یا دانشمند باش یا دانشپذیر
معتقدم قلب جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی، «آموزش» است. دلایل زیادی را میتوان برای این اعتقاد برشمرد. دلیل خیلی آشکار و واضح این مدعا این است که در تمام آموزههای اسلامی؛ در قرآن کریم و روایت اهلبیت(ع) و سیره اولیای خدا، صحبت از علم، تعلیم، آموختن و آموزش است. در روایات فرمودند که یا دانشمند باش یا دانشپذیر. از طرف دیگر معرفت، پایه تمدن اسلامی است. اگر به مسیر ساخت تمدن نوین اسلامی با آن آرمان بزرگش مراجعه کنیم، میبینیم که مبانی و اصولش همه متکی به دانش و شخص دانشمندی چون امام(ره) است. امروز هم پرچمدارش انقلاب ما با ویژگی حکمت و دانش در سراسر جهان معرفی میشود. بنابراین باید تولید و توزیع دانش، جزء محورهای حرکت اصلی انقلاب اسلامی تلقی شود و یاران انقلاب هم باید هر کجا که هستند کار علمی، کار آموزشی و کار تربیتی را محور اصلی برنامهها و فعالیتهایشان قرار دهند. به اعتبار ذات حرکت انقلاب اسلامی که متکی بر آموزههای وحیانی است، باید فعالیت اول فرزندان انقلاب اسلامی حرکت علمی و آموزشیشان باشد.
مسئله بعدی در ضرورت لزوم آموزش، شرایط و موقعیتی است که در آن قرار داریم. الان وضعیت جبهه رقیب، چگونه است؟ با یک مراجعه کوتاه هم میتوان به این نکته پی برد که آنها دائما دارند خودشان را در محور فعالیتهای آموزشی، نو میکنند و فعالیت آنها در این عرصه بسیار گسترده است. لذا شرایط روزگار و زمان امروز چنین اقتضایی دارد و میدان و عرصه در همه زمینههای امروز کاملا با حرکت علمی و آموزشی گره خورده است. امروز چه براساس طبع انقلاب اسلامی، چه براساس وضعیت جبهه رقیب و چه براساس نیازهای زمانه و اقتضای روزگار، مسئله «آموزش» خیلی مهم است.
منظور از آموزش؟
منظور از آموزش، آموزش درست، روشمند، هنرمندانه، فناورانه، ماهرانه، عالمانه و بههنگام است. آموزشی که بال دومش ناظر و معطوف به تربیت است. چنین آموزشی خط جهانبینی و ایدئولوژی انقلاب اسلامی را حفاظت و تقویت میکند و از این طریق میتوانیم این مسیر را فراگیر کرده و گسترش دهیم. از همین طریق میتوانیم نیروهای خودمان را توانمند و اثرگذار کنیم و اثربخشیشان را افزایش دهیم. ما با آموزش است که میتوانیم استمرار حرکت انقلاب اسلامی را تضمین کنیم و به مقاصد عالیمان برسیم. تا به هر جا هم که حق آموزش را ادا کردیم، خیلی زود نتیجهاش را دیدیم. هر جا آسیب میبینیم به خاطر این است که حق آموزش را ادا نکردیم. امروز نوبت پرداختن جدی به موضوع کلیدی و اساسی آموزش است تا بتوانیم از این طریق به ارتقای، کیفیسازی، تعمیم و گسترش آموزش در جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی بپردازیم. پرداختن به این موضوع ما را به دو هدف مهم میرساند؛ اول، آموزش جدی خود و کادر نیروهای ارزشمند و انقلابی و دوم، تعمیم آموزش در بخشهای مختلف جامعه و در بین قشر کودک، نوجوانان و نسل جوان. این مساله باید در دستور کار جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی قرار گیرد.
انقلاب آموزشی
امروز نگاه پخته و سنجیده به جبهه فرهنگی انقلاب نشان میدهد که نوبت یک انقلاب آموزشی است و این نکته را باید همه جدی بگیریم. سرمایه ما هم در بخش آموزش، سرمایه بسیار بزرگی است که از حاصل حرکت انقلاب اسلامی و خوشفکریهایی نیروهای انقلاب بهدست آمده است. این سرمایه سرمایهای است که به هر جای عالم رفت، تحول ایجاد کرد و به دلها نشست. کافی است که به تجربه لبنان مراجعه کنید. سبک آموزشی انقلاب اسلامی به خوبی توسط بچههای باهوش و فهمیده لبنان پیاده شده است. لذا واقعا تجربه لبنان مطالعهکردنی است. آنها از طریق آموزش نیروهای ما توانستند حزبالله را تشکیل و برای آن یارگیری و ریشهدارش کنند. همین نگاه است که هر جا میرود و مینشیند و مستقر میشود، تحول ایجاد میکند، نهادسازی میکند و انسان میسازد. این سرمایه عظیم باید با مدیریت دانش، شناسایی و مستندسازی شود. اشکال کار ما این است که نمیشناسیم و بهشدت پراکنده کار هستیم و به تجربیات هم دسترسی نداریم. در اینجا آموزش معطوف و ناظر به تربیت به مانند دوقلوهای به هم پیوسته هستند که از هم جداشدنی نیستند و هیچگاه این دو از همدیگر جدا نمیشوند. در هر کار از هم جدا شوند آن کار عقیم میشود و بالاخره به مقصد نمیرسد. بنابراین ما باید هم به حوزه تربیت نگاه آموزشی داشته باشیم و هم به حوزه آموزش نگاه تربیتی. تربیت و تزکیه کار آموزشی و تعلیمی ما را صیانت میکند و به برکت، حرکت، گرما و هدف میدهد. ازطرفدیگر تعلیم، جریان تربیت را پایدار میسازد و به آن افق و دوام میدهد. لذا این دو باید حتما در کنار هم مورد توجه قرار بگیرند.
نباید به حلقههای بسته اکتفا کرد
یکی از آسیبها این است که هر جا آموزش تقویت شود، شهد شیرین آموزش خیلی زود چشیده میشود. چون آموزش تولید ظرفیت میکند، تولید قدرت میکند، تولید نفوذ میکند و یک سرمایه عجیب و غریبی را در دسترس گروه آموزشدهنده قرار میدهد و این خطرناک و آسیبزاست. اگر همپای آموزش، تربیت به میدان نیاید، این نفوذ و قدرت و ثروت تولیدشده در معرض آسیب است. در اینجا این تزکیه است که ظرفیتسازی میکند و صیانت میکند و پیش میبرد.
باید با سعهصدر مواجه شویم؛ یعنی باید چترمان را خیلی وسیعتر بگیریم تا بتوان رنگینکمان سلیقههای مختلف آموزشی بچههای انقلاب اسلامی را پوشش داد. باید به توسعه مخاطبانمان فکر کنیم. نباید به حلقههای بسته و گروههای اندک مخاطب اکتفا کرد. اشتباه استراتژیک و بزرگ و راهبردی ما این است که در دایره مخاطبان خیلی بسته عمل میکنیم. ما باید در این بخش خیلی چترمان را باز کنیم و توسعه دهیم و سفرهمان را باز کنیم.