
سرویس پرونده: این روزها در آستانه برگزاری بزرگترین اتفاق فرهنگی کشور یعنی نمایشگاه بین المللی کتاب تهران هستیم و بسیاری از ناشران با کتب زیادی به نمایشگاه کتاب خواهند آمد. از طرف دیگر علاقه مندان به کتاب در زمینه های گوناگون نیز در حال تهیه لیست کتاب های مورد نیاز خود هستند تا در غوغای نمایشگاه کتاب راحتتر بتوانند از میان آنهمه غرفه و انتشارات مختلف، کتب مورد علاقه خود را تهیه کنند. در مطلب حاضر و مطالب دیگری که در روزهای آینده با همین موضوع منتشر خواهد شد می توانید با جدید ترین کتاب های منشر شده از انتشارات مختلف فرهنگی آشنا شوید.
انتشارات «کتاب نیستان» بیشتر با آثار فاخر ادبیات داستانی کشورمان یعنی کتاب های سید مهدی شجاعی شناخته می شود، اما این انتشارات علاوه بر کتب سید مهدی شجاعی کتابهای متنوع دیگری نیز در حوزههای مختلف ادبیات و داستان در مقاطع مختلف سنی منتشر می کند.
کتاب نیستان امسال نیز با بیش از 50 عنوان کتاب جدید در نمایشگاه کتاب تهران شرکت خواهد کرد، در ادامه نام و مشخصات برخی از مهمترین کتابهای این انتشارات را ملاحظه خواهید کرد.
«حریم» صادق کرمیار
صادق کرمیار از نویسندگان پر آوازه کشورمان در عرصه داستان و رمان است که آثارش معمولا درونمایه دینی و مذهبی وجود دارد امسال جدیدترین اثر یعنی «حریم» را توسط کتاب نیستان روانه بازار خواهد کرد. در ابتدای این کتاب میخوانیم: «شاید برخی از خوانندگان عزیز این کتاب تصور کنند داستان یعنی دروغ، یعنی اغراق، یعنی یک کلاغ و چهل کلاغ، اما باور بفرمائید،داستان آقای شمس به طرز کاملا غیر قابل باوری موبه مو اتفاق افتاده است با این حال اگر حرف مرا قبول ندارید خودتان بخوانید. با دقت سطر به سط کتاب را بخوانید و چنانچه یک کلمه دروغ در آن دیدید، دیگر نخوانید...»
مجموعه «رخصت مرشد»
حکایت و روایت از پهلوانیهای و دلاوریهای پهلوانان ایرانزمین، بخشی از تاریخ شفاهی مردمان سرزمین ماست. سالهای سال مردمان ایران با حضور در قهوهخانهها و یا مراکز تجمع مردم، پای نقل و صحبت مرشدهایی مینشستهاند که پهلوانیهای ایرانیان را از دل قصهها و افسانههای کهن ایران استخراج کرده و پس از تصویر آنها در قالب نقاشی به روی پردههای بزرگ، به نقل سینهبهسینه آنها برای مردم پرداختهاند.
قصههای پهلوانی در ایران اما تنها در نقل پردهها و افسانهها و حکایتهای پهلوانی کهن خلاصه نشده است که در بسیاری از حکایات روزمره زندگی مردم نیز ریشه دارد. به عبارت دیگر ایرانیان در گذر زمان افسانههایشان را با زندگی روزمره خود پیوند زده و سعی کردهاند پهلوانهای افسانهای خود را در قامت مردانی از روزگاران معاصر کشف و پیدا کنند. از گذر این تلاش است که بسیاری از پهلوانیها و جوانمردیهای قصهها و افسانهها را در قهرمانان سرزمین خود کشف و بازآفرینی میکنند.
«رخصت مرشد» که قرار است در چندین جلد به چاپ برسد و احتمالا در نمایشگاه کتاب امسال 10 جلد از آن وارد بازار کتاب شود نوشته خسرو آقایاری استن و با رویکرد بازخوانی حکایتهایی از زندگی پهلوانان ایرانی تألیف شده است. هر جلد از این کتاب به ذکر حکایت ها و زندگی پهلوانان یکی از مناطق و سرزمین های کشورمان پرداخته است.
آقایاری در این مجموعه زبان روایی حکایت را در داستانهای خود هرگز از یاد نمیبرد. روایتهایی او حتی به روی صفحات کاغذ نیز همان شیوایی و روانی و تعلیق بیان شفاهی این حکایتها را داراست. شیوه روایت آنها به شکلی است که سنتهای قصهگویی ایرانی را حفظ کرده و درعینحال ادبیاتی را برای بیان اتخاذ میکند که جانمایه آن استفاده از کلماتی است که در لفظ و بیان امروزه ما بسیار به کار میرود و به هیچ روی برای مخاطب غریبه نیست.
رخصت مرشد 1. اردبیل
آقایاری در نخستین جلد از این مجموعه به سراغ پهلوانانی از شهر اردبیل رفته است و هفت حکایت از هفت پهلوان این خطه را روایت کرده است. قصههای این کتاب به ترتیب شرحی است از پهلوانیهای پهلوان بایرامعلی ذبیحی، عبدالحسین روحنواز، محمدحسین بهبودی، فرض علی دولتی، طرلان مرادی، ملا ابراهیم ناقلی، و جواد خان حاجی خواجهلو. تمامی این قصهها بر مبنای داستانی واقعی از یکی از مبارزات این پهلوانان انتخاب و از سوی نویسنده مورد پرداخت داستانی قرارگرفته است.
رخصت مرشد ۲. تبریز
شهر تبریز از دیرباز در تاریخ معاصر ایران شهری پر حماسه بوده است. از سلحشوریهای ایرانیان در جنگهای ایران و عثمانی در دوران صفویه تا جنگهای ایران و روس در دوران قاجاریه. از سلحشوریهای ایرانیان مشروطهخواه تبریز تا قیام مردمی انقلابی تبریز در مبارزات منجر به پیروزی انقلاب اسلامی. مجموعه کتاب قصههای پهلوانی در دومین مجلد خود سراغ پهلوانانی از سرزمین تبریز رفته و زندگی و زمانه آنها را دستمایه روایتی داستانی از پهلوانیهای آنها کرده است. خسرو آقایاری در این مجلد از این مجموعه روایتی داستانی از سه پهلوان نامدار تبریزی با عناوین اللهیار خان تبریزی، ابراهیم حلاج اوغلی و عبدالله سرابی ارائه کرده است. در هر بخش از این کتاب داستانی از جوانمردی یکی از این پهلوانان ذکر شده است که بسیار جذاب و خواندنی است.
رخصت مرشد ۳. تهران
سومین مجلد از کتاب قصههای پهلوانی با نگاهی به پهلوانان افسانهای شهر تهران نوشته شده است. خسرو آقایاری مؤلف این کتاب در سومین مجلد از آن داستانهایی از زندگی پهلوانانی مانند سید حسن رزاز، سید رضا لاهیجی، سید ابراهیم حسینی، محمدحسین خان، شعبان سیاه، حاج عبدالحسین فیلی، حسامالسلطان خوشنویسان و شهید مسعود کیانتاش را به روی کاغذ آورده است.
بسیاری از سنتها و باورهای فکری و فرهنگی مردم تهران در دوران قاجار و پهلوی اول و نیز شیوه و سبک زندگی مردم تهران در این دوره، نوع مناسبات اجتماعی و دینی و سیاسی، رابطه میان مردم و پهلوانان، پهلوانان با صاحبمنصبان حکومتی و حتی بزرگان دینی با هردوی آنها، بخشی از آن چیزی است که آقایاری در این کتاب به ارائه آنها پرداخته است. بسیاری از سنتها و اصطلاحات قدیم تهران و نیز باورها و رفتارهای زیستی مردم در تهران قدیم و نیز واکاوی نوع ارتباط آنها با یکدیگر در داستانهای این کتاب، بروز و ظهور یافته است.
رخصت مرشد ۴. شیراز
شهر شیراز اگرچه برای ایرانیان شهر شعر و ادب است و بسیاری آن را با هوای خوش و شعر نابش میشناسند، اما این شهر در میان ایرانیان به صفات دیگری نیز شناخته میشود. شیراز از سویی شهر دینمدارانی است که حول حریم حرم حضرت شاهچراغ (ع) سالها درس غیرتمندی دینی به مردم ایران آموختهاند و شهر پهلوانانی اسچهارمین مجلد از مجموعه قصههای پهلوانی با عنوان «رخصت مرشد ۴. شیراز»، روایتی است از زندگی و زمانه پهلوانان شیراز. پهلوانانی که نه از جنس داش آکل و کاکا رستم که از جنس غیرتمندانی بودهاند که در برابر کوچکترین اهانت و تنگ نظری به باورهای دینیشان، طوفانی به پا کرده و تومار اهانتکنندگان را در هم میپیچیدهاند.
این مجلد از کتاب اما جدای از قصههای جذاب خود درسها و نکتههای جذابی دیگری را نیز برای مخاطب با خود به همراه دارد. درس ادب داشتن در محضر بزرگان دین و رخصت گرفتن از آنها برای هر حرکت اجتماعی، درس داشتن غیرت دینی و استفاده به جا از این حس در برابر آنچه که درصدد زیر سوال بردن آن است. درس خاکساری در مقابل مردمان زمینخورده و دلجویی از آنانی که ناگهان به زمین میخورند و زندگی خود را دچار تغییری آنی میبینند.
داستانهای این کتاب جدای از روایت پهلوانیهای مردمان شهر شیراز، روایتی است از زندگی و زیست سالم و دینمدارانه در جامعه سنتی ایران که قابل تسری به زندگی امروزی نیز هست. نویسنده در کتاب سعی کرده با نمایش شالودههای سازنده زندگی پهلوانان و اسطورههای هر سرزمین، نقش خانواده، دین، بزرگان دین، دوستان و جامعه و بسیاری دیگر از فاکتورهای اعتقادی و اجتماعی در شکلدهی به شخصیت و زندگی یک پهلوان اسطورهای را به نمایش کشیده و جایگاه بالای او را بر اساس همین فاکتورها در میان مردم توجیه کند.
رخصت مرشد ۵. قم
نجمین مجلد از مجموعه قصههای پهلوانی به سراغ پهلوانان شهر قم رفته است. گرچه نام و تاریخ این شهر برای بسیاری از مردم ایران و حتی در جهان به طلاب و مشتاقان به آموختن علوم دینی گره خورده است و بسیاری از مردم، این شهر را به نام اماکن دینی و زیارتی آن میشناسند، اما خسرو آقایاری در پنجمین مجلد از کتابش نشان داده که مردمان قم را نه تنها با میزبانی از زائران خواهر گرامی امام رضا (ع)، که با تربیت پهلوانان نامی و جوانمردانی نیز میتوان شناخت که در گذشتهای نه چندان دور نام و مرام پهلوانی را به آموزههای دینی پیوند زده و سبکی از زندگی را خلق کردهاند که مرور آن هنوز نیز مایه مباهات و آموختن است.
در این کتاب مخاطب با سرگذشت داستانی پهلوانانی از قم مانند پهلوان ابوالقاسم همایونی، صادق قمی، حسین کلهپز، سید تقی کمالی، میرزا عبدالحسین علیشاهی، علی قلیچگرجی، سید شاه محمود برقعی و سید محمود رضوی قمی آشنا میشوند.
خسرو آقایاری در این مجموعه تمامی توان خود را به کار برده تا با سادهترین شکل ممکن به روایت دست بزند و در عین حال با کمک گرفتن از سنت قصهگویی ایرانی، متنی را خلق کرده که مانند بسیاری از روایتهای داستانی کهن ایرانی پر تعلیق و خواندنی و سرشار از نکات نغز و آموزنده است. این نثر را میتوان در بسیاری از آثار داستانی که در تلاش برای بازگویی سنت قصهگویی ایرانی هستند ردیابی کرد. نویسنده این کتاب نیز با ردیابی بسیاری از قصهها و روایتهای پهلوانی در دیگر کتابها و انجام برخی مصاحبهها برای این منظور، دست به خلق داستانهایی زده که از نظر فضا و شخصیتسازی به نوعی بازسازی و خلق داستانی این روایتهاست؛ به همین اعتبار کتاب رخصت مرشد را باید نوعی بازخوانی داستانی روایتهای فراموش شده پهلوانی به شمار آورد.
رخصت مرشد ۶. کاشان
ششمین مجلد از مجموعه قصههای پهلوانی به داستانهایی از پهلوانان کاشان اختصاص یافته است. شهری در حاشیه کویر و در مسیر راه رسیدن به بسیاری از شهرهای جنوبی ایران. کاشان از دیرباز شهری پرتمدن و البته کم حاشیه بوده است. گرچه اهالی این شهر به مانند مردمان کویر سر در گرو آباد کردن دیار و سرزمین خود داشته و نجیبانه از غوغاها و طوفانهای سیاسی دورش نگاه داشتهاند؛ اما داستان پهلوانان و عیاران کاشانی از میان سینههای مردمان آن، سر به بیرون آورده و راه به کتابها و حافظه تاریخی مردم ایران برده است؛ تا جایی که نام بسیاری از آنها امروزه نه در کاشان که در بسیاری از منابع تاریخی به نیکی و به عنوان سرآمدان عیاری در تاریخ ایران زمین یاد میشود.
پهلوانان آقامیر کاشانی، میرپهلوان، رضا گرجیدوز، اکبر رباطی، اکبر دباغ، حسین کلاهدوز و محمد رضا نقوی کاشانی افرادی هستند که این کتاب سعی در شرح گوشهای از خصائل و رفتارهای پهلوانی آنها دارد.
نکته قابل توجه درباره این کتاب شیوه روایت داستانی جذاب آن است که همانند بسیاری از افسانههای کهن، دارای تعلیق و فضاسازی داستانی ویژهای است که مخاطب را در طول مسیر داستان همواره با خود نگاه میدارد. این اتفاق در مسیر قصههای این کتاب به خوبی در روایت رویارویی پهلوانی دیگر با شیر ناصرالدین شاه نیز به خوبی قابل مشاهده است.
رخصت مرشد ۷. کرمانشاه
شهرکرمانشاه شهر پهلوانان و پهلوانیهاست. شهری که در افسانهها و داستانها و خلق و خوی مردمانش و نیز در رفتارهای اجتماعی و سنتهای بومی آن، آئینها و رفتارهای پهلوانی موج میزند. بسیاری از رفتارهای اجتماعی مردمان این دیار را این روزها میتوان برگرفته از سنتهای پهلوانی گذشتگانشان دانست که بسیاری از آنها سینه به سینه در میان مردم منتقل شده است و امروز به دست ما رسیده است.
مجموعه قصههای پهلوانی در هفتمین مجلد خود با عنوان «رخصت مرشد ۷. کرمانشاه» به سراغ مردم این سرزمین رفته و داستانهایی از پهلوانی مردمان این دیار را بازگو کرده است.
خسرو آقایاری در این کتاب بخشهایی از زندگی پهلوانانی چون حسین گلزار، سید قاسم چاشنیساز، محمدعلی سلطان رشیدی (محمدعلی گِنِل)، علیاصغر کله شیر و علیآقا سمیعپور را در قالب روایتهای داستانی برای نسل امروز بازگو کرده است تا با سنتهای مردمان سرزمین خود این بار در قالب داستان و حکایت آشنا شوند.
رخصت مرشد ۸. همدان
همدان شهر افسانهای ایران است، نخستین پایتخت ایران و مدفن بسیاری از بزرگان فرهنگ و هنر ایران. اما شاید مهمترین جاذبه همدان را بتوان در حس پهلوانی و تاریخیای نسبت داد که بر روح این شهر حاکم است. چه از زمان هگمتانه بودنش و چه در زمان تاریخسازی کوه الوندش و چه در دوران بازنمایی بخشی از سرنوشت مردمان این سرزمین در شاهنامه.
آقایاری در هشتمین مجلد از مجموعه قصههای پهلوانی، با عنوان «رخصت مرشد ۸. همدان» به سراغ مرور بخشی از این تاریخ اجتماعی رفته است. او در کتابش شرحی از زندگی و زمانه برخی از پهلوانان نامدار این سرزمین را در قالب روایتهای داستانی بازگو کرده تا چراغ راهی برای مردمانی باشد که راه سعادت و کامروایی در زندگی را از دل سنتها و باورهای اجتماعی قدیمی میجویند.
وی در این کتاب و از میان پهلوان همدانی، به سراغ زندگی و زمانه پهلوان فیله همدانی، پهلوان نایبعلی ملک نهاوندی، پهلوان شعبانعلی آقا نوری ملایری و پهلوان علی میرزای همدانی رفته و داستانهای خود را از دل زندگی و زمانه آنها برگزیده است.
رخصت مرشد ۹. یزد
شهر یزد از دیرباز به عنوان مروارید کویر ایران، دیار مردمان سختکوش ایران بوده است. سرزمین مردان بیادعا و پرکاری که حاصل دسترنج خود را در دل زمین و در میان قناتها و آباد کردن شهرهای و روستاهای کوچک جستهاند. در میان مردمان این شهر اما کم نبودند مردانی که آوازهشان نه از دل قناتها و آبادیهای حاشیه کویر، که با عیاری و پهلوانی به سراسر ایران رسیده است.
در نهمین مجلد از مجموعه قصههای پهلوانی با عنوان «رخصت مرشد ۹. یزد»، خسرو آقایاری به سراغ پهلوانانی از دیار کویری یزد رفته است. پهلوانانی که در تمامی مجلدات قبلی این مجموعه؛ نام و یاد زیادی از آنها برده شده و آوازه مرشدی و پهلوانی آنها همواره زبانزد و مثالزدنی بوده است.
پهلوان بزرگ ایران؛ پهلوان علی عسکر یزدی، پهلوان پرآوازه ایرانی مهمترین شخصیتی است که این کتاب در مجلد نهم بر مبنای آن شکل گرفته است.
دوران طلایی دل شکستگی
مجموعه داستان «دوران طلایی دلشکستگی» ترجمه لیدا طرزی، شامل داستانهای برگزیده جایزه ادبی اُ. هنری در سال ۲۰۰۵ است؛ سالی که پنجمین سال از ورود جهان به قرن بیست و یکم را شکل داده و تحولات اجتماعی و زیستی و… در آن با سرعت سرسامآوری در حال اتفاق افتادن است. در چنین فضایی است که داستان نیز بهعنوان ابزاری برای واکاوی انسان و اندیشهها و رابطههای متقابل میان او و همنوعانش مبدل به یکی از مهمترین متون تولیدشده در ساختار زیستی مدرن میشود.
جایزه اُ. هنری در میان داستانهای منتشرشده در سال ۲۰۰۵ در سراسر دنیا سعی کرده آثاری را که به شکلی به مسئله انسان و ساختارهای شکلدهنده به زندگی مدرن او و نیز احتیاجات و کاستیها او در زیست اجتماعی مدرنش اشاره دارد، انتخاب و در قالب برگزیدگان خود در این کتاب گردآوری کند. داستانهای این کتاب به دلیل تألیف شدن در پنجمین سال از ورود انسان به قرن تازه زیستی خود بر روی کره زمین میتواند بهنوعی نمایشدهنده مهمترین مسائلی باشد که او در آغاز مسیر راه حیاتش در این بازه زمانی با آنها درگیر بوده است.
کجایی که یادت بخیر!
یکی از رویشهای تازه ادبیات و شعر ایران در سالهای اخیر، توجه چشمگیر نسل جوان به طنازی و ادبیات استعاری طنز برای واکاوی بسیاری از مشکلات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است. طنز و طنازی با این همه در دو مسئله همواره محل تامل و توجه بوده است؛ نخست انتخاب سوژه و پرداختن به آن و دوم زبان و شیوه روایت و ارائه یک مفهوم اجتماعی.
طنزپردازان بسیاری در طی سالهای اخیر با توجه به این دو مسئله سعی در پرورش استعداد و خلق اثر داشتهاند و البته در میزان تاثیرگذاری و پذیرش عمومی آثار آنها از سوی مخاطبان همیشه توجه و تردیدهای جدی وجود داشته است.
نسیم عربامیری از طنازان جوان امروز کشور است که به جرات میتوان او را در زمره شاعران و نویسندگانی یاد کرد که چه در کشف سوژه و چه ارتباط با مخاطب و چه پرداخت داستانی با اقبال قابل توجهی از سوی مخاطبان ادبیات طنز همراه بوده، تا جایی که ابوالفضل زرویی نصرآباد از طنزپردازان بهنام معاصر از او به عنوان یکی از طنازان زن که تبحر قابل توجهی در روانگویی و قدرت شاعرانگی دارد، یاد کرده است.
مجموعه شعر طنز «کجایی که یادت بخیر» این شاعر جوان تازهترین دفتر شعر طنز اوست که برگزیدهای از بهترین اشعار طنز وی طی سالهای اخیر را در خود داراست. عربامیری در اشعار این دفتر، موضوع نمادهای زندگی مدرن و تاثیرگذاری اجتماعی آنها را مورد توجه قرار داده است و سعی کرده از زبان روایت طنز به تأثیر و تأثر آنها در زندگی اجتماعی امروز نقدهای تند و البته طنز داشته باشد.
بدرود سعادت زمین
رمان «بدرود سعادت زمین» اثری است از دیوید جی کامپتون، نویسنده انگلیسیتبار که در فضای ادبیات با خلق داستانهای علمی و تخیلی شناخته شده؛ آثار مشهوری چون «کاترین موتنهوی همیشگی» و «سینتاجوی» که دستمایه خلق آثاری سینمایی نیز شدهاند.
این نویسنده که پیش از این اثری از وی به فارسی ترجمه نشده است، به کوشش علی فامیان با این رمان به مخاطبان فارسی زبان معرفی شده و رمزگشایی از جهان داستانی او برای مخاطبان ایرانی مهیا میشود.
کامپتون با وجود شهره بودن به علمی و تخیلینویسی و با وجود اینکه برای نگارش این داستانها توانسته تاکنون عنوان نویسنده ممتاز در این حوزه را از انجمن نویسندگان علمی و تخیلی آمریکا در سال ۲۰۰۷ کسب کند، در این رمان بستر روایتهای داستانی علمی و تخیلی را دستمایه خلق اثری قرار داده که برخی از منتقدان از آن به عنوان یک شاهکار ادبی روانشناختی یاد میکنند؛ شاهکاری جسورانه با نگاهی بدیع به زندگی.
این رمان با سفری بدون بازگشت آغاز میشود. سفر جمعی از محکومین به مرگ در زمین که برای باقیمانده زندگی، به سیاره مریخ تبعید میشوند تا زیستن بدون بازگشتی را در این سیاره تجربه کنند. داستان درست از همین مسئله شروع میشود؛ گروهی که در پایان راه زندگی خود در کره زمین قرار دارند با حضور در این سفر پیشتاز کشف راز و شیوه زندگی در مریخ میشوند و در واقع تقلای آنها برای زیستن و زندگی است که به مخاطب این رمان دید تازهای درباره فلسفه حیات میبخشد.
از جناب پو چه خبر؟
سال پس از درگذشت ادگار آلن پو، این نویسنده برای مخاطبان ادبیات در ایالات متحده آمریکا و نیز ایران آنقدر مهم و قابل اعتنا و جریان ساز هست که همچنان داستانهایش محل خوانش و بحث؛ و از منظر ترجمه مهم و قابل توجه به شمار آید.کتاب «از جناب پو چه خبر؟» نیز بر مبنای همین باور، پنج داستان کوتاه و یک مقاله از این نویسنده را با ترجمه لیدا طرزی در اختیار مخاطب قرار داده است. داستانهایی که بار دیگر ایده و اندیشه پو در داستاننویسی و نگاه او به دنیا را بازگو میکند.
ششصد جرعه
نهج البلاغه به عنوان میراث جاودان شیعه از مولای متقیان امام علی (ع)، کتابی است که تاکنون آنچنان که شایسته و بایسته است در میان سطوح میانی جامعه شناخته نشده است. به عبارت دیگر شیفتگی مفسران و مترجمان این کتاب از دریای کلام امام علی (ع) به طور معمول آنچنان بوده است که رشته کلام در دستان آنها عمومیت لازم را به دست نیاورده است و کلام به طور معمول در سطح نخبگان روایت شده است.
با این همه دریای کلام نهچ البلاغه را در طول تاریخی بسیاری از مفسران و مترجمان ایرانی و غیر ایرانی در قالب شربتهایی گوارا و کوتاه در ظرفهای مکتوبی برای نوشیدن مخاطبان محیا کرده و در اختیار آنها قرار دادهاند. این دست از آثار برخی از جملات و گفتارهای نهج البلاغه را به صورت منتخب از متن خارج و ارائه داده است. این دست از آثار به طور عمده یا به زبان عربی بوده که برای مخاطبان ناآشنا با این زبان قابل استفاده نیست و در آثار منتشر شده به زبان فارسی نیز بیش از هر چیز به شرح و توضیح یک عبارت و متن پرداخته شده و در کنار آن نیز اشعار و سایر مطالب پژوهشی افزوده شده که همگی در نهایت مخاطب را از جذابیت و دریافت حقیقت متن دور کرده است.
کتاب «ششصد جرعه» اثر سید محسن طباطبایی بر این مبنا، کوششی است برای رفع این نقص و ارائه منتخبی از متون نهج البلاغه برای مخاطبان با سطح ادراک عمومی. مولف برای این مهم در کتاب خود دست به انتخاب جملات نهج البلاغه بر اساس تقسیمبندی موضوعی مشخصی پرداخته است که شامل ۳۶ موضوع خاص میشود.طباطبایی در این کتاب هدف خود را استخراج برخی از مهمترین جملات نهجالبلاغه و تنظیم آن بر اساس برخی موضوعات اصلی و فرعی انتخاب شده توسط خود قرار داده است و در ادامه ترجمهای ساده و روان از این جملات برای استفاده عموم نیز ارائه کرده است.
برج سکوت. سه جلدی
ادبیات داستانی در تمامی سالهای خود در دنیا رسالت بازنمایی وجوه زندگی انسان برای او را بر عهده داشته است. به عبارت سادهتر، رمان در یکی از معتبرترین تعاریف خود چیزی جز بازنمایی و شرح مکتوب زیست آدمی تعریف نشده است که این زیست میتواند از زاویه دیدهای مختلف و به شکل و سیاقهای مختلفی انجام بپذیرد.
در ایران و پس از ظهور داستاننویسی مدرن در عصر مشروطه، داستان و رمان بیش از هرچیز انعکاسدهنده بغضها و فریادهای فروخفته سیاسی طبقه روشنفکر و قلم به دست بوده است. خالقان داستان مدرن ایرانی در برهه نخست از حضور آن در ایران و در تلاش برای جدایی از سنت نثرنویسی کهن ایرانی، این قالب را در کنار روزنامهنویسی و طنازی مطبوعاتی و حتی کاریکاتور، روشی قالبشکنانه برای بیان تازه دیدگاههای خود انتخاب کرده و به واسطه آن بخش مهم از ایدئولوژی و باور سیاسی خود را در جامعه نشر دادند. این مسئله و اشتیاق روشنفکران ایرانی برای استفاده از ابزار ارتباطی تازه برای هدایت جامعه استبدادزده و سنتگرای پیرامونشان به سمت آنچه در آن دوران تجدد و دموکراسی یاد میشد ،استفاده کردند.
در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی اما رمان در کنار این کارکرد، توانست در وجوه دیگری از کنش اجتماعی پیرامون خود وارد شده و در کنار بیان ایدئولوژی سیاسی حاکم بر ذهن نویسنده، به دور از فضاهای سیاسی و فکری طبقه روشنفکر، به جایگاهی جدی برای بازنمایی آسیبهای اجتماعی در ایران نیز مبدل شود. بر این اساس اجتماعینویسی به یکی از ژانرهای محبوب ادبیات در ایران مبدل شد و در کنار آن گونههای مختلفی از این نوع نوشتن اعم از داستانهای شهری آپارتمانی تا رمانهای عشقی اجتماعی ظهور کرد و از قضا با استقبال قابل توجهی نیز مواجه شد. با این حال پرداخت داستانی جدی و مستحکم به آسیبهای اجتماعی زندگی مدرن از جمله اعتیاد کمتر مورد توجه نویسندگان ایرانی قرار گرفته و در صورت توجه و در مرکزیت رمان قرار گرفتن نیز به خاطر ناتوانی نویسنده در خلق ادبی در چهارچوبهای حرفهای، روایت مخاطبپسندی از آن حاصل نشده است.
انتشارات کتاب نیستان به تازگی و در همین قالب رمان سه جلدی «برج سکوت» را با عنوان های کتاب اول؛ نمایش مرگ، کتاب دوم؛ دیوار شیشهای، کتاب سوم؛ در مرز دیدار روشنان منتشر کرده است؛ رمانی به قلم حمیدرضا منایی که این اثر نخستین اثر داستانی بلند وی نیز به شمار میرود.
زیر نگاه ماه
کتاب «زیر نگاه ماه» به قلم سید محمدرضا دربندی روایتی است عاشقانه از زندگی امام علی (علیه السلام) و حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) که از زبان حضرت امیرالمؤمنین بیان شده است.
در ادبیات داستانی ایران برای مخاطبان بزرگسال و نیز جوان و نوجوان و حتی کودک، نمونههای بسیاری از بازخوانی و روایت بخشهایی از زندگی ائمه معصومین وجود دارد که بر اساس آن نویسندگان به فراخور حال مخاطب و نگاه هنرمندانه و پژوهشگرانه خود به بازخوانی و بازنویسی فرازی تاریخی از زندگی ائمه پرداختهاند. با این همه در نگارش این دست آثار همواره محدودیتهایی از نقطه نظر روایت از یک معصوم وجود داشته است که تنها گرهگشای آنها خلاقیت و نگاه هنرمندانه نویسنده بوده است.
«زیر نگاه ماه» اثر سید محمدرضا دربندی به این اعتبار اثری است جسورانه و عاشقانه از لحظات زندگی دو تن از معصومین که در تاریخ زندگی شیعه و نیز در تاریخ اسلام دارای اهمیت بسیار زیادی هستند. با وجود شباهتهای متعددی که در اسناد تاریخی درباره شرح زندگی این دو معصوم وجود داشته است، این کتاب و نویسندهاش با خلاقیتی قابل توجه از داشتههای تاریخی موجود برای خلق روایتی استفاده کرده که ماده خامش را همه مخاطبان کتاب مطلعند اما روایت عاشقانه در بیان آن را تا پیش از این تجربه نکردهاند.
همه دلایل متحیر
نوشتن از ائمه اطهار و پیامبر عظیمالشان اسلام و بازنمایی گوشهای از رحمت واسعه آنان برای نسلهای امروزین جامعه اسلامی یکی از اهداف همیشگی ادبیات انقلاب اسلامی در چهار دهه اخیر بوده است و نویسندگان با ابزار و روشهای متعددی سعی در بازسازی داستانی، تفسیری و روایی از تمامی زندگی و یا شمه و گوشهای از زندگی آنها کردهاند. با این همه، مستندنگاری و یا روایت داستانی مستند از زندگی ائمه اطهار در این میان کمتر مورد توجه قرار گرفته که شاید به دلیل مقدور نبودن استفاده از عامل مشاهده برای نگارش چنین متنهایی بوده است.
کتاب «همه دلایل متحیر» نوشته لیدا طرزی را میتوان نمونهای قابل تأملی از تلاش یک نویسنده برای خلق چنین اثری برشمرد؛ اثری که بر پایه یک روایت مستند و به شکلی تصویری نوشته است
طرزی در کتاب خود که هر بخش از آن را به شرح فرازی از زندگی یکی از ائمه اختصاص داده است، سعی کرده با دستمایه کردن یک روایت مستند از زندگی آنها، روایت مستندنگارانه از زندگی و خصائل آنها به نمایش بگذارد؛ با این تفاوت که در این روایت مستند، زبان مهمتر از استناد داستانی برای نویسنده به عنوان ابزار روایت به کار گرفته شده است.
سلطان دلیر
فلسفه و اندیشه در شرق به ویژه در آیین و باور کشورهای چین و ژاپن بر مبنای گذر انسان از جسم و رسیدن به حقیقت که از آن به روح آدمی تعبیر میشود پایهریزی شده است. مکاتب فکری و حتی باورهای مذهبی در این اندیشه دیرپای بشری بر این باور قرار گرفته است که انسان با تمرین و ممارست میتواند از حجاب جسمانی خود عبور کرده و حقیقت زندگی را که همانا زیستن با روح خود و کشف تواناییهای خارقالعاده آن است را حس کرده و با آن مسیر حیات خود را ادامه دهد.
ممارست، تمرینهای سخت جسمی برای تمرکز و رها شدن از قالب و حجاب جسمانی در کنار اندیشیدن به باورهایی از این دست در میان بسیاری از مردم این منطقه و فلاسفه بر همین اساس شکل گرفته است و ترویج آنها نیز در داستان و شعر و موسیقی و نقاشی و سایر هنرهای آنها بر پایه اعتقاد دیرپایشان به چنین اندیشهای صورت میپذیرد.
کتاب «سلطان دلیر» نوشته «یوشیماسا سجیما» نویسنده ژاپنی که با ترجمه محمد هدایی از سوی انتشارات کتاب نیستان منتشر شده است را میتوان نمونهای قابل تامل از تبدیل چنین اندیشهای به حکایتهای داستانی آن هم برای گروه سنی کودک و نوجوان پنداشت.
سرزمین عددهای قرآنی
روایت قصههای قرآن و نوشتن داستانها و حکایتهای بر مبنای کتاب آسمانی مسلمانان، یکی از جذابترین و قابلتوجهترین موضوعاتی بوده که طی سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی از سوی نویسندگان به ویژه برای مخاطبان کودک و نوجوان مورد توجه قرار گرفته و آثار متنوع زیادی در این زمینه تولید شده است. با این همه کمتر داستانهایی بودهاند که برای خلق خود، از پوسته و ظاهر این کتاب آسمانی عبور کرده و از دل آن روایتها و حکایتهایی را برای محاطب خود انتخاب کنند.
کتاب «سرزمین عددهای قرآنی» که به قلم غلامرضا حیدری ابهری تالیف شده، بر پایه چنین اتفاقی و با نگرشی و ایدهای تازه برای داستاننویسی بر مبنای قرآن کریم از سوی انتشارات کتاب نیستان منتشر شده است؛ کتابی که در آن نویسنده تلاش کرده است برپایه متن صریح قرآن و نیز اعدادی که در قرآن کریم از آنها برای بیان موضوعی خاص استفاده شده است، روایتهایی داستانی برای مخاطب کودک تدارک ببیند و آنرا با تصویرگریهای جذاب شهرزاد عباسی به شکلی برای وی ارائه کند که جدای از ظاهر داستانی، باطن معرفتشناسی بخشی از قرآن کریم نیز به مخاطب منتقل شود.
زمزمه های چرنوبیل
ساعت ۱:۲۴ بامداد ۲۶ آوریل، دو انفجار پیاپی، سبب شکافت سقف رآکتور اتمی چرنوبیل و به دنبال آن مواد رادیواکتیو برای ساخت حدود ۱۰۰ بمب اتمی آزاد شد. در آن سال مقامات شوروی سابق، انتشار هر گونه خبر در مورد این فاجعه را به شدت ممنوع کردند. بیانیه رسمی دولت شوروی چند خط بیشتر نبود: «حادثهای در مجتمع هستهای چرنوبیل اتفاق افتاده و یکی از راکتورهای اتمی صدمه دیده و اقدامات لازم برای از بین بردن اثرات حادثه انجام شده است. به قربانیان حادثه کمک و یک کمیسیون دولتی تعیین شده است.»
ولی واقعیت این بود که واژه «صدمه» بیانگر وخامت آن سانحه اتمی نبود که در آن هسته مرکزی راکتور اتمی ذوب شده بود، بخش گرافیت آن در آتش میسوخت و ستون مواد رادیواکتیو آن هزاران متر به آسمان میرفت.این رمان سویتلانا آلکسیویچ، توسط دکتر شهرام همت زاده (عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی) از روسی به فارسی ترجمه شده. و با توجه به احاطه مترجم به فرهنگ روسیه، پاورقی های مفصل و جذابی تالیف شده، که کتاب را بسیار خواندنی تر و شیرین تر می کند.