سرویس حاشیه نگاری: در دو سه سال اخیر آنقدر اتفاقات عجیب و غریب بر حوزه فرهنگ حادث شدهاند که خبر پلمب شدن یک فروشگاه عرضه کننده کتب و محصولات فرهنگی دینی و انقلابی به بهانه تبلیغ و ترویج فرهنگ غربی نباید چندان تعجب آور به نظر برسد؛ با این حال انتشار خبر تصمیم ماموران اماکن برای پلمب فروشگاه کتاب ترنجستان سروش– که نامی آشنا برای اهالی کتاب و کتابخوانی است – برای بسیاری از اهالی فرهنگ غیر منتظره بود.
روز سه شنبه رسانهها خبر دادند که فروشگاه «ترنجستان سروش» که محل عرضه کتب و محصولات جبهه فرهنگی انقلاب است، قرار است به دستور اماکن پلمب شود!
بنابر اظهارات « سعید مکرمی» مدیر «ترنجستان سروش»، اداره اماکن به طرح جلد قلب و جعبه های کادوی فروشگاه ایراد گرفته و آنها را تبلیغ و ترویج فرهنگ غربی ولنتاین، نامیده است!
البته مدیر این فروشگاه توضیح داده که «فروشگاه ترنجستان سروش، فروشگاه جامع کتاب و محصولات فرهنگی است که در طول سال با هدف ترویج فرهنگ ایرانی-اسلامی کتاب و محصولات فرهنگی را در حوزههای بزرگسال و کودک و نوجوان عرضه میکند و عرضه جعبه کادو نیز برای کتابهای نفیسی همچون قرآن کریم و قابهای مذهبی فروشگاه، الزامی است»، اما گویا این توضیحات او نیز موثر واقع نشده و ماموران اماکن را از پلمب این فروشگاه منصرف نکرده است.
فارغ از اینکه استدلال ماموران اماکن تا چه میزان برای پلمب یک مرکز فرهنگی که محملی برای هنرمندان و هنردوستان انقلابی به شمار میآید میتواند قابل قبول باشد، باید نگران این مسئله باشیم که با این وضعیت چه آیندهای را پیش روی فرهنگ رو به احتضار کشور میتوان متصور بود؟
در روزگاری که برخی از ناشران، کلکسیونی از آثار شعر و رمان را با موضوعاتی نظیر خودکشی، خیانت، رابطه نامشروع، الکل و مواد مخدر به راحتی و با مجوز ارشاد روانه بازار میکنند و نویسندگان کتب غیر قانونی که آثارشان حتی نتوانسته از ارشاد سهل انگار کنونی مجوز دریافت کند، به طور علنی در رسانهها اعلام میکنند که افست کتابهایشان را به راحتی هر چه تمام تر در بساطها و کتابفروشیها به فروش میرسانند؛ همچنین در شرایطی که انواع و اقسام کتب غیر قانونی را میتوان به راحتی در بساط دست فروشان کنار خیابانها تهیه کرد؛ آیا باز هم نباید نگران بود؟
عمده نگرانی های این حوزه را هم باید معطوف به نگاه سلیقهای برخی مدیرانی دانست که خواسته یا ناخواسته بر وخامت اوضاع فرهنگی دامن میزنند. عمده ترین قربانی این نگاه سلیقهای را هم باید مجموعههای خود جوش فرهنگی دانست که با وجود همهی ناملایمتیها همچنان تلاش دارند به قدر توان خود، بارهای روی زمین مانده جبهه فرهنگی انقلاب را به دوش کشند.
«ترنجستان سروش» را باید یکی از همین مجموعههای خود جوش فرهنگی دانست که با همت و سرمایهی شخصی تعدادی جوان خلاق و اهل کتاب توانسته به پاتوقی فرهنگی برای کسانی تبدیل شود که دغدغههای دینی و انقلابی دارند. این مجموعه علاوه بر اینکه محیطی سالم را در اختیار جمعهای خانودگی و دوستانه قرار میدهد، انواع محصولات فرهنگی بومی و داخلی از جمله بازیهای فکری و سرگرمی، محصولات صوتی تصویری، نوشتافزار و هدایای متناسب با فرهنگ ایرانی – اسلامی را برای فروش ارائه میدهد.
«ترنجستان سروش» را باید یکی از معدود مراکز فرهنگی دانست که در کنار ایجاد اشتغال برای تعدادی جوان با انگیزه، بازاری مناسب برای تولید کنندگان آسیب پذیر محصولات فرهنگی داخلی فراهم آورده است. به همین دلیل هم مشخص نیست که تعطیلی اینگونه مراکز برای چه تعداد از جوانان و خانوادههای ایرانی گران تمام خواهد شد.
واما کلام آخر؛
تولیدکنندگان و توزیع کنندگان فعال در عرصه فرهنگ مدتهاست که تنها به ادامه حیات فکر میکنند و شرایط اقتصادی روز به روز نفس آنها را تنگتر میکند. مراکز فرهنگی همچون «ترنجستان سروش» مدتهاست که از حمایت های دولتی قطع امید کرده اند اما...
دریک جمله خطاب به مسئولان فرهنگی باید گفت: در سال «اقتصاد مقاومتی» اگر قرار نیست حمایتی را از فعالان عرصه فرهنگی و مجموعههای خودجوش صورت دهید، لااقل با بهانهجوییهای مختلف راه حیات را بر آنها نبندید!!