به گزارش حلقه وصل، سال ۲۰۱۹ میلادی در تاریخ روابط آمریکا و ترکیه٬ سال دشوار و پرفراز و نشیبی بود و به گواه بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان روابط بینالملل٬ رابطه بین آنکارا و واشنگتن٬ با مشکلات و تنگناهای فراوانی روبرو شد و بازتاب و انعکاس بسیاری از رویدادهای منفی و ناخوشایند٬ در سال ۲۰۲۰ میلادی هم قابل مشاهده است.
دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا هم در سال ۲۰۱۸ و هم در سال ۲۰۱۹ میلادی٬ ترکیه را تهدید به تحریم اقتصادی کرد و پیش از عملیات مداخلهجویانه ارتش ترکیه در شرق فرات٬ نامه توهینآمیزی برای رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه فرستاد و علاوه بر آن که در موازنات سیاسی خاورمیانه٬ اعتنای چندانی به ترکیه نداشته٬ این کشور را از تحویل گرفتن هواپیماهای جنگنده نسل پنجم اف ۳۵ محروم کرد.
حالا به وضوح میتوان دید که رابطه گرم و پویایی بین آمریکا و ترکیه در جریان نیست و تلاش برای رساندن مبادلات تجاری و بازرگانی بین ترکیه و آمریکا به حجم یکصد میلیون دلار٬ تا حد زیادی٬ فراواقعی و دور از ذهن به نظر میرسد.
البته این وضعیت٬ منتقدین فراوانی دارد. عبدالله گل رئیس جمهور سابق و احمد داوود اوغلو نخست وزیر سابق که هر دو مدتی نیز به عنوان وزیر امور خارجه و رئیس دستگاه دیپلماسی کار کرده و حالا از اردوغان فاصله گرفتهاند٬ معتقدند که تیم سیاسی – دیپلماسی٬ رابطه با غرب یعنی اروپا و آمریکا را کنار نهاده و ترکیه را در مسیری پیش میبرد که نمیتوان به روابط این کشور با جهان غرب٬ دلخوش بود.
شکست ترامپ به نفع کیست؟وضعیت سیاسی آمریکا و آینده این کشور٬ بر بسیاری از مسائل جهان تاثیر میگذارد و بدون تردید٬ انتخابات ریاست جمهوری آمریکا٬ برای بسیاری از کشورها مهم است و ترکیه نیز از این قاعده مستثنی نیست. به همین خاطر٬ کم نیستند شمار تحلیلگرانی که از خود میپرسند: نتیجه مطلوب انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا از منظر منافع و مصالح ترکیه چیست؟ آیا شکست دونالد ترامپ و بر سر کار آمدن یک نامزد دموکرات به نفع ترکیه است؟ یا بهتر است ترامپ بر سر قدرت بماند و اردوغان بتواند امید به حفظ رابطه را به شخص او گره بزند؟ اگر چه در ظاهر٬ تداوم دوران مسئولیت ترامپ٬ از نظر بسیاری از کارشناسان٬ به نفع ترکیه و تیم اردوغان است. اما مساله به این سادگی نیست و پاسخ دادن به این سوالات اندکی دشوار است.
اگر در انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا٬ یک نامزد دموکرات٬ موفق شود که ترامپ را ضربه فنی کرده و او را کنار بگذارد٬ پرونده رابطه با ترکیه بر میز دیپلماتهایی قرار خواهد گرفت که در چند سال اخیر در سه حوزه مهم٬ از ترکیه انتقاد کردهاند: ۱.نزدیک شدن ترکیه به روسیه و دور شدن از فضای ائتلاف نظامی با غرب و ناتو. ۲.تکروی ترکیه در پروندههای منطقهای و به ویژه سوریه و شرق مدیترانه. ۳.به رسمیت شناساندن مساله تاریخی کشتار ارامنه در مجلس نمایندگان و سنا.
از این منظر و با توجه به سه وضعیتی که توصیف شد٬ یک رئیس جمهور دموکرات٬ بازسازی و ترمیم رابطه با ترکیه به عنوان یک متفق منطقهای آمریکا را منوط به برخی اصلاح رفتارهای آنکارا خواهد کرد.
بنابراین با توجه به دشواریهای این وضعیت٬ شاید بهتر باشد که باز هم دونالد ترامپ موطلایی٬ صاحبخانه کاخ سفید بماند. اما سوال اینجاست: اگر ترامپ پیروز شود٬ مشکلات جدی موجود در روابط ترکیه و آمریکا پشت سر نهاده شده و یخ روابط آب خواهند شد؟ در پاسخ باید گفت: خیر. مساله به این سادگی نیست. چرا که اولاً در ساختار سیاسی و دیپلماسی آمریکا٬ فقط شخص رئیس جمهور تصمیم گیرنده نیست. دوم این که ترامپ نیز رئیس جمهوری نیست که بتوان به حرف و وعده او٬ اعتماد کرد.
تناقضی به نام: رئیس٬ گره را میگشایددر ادبیات سیاسی حزب عدالت و توسعه و اطرافیان اردوغان٬ در حالت مودبانه و رسمی٬ با لفظ «بیگ افندی» از رئیس جمهور و رهبر حزب یعنی اردوغان یاد میشود.
اما در فضای هواداری٬ تبعیت و تعلق حزبی و دولتی خودمانی٬ او را با لفظ عربی و فارسی «رئیس» میخوانند و این عبارات در ادبیات سران و هواداران آکپارتی نامانوس نیست: «رئیس خودش حل میکنه»٬ «ببینیم رئیس چیکار میکنه»٬ «سخنرانی رئیس تعیین کننده است»٬ «ما همه راهها را رفتیم٬ فقط رئیس میتواند گره را بگشاید».
برخی از کارشناسان سیاسی ترکیه معتقدند که این ادبیات و این رویکرد٬ بارها مورد ضعف حزب عدالت و توسعه شده است.
احمد هاکان٬ تحلیلگر و سردبیر روزنامه حریت در این مورد میگوید: «در جریان انتخابات٬ گروه قابل توجهی از کادرهای آکپارتی٬ کار خاصی انجام نمیدهند و معتقدند که رئیس٬ یک تنه همه مشکلات را حل کند و رای مردم را هم جذب کند.»
این نگرش٬ نه تنها در مسائل داخلی و حزبی٬ بلکه در میدان دیپلماسی هم در جریان است و خیلی وقتها٬ از سفیر و وزیر گرفته تا حلقه نخست مشاورین اردوغان٬ به نقطهای میرسند که از دید آنها٬ تنها شخص اردوغان میتواند به شکل مستقیم٬ مانع از بروز مشکلات جدیتر شود و رابطه را نگه دارد.
این سوءتفاهم موجب آن شد که تیم اصلی اردوغان در سال ۲۰۱۹ میلادی٬ تمام مشکلات موجود در خط رابطه آنکارا – واشنگتن را به بدقلقی٬ بدجنسی و تکروی افرادی همچون جان بولتون مشاور امنیت ملی و کوشنر داماد ترامپ رابط دهد و از اردوغان بخواهد٬ به شکل مستقیم٬ مشکلات را با خود ترامپ حل کند.
اما هم در نشست جی ۲۰ در ژاپن و هم در دیدار اردوغان و ترامپ در واشنگتن٬ معلوم شد که این تیم راه خطا رفته و دیدارها و ریشسفیدیهای دوطرفه اردوغان و ترامپ٬ هیچ گرهای را نگشوده و مشکلات٬ به قوه خود باقی ماندهاند.
از ماجرای مخالفت آمریکا با تحرکات سوریه در شرق فرات گرفته تا مساله حساس و استراتژیک اف ۳۵ و پاتریوت و همچنین موضع سنا در قبال رویداد تاریخی ارامنه٬ هیچ مشکلی نبود که بر اساس محوریت روابط و دیدارها و گفتوگوهای اردوغان – ترامپ٬ پشت سر گذاشته شوند.
در شرایط فعلی نیز باید این واقعیت را در نظر گرفت که هنوز هم٬ رئیس جمهور ترکیه به دنبال آن است که با حفظ روابط حسنه با همتای آمریکاییاش٬ رابطه را حفظ کند اما علاوه بر دموکراتهای آمریکا٬ بخشهای امنیتی و دفاعی واشنگتن هم نگاه متفاوتی به آنکارا دارند.
فواد کِیمان٬ از تحلیل گران ترکیه که به تازگی٬ سه هفته در آمریکا بوده و در آتلانتا٬ واشنگتن و نیویورک٬ در چندین مرکز تحقیقاتی و دانشگاهی٬ با سیاستمداران و کارشناسان آمریکایی در مورد روابط آنکارا – واشنگتن گفتوگو کرده٬ بر این باور است که رابطه بین ترکیه و آمریکا رو به سردی رفته و حالا از منظر آمریکا٬ ترکیه یک کشور متفق منطقهای مهم نیست.
در گزارش کیمان به این اشاره شده که آمریکاییها انتظار داشتهاند که ترکیه هم در ماجرای تحریم ایران و هم در مواجهه با حضور منطقهای روسیه٬ رفتار دیگری از خود به نمایش بگذارد اما ترجیح ترکیه این بوده که مسیر خود را برود و از خاورمیانه گرفته تا مدیترانه و شاخ آفریقا٬ به شکلی قدم بردارد که با خواستهها و تصمیمات مقامات آمریکایی٬ انطابق نداشته و در گزارش موسسه رند نیز به این اشاره شده که ترکیه در اتخاذ تصمیمات و رفتارهای منطقهای خود٬ به آمریکا توجه نکرده است.