قوت مستند هم اشاره کرده و گفت: اما خود انتخاب A157 برای فیلم به عنوان چادری که تنها مامن امنیت این بچه ها است در میان این همه اواره و در گل و لای و و شرایط سخت جنگ؛ انتخاب این اسم برای این فیلم به اندازه بسیاری از تریبون های سخنرانی اقایان درباره پدیده جنگ تاثیر دارد. انهایی که بر مسند اداره جهان هستند باید این فیلم را ببینند.
حسن شمشادی در ادامه درباره حضور نیروهای نظامی ایران در سوریه گفت: صرف نظر از اینکه آرمان انقلاب اسلامی، دشمنی مشترک ما و سوریه با رژیم صهیونیستی و اصول موضوعه انقلاب همه اینها حضور در سوریه را تایید می کند. اما اگر همه اینها را کنار بگذاریم می شود گفت که ما به خاطر خودمان و منافع ملی و امنیت ملی مان در سوریه هستیم.
شمشادی با اشاره به مطلبی که یکی از افراد از جناح اصلاح طلب درباره هزینه کرد برای ریزگردها و هزینه کرد در سوریه نوشته است، گفت: این شخص با نگاه و غرض سیاسی خودش نگاه کرده و مردم می توانند عاقلانه شرایط را ارزیابی کنند. مشکلات ریزگردها یک سری عوامل طبیعی دارد و یکسری عواملی دارد که سوء مدیریت برمی گردد، آن کسانی که پرونده نظامی سوریه را داشتند 6 سال است درست به وظایفشان عمل کردند که در نتیجه این فعالیتها رژیم سوریه که قرار بوده چندماهه کارش تمام شود، سقوط نکرده است، اما آیا آن کسانی که مسئول ریزگردها بودند درست عمل کردند؟ هر یک دلاری که در سوریه خرج کردیم را اگر نمی کردیم، امروز باید ده ها برابر ان را در مرزهای خودمان هزینه می کردیم و شاید صدها برابر را در داخل خرج می کردیم. پشت حرفهایی از این جنس در مخالفت با خط مقاومت سوریه اغراض سیاسی نهفته است. از طرف دیگر پیوندهای استراتژیک و معاهدات امنیتی است که بین دوکشور منعقد شده است ایجاب می کند که ما در سوریه حضور داشته باشیم.
فهیم در ادامه درباره سوء مدیریت در فضای فرهنگی با انتقاد از مسئولان این حوزه گفت: فقط در سوریه نیست که در آن غفلت کردیم و به موضوعاتی نپرداختیم. هنوز گنج بی پایان دفاع مقدس پر از موضوعات برزمین مانده است. بحث سوریه بحث انقلاب است. اینکه امروز این انقلاب به کشورهای دیگر جهان هم صادر شده و خیزشهای موجود متاثر از فرهنگ انقلاب است و حتی در سوریه مطالبات مردم انجا بوده که ما حضور پیدا کنیم، همه موضوعاتی است که باید به آنها توجه شود.
فهیم به اختصاص دادن بودجه های نهادهای مسئول به موضوعات بی اولیت اشاره کرد و گفت: مراکز مستندسازی به جای اینکه حداقل سالانه 10، 15 مستند در مورد مسائل استراتژیک و سیاستهای کلی نظام درست کنند به موضوعاتی می پردازند که چه بسا اصلا مسائل مردم نباشد؛ از درخت چنار تا تخم مرغ. نه اینکه نباید به این موضوعات پرداخت اما در اولویت نیستند. به جای اینکه سالی 50، 100 تا مستند درباره سوریه بسازیم و به دنیا بفروشیم مستندهای دنیا را می اوریم وپخش می کنیم و عمله ترویج فرهنگ بیرونی شدیم. مستند سازی مقاومت را تقویت کنیم.
فهیم با تحسین مستندهایی مانند «کویرس؛ وطن کوچک من» و «تنها میان طالبان» افزود:مستندهای تفریحی و سرگرم کننده را باید بخش خصوصی بسازد و بودجه های استراتژیک نظام باید خرج فیلم هایی در حوزه مقاومت و سوریه شود.
حسن شمشادی درباره ریشه های بحران سوریه گفت:سعودی ها با تفکر وهابی و تکفیری قبل از آغاز بحران در سوریه حدود بیست بیست و پنج سال در این کشور سرمایه گذاری کردند. زمانی که گفتند عربستان در سوریه 1000مسجد می سازند خیلی ها استقبال کردندگفتند خب ترویج نمازو اسلام است. اما وقتی 25 سال بعد که ندای حی علی الجهاد از این مساجد بیرون امد متوجه شدند که وهابی ها بیست و پنج سال در این مساجد دارند کار می کنند و به همین جهت می توانند طرفدارانی را جلب خودشان کنند.
شمشادی در توضیح برخی فیلم های شبکه های اجتماعی که از شادی مردم برخی مناطق هنگام ورود داعش حکایت می کند نیز گفت: در ابتدای بحران سوریه بخشی که نارضایتی داشتند تصور کردند کعبه آمالشان جبهه النصره و داعش اند. از طرفی تصاویری شما می بینید تصاویری است که توسط تیم رسانه ای داعش تهیه می شود نه تصاویری که خبرنگار جبهه مخالف یا بی طرف گرفته باشد. نکته دیگراینکه داعش وقتی به منطقه ای ورود می کند در ابتدا اوج خشونت خودشان را نشان می دهند، عده ای را سرمی برند و خشونت به خرج می دهند و چنان رعب و وحشتی ایجاد می شود که در منطقه بعدی مردم مقاومتی نمی توانند داشته باشند به ظاهر هم شده خوشحالی می کنند. یک مقدار از این خوشحالی ها هم برای اوایل بحران است که هنوز هم نشان می دهند اما الان همه فرار می کنند و حتی از خیلی از مخالفین سابق، از داعش بریده شدند و پشت نظام سوریه ایستاده اند.
شمشادی در پایان افزود: سوریه همچنان برای مستندسازی بکر است اما ملاحظاتی که برخی اوقات بیش از حد وجود دارد شرایط را سخت کرده است. پیوست رسانه ای تولید برای ارشیو، باید بشود تولید برای اقناع مخاطب و جوان ها باید اجازه پیدا کنند. ما اگر خوب کار کرده بودیم نباید هنوز به این سوال جواب می دادیم که چرا در سوریه هستیم.