طباطبایی: خاتمی تبدیل به چاهِ نفت اصلاح طلبان شده است

به گزارش حلقه وصل، یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در حالی دوم اسفند برگزار شد که نتیجه ای جز شکست برای اصلاح طلبان در پی نداشت. جبهه اصلاحات که در انتخابات های چند دوره گذشته با پرچم شورای سیاست گذاری پای در عرصه رقابت ها گذاشته بود، در دوره اخیر انتخابات با اختلافات و چند دستگی زیادی روبرو شد.

به طوری که در شرایطی که شورای سیاست گذاری یک ماه پیش از انتخابات رسما اعلام کرد که اصلاح طلبان برنامه ای برای ارائه فهرست انتخاباتی ندارند، اما در نهایت اصلاح طلبان با دو لیست انتخاباتی  «یاران هاشمی» که توسط حزب کارگزاران تهیه شده بود و لیست «آمدیم برای ایران» که نتیجه ائتلاف ۸ حزب اصلاح طلب بود، وارد رقابت های انتخاباتی شدند.

بسیاری از گروه ها و چهره های سیاسی اصلاح طلب عملکرد شورای سیاست گذاری و رئیس آن را عامل شکست خود در انتخابات اخیر می دانند. همین مسئله نیز منجر به افزایش انتقادات به عارف و سازوکار تحت هدایت او در هفته اخیر شد. انتقاداتی که در نهایت عبدالواحد موسوی لاری را مجاب کرد تا از سمت نائب رئیسی شورای سیاست گذاری استعفا دهد.

در همین رابطه گفت وگویی با سیدشهاب طباطبایی سخنگوی حزب ندای ایرانیان کردیم که در ادامه از منظرتان می گذرد:

طباطبایی در ابتدایی این گفت وگو در واکنش به استعفای موسوی لاری از شورای سیاست گذاری گفت: اینکه آقای موسوی لاری به چه دلیل استعفا داده است به خودشان ارتباط دارد اما به طور کلی اکثر دوستانی که در این رابطه اظهارنظر کرده اند این را فراموش کرده اند که شورای سیاست گذاری اصلاح طلبان اساساً کارکردی انتخاباتی داشته و در شرایطی که رقابت های انتخاباتی به پایان رسیده این شورا عملا کارکردی ندارد که بخواهد تشکیل جلسه بدهد.

وی تصریح کرد:  برخی دوستان می گویند که هنوز جلسه ای تشکیل نشده تا در آن جلسه درباره استعفای آقای موسوی لاری تصمیم گیری شود، که در پاسخ به این دوستان باید گفت که با توجه به شرایط کرونایی، جلسات شورای سیاست گذاری می توانست به شکل مجازی برگزار شود اما اصل مسئله این است که موضویت شورای سیاست گذاری منتفی شده و آقای موسوی لاری شاید با ظرافت به این مسئله نیز اشاره کرده است که شورایی که دوره فعالیت آن از اساس به اتمام رسیده دیگر ماندن یا نماندن در آن موضوعیتی ندارد.

*استعفای موسوی لاری گام مثبتی در جهت پررنگ شدن نقش احزاب بود

سخنگوی حزب ندای ایرانیان خاطرنشان کرد: معنای دیگر استعفای ایشان این است که اگر قرار است تشکیلات جدیدی ایجاد شود (که قرار است ایجاد شود) آن تشکیلات جدید باید با سازوکاری که احزاب تعیین می کنند، سازماندهی و ایجاد شود و اگر هم قرار است شورایی متشکل از چهره های حقوقی تشکیل شود از این منظر نیز به نظر می رسد آقای موسوی لاری با استعفای خود گام مثبتی برای تثبیت آن شورای عالی با حضور احزاب و اشخاص حقوقی به جای اشخاص حقیقی برداشته است.

طباطبایی در واکنش به اظهارنظر برخی چهره های سیاسی اصلاح طلب مبنی بر تداوم فعالیت شورای سیاست گذاری با توجه به تعیین راهبرد چهار ساله برای این شورا گفت: علی رغم احترامی که به نظر اشخاص وجود دارد ولی این نظرات نمی تواند موضوعیتی برای کل جریان اصلاحات داشته باشد. آنچه که مسلم است این است که شورای سیاست گذاری صرفا برای انسجام بخشی فعالیت اصلاح طلبان برای حضور در رقابت های انتخاباتی تشکیل شده است.

استعفای موسوی لاری برای برخی از دوستان که مایل به ادامه راه شورای سیاست گذاری با سازوکار فعلی هستند دربردارنده این پیام بود که لازم است در داخل این سازوکار تحولاتی به نفع جوان ترها صورت گیرد.

این فعال سیاسی اصلاح طلب افزود: از سوی دیگر ادامه کار شورای سیاست گذاری زمانی موضوعیت داشت که این شورا در انتخابات اخیر مجلس قادر به اجماع سازی در میان گروه های مختلف اصلاح طلب می شد و این شرایط بود که امکان داشت بر اساس همان راهبرد اجماعی به کار خود ادامه دهد.  اما در انتخابات اخیر شاهد بودیم که پس از اعلام نظر شورای سیاست گذاری درباره عدم ارائه لیست برای انتخابات مجلس،  تعدادی از احزاب عضو این شورا به شکل مستقل و یا با ائتلاف با یکدیگر اقدام به ارائه لیست انتخاباتی کردند و شورا از این بابت نیز نتوانست نقش انسجام بخشی خود را ایفا کند.

*پیام استعفای موسوی لاری برای مشتاقان تداوم فعالیت شورای سیاست گذاری

وی بار دیگر با اشاره به استعفای موسوی لاری از نائب رئیسی شورای سیاست گذاری اصلاح طلبان خاطرنشان کرد: آقای موسوی لاری پیش از استعفای اخیر  نیز بارها درباره لزوم بازسازی سازوکارهای اصلاح طلبان و جایگزینی افراد جوان با چهره های مسن تر صحبت کرده بود و به نظر می آید استعفای وی برای برخی از دوستان که مایل به ادامه راه شورای سیاست گذاری با سازوکار فعلی هستند دربردارنده این پیام بود که لازم است در داخل این سازوکار تحولاتی به نفع جوان ترها صورت گیرد.

طباطبایی در باره انتشار برخی خبرها از برگزاری جلسات محفلی توسط موسوی لاری گفت: بنده از جلسات محفلی و خانگی خبر ندارم. به نظر اگر قرار است سازوکاری تعریف شود و در پی آن تشکلی حقوقی شکل بگیرد مناسب است که این فعالیت در فضایی با حضور تمامی احزاب اصلاح طلب انجام شود. هر شخصی می تواند جلسات محفلی و خانگی برگزار کند که البته تصمیماتی که در این نوع جلسات نیز گرفته می شود طبعا رسمیت ندارد.

سخنگوی حزب ندای ایرانیان در ادامه این گفتگو و در پاسخ به این سوال که چه عاملی باعث شکست اصلاح طلبان در انتخابات اخیر مجلس شد؟ اظهار داشت: شاید به همان دلیلی که در دوره قبل اصولگرایان توفیقی بدست نیاوردند و شاید به همان دلیل که وقتی مردم عملکرد یک جریان فکری را می بینند از آن جریان قطع امید می کنند و بر این باورند که شاید گروه دیگر بتواند با ایده های خود راه گشای مشکلات آنها باشد.

*بازنگری در جریان اصلاحات باید با تداوم فعالیت های سیاسی همراه باشد

وی افزود: البته یکی از عوامل مهم این شکست مسئله عدم مشارکت بالای مردم در انتخابات بود. مشارکت چهل و چند درصدی عدد قابل قبولی برای انتخابات در ایران نبود. ولی  به هر حال بنده همواره این نکته را مورد تاکید قرار داده ام که امیدوارم هر اتفاقی که در فضای سیاسی کشور می افتد تاثیر مثبتی در زندگی مردم داشته باشد. اگر ما هدفمان پیشرفت کشور باشد در این صورت حتی اگر رقیب سیاسی مان دارای ایده مناسبی برای حل مشکلات مردم باشد، می توانیم فضا را برای او باز کنیم. متاسفانه ما به قدری در فضای رقابت های سیاسی گیر می کنیم که  یادمان می رود رقابت ما برای بهتر شدن شرایط زندگی مردم بوده و این مسائل است که موجب شده تا مردم حضور کمرنگی در انتخابات اخیر داشته باشند.

این فعال سیاسی اصلاح طلب در واکنش به اظهارنظر اخیر محمدرضا تاجیک که گفته است اصلاح طلبان باید به تعطیلات بروند و خودشان را به شکل گسترده بازسازی کنند، عنوان کرد:  بنده نیز معتقد به بازنگری در جریان اصلاحات هستم  اما بازنگری منافاتی با فعالیت سیاسی ندارد. در برهه هایی نیز بوده که فعالیت اصلاح طلبان در عرصه سیاسی کشور کم شده و در آن برهه ها تلاش کردند تا به بازنگری گفتمان خود پرداخته و ارتباط خود با مردم را اصلاح کنند و نتیجه این بازنگری را در انتخابات های بعدی نیز گرفتند. اما اینکه جریان اصلاحات به طور کلی از صحنه سیاسی کشور تا مدتی کنار برود و در این مدت به بازنگری در رویه که در این سالها داشته بپردازد را قبول ندارم.

*خاتمی تبدیل به چاه نفت اصلاح طلبان شده است

طباطبایی در پاسخ به این سوال که در انتخابات اخیر اینگونه احساس می شد که  نقش رئیس دولت اصلاحات به عنوان رهبر سنتی این جریان کمرنگ شده و هر حزب و گروهی در تلاش برای به کرسی نشاندن حرف خود بود. در همین راستا سران حزب کارگزاران چند ماهی است که درباره فقدان لیدر در جریان اصلاحات  اظهاراتی را بیان کرده اند و از عدم پذیرش مسئولیت حمایت از لیست های اصلاح طلب در سالهای اخیر از سوی خاتمی انتقاد کرده اند، خاطرنشان کرد: ما این موضوع را بارها به آقای خاتمی گفته ایم که اگر از لیستی حمایت می کنیم و به مردم می گوییم که اعضای این لیست از نظر ما شایسته هستند خودمان نیز باید نظارت بر کار آنها داشته باشیم و به اصلاح نقاط ضعف آنها کمک کنیم که متاسفانه در بسیاری از موارد این اتفاق نیفتاد و به هر حال آقای خاتمی نیز در این سالها به این حوزه ورود نکردند.

وی با بیان اینکه  آقای خاتمی تبدیل به چاه نفت جریان اصلاحات شده، تصریح کرد: گروه های اصلاح طلب در برهه های مختلف از این چاه نفت به شکل بی حساب و کتاب برداشت کرده اند. شبیه مدیریتی که در مورد  چندین دهه است در کشور حاکم بوده  و همیشه سر مست منابع سرشار نفت، به حیف و میل آن پرداخته است.

سخنگوی حزب ندای ایرانیان در واکنش به دعوای اخیر حزب کارگزاران با عارف و نزدیکان  او و اینکه عده ای معتقدند که حزب کارگزاران همواره در تقسیم مناسب و پست های مدیریتی بیشتر سهم را دارد و نمونه آن را حضور چهره های منتسب به این حزب در دولت های یازدهم و دوازدهم بیان می کنند و معتقدند که با این وجود این حزب در زمان حسابرسی همواره سیاست فرار به جلو را در پیش می گیرد، گفت: من همواره تلاش کردم که خود را وارد هیچ دعوا و کشمکش سیاسی نکنم. البته بنده اینها را دعوا نمی دانم و معتقدم که اینها اختلاف نظراتی است که در همه گروه ها وجود دارد. نمونه این اختلاف نظرات را  در بحث ریاست مجلس آینده در جریان اصولگرایی نیز شاهد هستید. بنابراین همانطور که اختلاف نظرات در بحث ریاست مجلس آینده طبیعی است، اختلاف نظرات در جریان اصلاحات نیز کاملا طبیعی است.

طباطبایی ادامه داد: به هر حال وقتی کار گروهی و مشترک انجام می گیرد حتما در آن اختلاف نظر نیز وجود دارد. اساسا زمانی که هیچ اختلاف نظری در داخل یک جریان وجود نداشته باشد می توان گفت که آن جریان به بن بست سیاسی رسیده و قرار نیست که هیچ اتفاق جدید و پیشرفتی در درون آن جریان رخ بدهد. تاکید می کنم آنچه اهمیت دارد این است که اختلاف نظرها و سلایق سیاسی نباید به منافع ملی، پیشرفت کشور و آرامش و امیدواری مردم آسیب بزند.