به گزارش حلقه وصل، اسماعیل امینی در اردوی پایانی دوره پنجم آفتابگردانها در شیراز در خصوص مفاهیم مربوط به نقد شعر اظهار کرد: در فضاهای رسانهای و جلسات شعر و مطبوعات مثل دیگر مباحثی که مربوط به حوزه نقد ادبی است، بحث هایی هست که به دلیل تکرار به مبانی تبدیل می شود و آن چیزی که اصل بوده است فراموش می شود.
نویسنده کتاب «جلسه شعر» خاطرنشان کرد: جمله ای مانند اینکه «اصالت شاعر در به هم زدن صف است نه در صف ایستادن» و رایج شده است، هیچ مبنای استدلالی و علمی ندارد. آیا با این نظریه ها می توان به نقد درست رسید؟ مسلما خیر. اما اینکه به هم زدن صف یعنی چه، مشخص نشده است.
وی گفت: اینکه گفته می شود شعر فلانی آنقدر خوب است که جای نقد ندارد. آیا چنین چیزی می شود؟ درصورتی که تنها در یک صورت قابلیت نقد ندارد و آن هم زمانی است که به دلیل ضعف فراوان جایی برای نقد نداشته باشد. به قول قیصر امین پور شعر می تواند مادون نقد باشد اما نمی توان آن را مافوق نقد دانست.
این شاعر و منتقد ادبی خاطرنشان کرد: نقد شعر پاسخ به این سوال است که چرا شعر عالی و خوب است. چرا از یک شعر تعریف خوب می کنیم و اگر یک شعر خوب نیست دلیل آن چیست.
وی ادامه داد: در نوشتن نقد باید از کلمات احساسی و توصیفی محض خودداری کرد و گزاره علمی نیست. چرا که نقد کار علمی و تحلیلی است و کمّی کردن چیزی است که اصالتا کیفی است. در واقع منتقد می خواهد کیفیت یک شعر را با زبان نقد قابل اندازه گیری کند.
این منتقد ادبی گفت: در روزگار ما مرسوم شده است برای ایجاد محور عمودی در شعر، باید حتما روایت در آن جاری باشد تا به انسجام موضوعی برسد. در این میان نقد باید منتقد پیوستگی و گسستگی بین اجزا در یک ساختار کلی را نشان دهد.
امینی درخصوص اصطلاحات دستور زبان عنوان کرد: در معانی که یکی از شاخه های بلاغت است اصطلاحات دستور زبان را در معنی خودش به کار می برد نه معنی دستور زبانی. مثلا ما به اسم هایی که در جمله اسنادی می آید مسند می گوییم در حالیکه در علم معانی مسند به همه خبرها می گویند اعم از اینکه در جمله اسنادی باشد یا نباشد.
*شعر سعدی مثل شیشه است و شعر حافظ مثل آینه
دکترکاووس حسن لی در اردوی پایانی دوره پنجم آفتابگردان ها در شیراز با اشاره به جایگاه سعدی در شعر فارسی گفت: برجستگی نام سعدی در میان دیگر شاعران به دلیل وسعت و گوناگونی سخن وی است.
این استاد و محقق ادبی تصریح کرد: برای شناخت بهتر سعدی بایستی او را با شاعرانی مثل مولوی و نظامی و حافظ مقایسه کنیم. برای مقایسه او با حافظ باید این نکته را در نظر داشته باشیم که سعدی صد سال پیش از حافظ در شیراز زندگی می کند وحافظ در مجموع کم تر از 500 غزل و سعدی به غیر از شعرهایش در قالب های دیگر تنها 700 غزل دارد.
وی خاطرنشان کرد: سعدی در شعر و نثر آثاری آفریده که در است و شاعری نداریم که نثرشان اینقدر عالی باشد و نویسندگانی نیز وجود ندارد که مانند سعدی شعرشان قابل توجه باشد. شعر سعدی مثل شیشه است و شعر حافظ مثل آینه. شعر سعدی مثل ویترینی شفاف است که سعدی پشت آن نشسته است ولی شعر حافظ آیینه ای است که پیش از دیدن حافظ خود را در آن می بینیم.
حسن لی خاطرنشان کرد: غزل سعدی به شدت ساده است مثل آرامگاه حافظ که نماد فرهنگی ایرانیان است. شعر حافظ خیلی معماری دارد و واقعیت این است که هیچ یک از شاعران ما مثل حافظ مضمون آفرینی و ترکیب بندی ندارد اما شعر سعدی تقلیذناپذیرترین شعر است چون اگر کسی با ترفندهای هنری حافظ آشنا باشد می تواند به مرزهای شعرش نزدیک شود ولی چون سخن سعدی بدون پیرایه های ادبی است، تقلیدناپذیر است.
این استاد ادبیات گفت: زیبایی کلمات سعدی منحصر به خود او است و بی آنکه خود را نشان بدهد از مخاطبان دل می برد. شعر سعدی دارای مراعات های بی نظیری است و روحی دیگر در آن ها نهان است. ساده سرایی همسایه دیوار به دیوار ابتذال است در حالیکه بندبازی سعدی روی این نخ نامرئی به شکلی زیبا بی همانند است و اگر کسی به اندازه کافی با ماهیت زبان سعدی آشنا نباشد و زیر و بم ترکیب سازی را نشناسد، نمی تواند مانند سعدی شعر بگوید.
وی افزود: اما اینکه بدون به کارگیری آرایه های ادبی چگونه سخنی متعالی و فاخر بگوییم ، رازی است که در شعر سعدی پنهان است. هرچند بسیاری از شعرهای سعدی ویژگی هنری خاصی ندارد ولی در جاهایی نیز از این ویژگی ها برخوردار است
حسن لی تصریح کرد: در بیتِ (رفتی و نمی شوی فراموش/ می آیی و می روم من از هوش) تمام رستاخیز بیت روی کلمه هوش است و سعدی سعی می کند بار سخن خود را روی دوش آخرین کلمه های بیت خود بیندازد. بیتِ (گفتی زخاک بیش ترند اهل عشق من/ از خاک بیش تر نه که از خاک کمتریم) هم از دیگر نمونه های آشنایی زدایی شعر سعدی است.
این استاد دانشگاه عنوان کرد: کار مهم سعدی این بود که بخشی از زیبایی های سخن را در لایه های زیرین بیت برای آدم های خاص پنهان می کند. مثلا در بیتِ ( سرو از آن روی گرفته است به یک پای قرار/ که اگر با تو رود شرمش از آن ساق آید) معنی ظاهری بیت روشن است که دلیل یک پا ایستادن سرو روی زمین، خجالت کشیدن از پای تو است. اما در مصرع اول اصطلاح روی گرفتن با وجود واژه شرم در مصرع دوم ایهام خوبی ایجاد کرده است.
وی خاطرنشان کرد: دوستان جوان شاعری که دوست دارند زبان آوری کنند باید بدانند سعدی یکی از شاعرانی است که کارهای شگفت انگیزی در این حوزه انجام داده است. هرچند در این میان عده ای از اهالی ادبیات به سعدی ستیزی پرداختند.
*زبان از همه ارکان شعر اهمیتش بالاتر است
محمدحسین بهرامیان در اردوی پایانی دوره پنجم آفتابگردان ها در شیراز تصریح کرد: تعریفی از مفهوم شعر از سوی دکترمحمدرضا شفیعی کدکنی مطرح شده و همیشه برای من این سوال پیش می آمد که چرا در این تعریف رکن تفکر مورد غفلت واقع شده است.
این شاعر و محقق ادبی گفت: ایشان معتقد هستند سخن بدون اندیشه ای نداریم و این رکن احساس است که ریشه در رکن اندیشه دارد. اما این که در میان عناصر شعر کدام یک مهم تر است، به نظر من زبان از همه ارکان اهمیتش بالاتر است چراکه تمام عناصر پنجگانه در آن پنهان است.
وی اظهار کرد: بخشی از اثرگذاری زبانی در ارتباط مرموز بین کلمات است. در واقع هم نشینی کلمات با کلمات دیگر در هر موقعیت معنای متفاوتی ایجاد می نماید. در این ارتباط ها حتی اگر معنا را حذف کنید باز هم مفهوم و معنای خود را حفظ می کنند.
این شاعر و کارشناس حوزه ادبیات گفت: در حوزه زبان قسمتی از مفاهیم با صوت و هم آوایی کلمات منتقل می شود چنانچه با ترجمه قابل انتقال به مخاطب نیست. در بین شاعران مولانا با دقت نظر در این نکته خیلی از اشعار خود را با تکیه بر عنصر آوایی و موسیقی سروده است و از این طریق شور و حال و وجد عارفانه خود را به مخاطبان منتقل می کند.
وی اظهار کرد: وقتی که یک مفهوم زبان و زیر و بم های آن را خوب بشناسد، می تواند از قابلیت های آن به خوبی هرچه تمام تر بهره مند شود. از طرف دیگر هرچقدر زیست ما شاعرانه باشد می توانیم اثری خلق کنیم که بتوان آن را شعر نامید.
بهرامیان عنوان کرد: مباحثی نیز در خصوص تاثیر الفاظ وجود دارد که با دقت نظر درباره آن ها مطالعات گسترده ای شده است. اما از سوی دیگر کارهای خیال پردازانه و غیر علمی هم توسط گروه های فکری مختلف در قرن های گذشته شده است. بررسی این ارتباطات و به صورت علمی و دقیق می تواند در رشد و تعالی شعر ما تاثیر خوبی داشته باشد.