به گزارش حلقه وصل، «سید حسن نصرالله» دبیرکل حزبالله در مراسم هفته سرار شهید «قاسم سلیمانی» و همرزمانش سخنرانی کرد؛ این سخنرانی که از طریق «ویدئو کنفرانس» است به صورت همزمان در مراکز فرهنگی «امام خمینی» در شهرهای بعلبک، هرمل، نبطیه، بقاع غربی، صور و بنتجبیل پخش شد.
وی ابتدای سخنرای خود گفت: هفته پیش فرصت کافی نبود که در خصوص شهید سردار قاسم سلیمانی صحبت کنیم اما امروز میشود درباره صفات و ویژگیهای دو شهیدی که از دست دادیم، سخن گفت. الحمد لله تا امروز شنیدیم که در کشورهای مختلفی مثل سوریه، فلسطین، در عراق، یمن افغانستان و بسیاری از کشورهای دیگر در بحرین پاکستان آفریقا نیجریه و هند، مراسم بزرگداشت برگزار شده است. اما من آنهایی را بیشتر مد نظر دارم که سردار سلیمانی مستقیم با آن مرتبط بود. حاج قاسم صرفا نماینده خودش خانوادهاش یا حتی جمهوری اسلامی نبود. او بهترین پرچمدار ما در منطقه بود.
نصرالله ادامه داد: هر کس از کشور خودش صحبت میکند و من از لبنان سخن خواهم گفت و کمی هم از ابومهدی المهندس سخن خواهم گفت. مقصود از این سخنان هم این است که نمونهای از فرمانده جهادی اسلامی واقعی را نشان دهیم که مکتب امام خمینی و ارزشهای انقلاب مبارک اسلامی ارائه کرده است، ما در لبنان شناختمان در حزب الله با حاج قاسم از سال ۱۹۹۹ شروع شد که ایشان فرمانده نیروی قدس شد.
دبیرکل حزبالله گفت: او منتظر نشد که ما به ایران برویم و به او تبرک بگوییم و مکانیزم کار را هماهنگی کنیم. او با فرماندهان جهادی و بسیاری از عناصر مقاومت ارتباط گرفت و روابط محکمی را تا مرحله شهادتش آغاز کرد. با آنکه در ابتدا مانعی به نام زبان وجود داشت، این مشکل را از ابتدا حس نکردیم و وی خیلی سریع با یادگیری زبان عربی این مانع را برداشت … او مثل همه مجاهدان عادی دیگر بود. حضور او میان ما همیشه و حتی در خاکریزها و خطوط مقدم پررنگ بود، شاید در عراق این حضور اکنون پررنگ تر و بیشتر دیده شود.
نصرالله تصریح کرد:همه مجاهدان مشتاق وی بودند و او نیز مشتاق آنان بود. همه او را دوست داشتند و او نیز همه مجاهدان را دوست میداشت. او مکرر نزد ما میآمد. وقتی ایشان فرمانده نیروی قدس شد، دیگر نیازی به ارسال پیام و درخواست کمک و اینجور مسائل نبود بلکه او همیشه در کنار ما بود و نیازهای ما را دنبال و فراهم میکرد حتی گاهی بیشتر از آنچه نیاز یا توقع داشتیم. همیشه کمک ما بود و کمک هایی که میداد مادی، معنوی و فکری بود، سابقا کسی چنین چیزی را حس نکرده بود و سراغ نداشت.
دبیرکل حزبالله ادامه داد: ابتدای حضور او در فرماندهی نیروی قدس در سال ۱۹۹۹ بود که به آزادسازی سال ۲۰۰۰ منجر شد. او شریک آزادسازی ۲۰۰۰ بود. نه ما از این سخن گفته بودیم نه او چیزی گفته بود. اما پس از شهادتش باید این حقیقت را بیان کرد بعد از این عقبنشینی که اسرائیل در سال ۲۰۰۰ انجام داد، معلوم نبود که افق به چه سمت و سویی است… لبنان هنوز در معرض انتقام و طمعورزیهای اسرائیل بود. اندیشمندان اسرائیلی میگفتند که این پیروزی راهبردی است و تبعاتی خواهد داشت. بنابراین دشمن تلاش کرد که توانمندی مقاومت را محدود کند. از اینجا قدرت موشکی که بارها از آن سخن گفتیم، شکل گرفت و حاج قاسم ما را روزانه همراهی میکرد؛ اذعان میکنم که شاید برخی ما خسته میشدیم و نیاز به استراحت داشتیم ،حاج قاسم یادآوری میکرد که ما زمان نداریم و دشمن اسرائیلی روبهروی ماست.
نصرالله گفت: وی در زمان جنگ ۲۰۰۶ (جنگ ۳۳ روزه) به بیروت آمد و گفتیم جنگ است چطور به اینجا آمدید. به هر حال به ضاحیه آمد و ایام جنگ را نزد ما بود. او میتوانست در تهران بماند و از آنجا به ما کمک رسانی کند و در هماهنگی با فرماندهان ایرانی باشد اما او گفت نمیتواند در تهران بماند. او میگفت یا با شما زنده میمانم یا با شما میمیرم. تا اینکه جنگ به پایان رسید و چند روز قبلش معلوم بود که جنگ رو به پایان است. او گفت که جنگ رو به پایان است و من بزودی به تهران میروم. از من چه میخواهید؟ ما گفتیم که مردمی که آواره شدهاند خانه خود را از دست دادهاند و مردم نیازمند کمک هستند که در بیرون بیپناه ماندهاند. این مسئله اولویت او بود و زمانی که به تهران رسید این مسئله را برای ما تأمین کرد و هیچ کس در پی این اقدام بیرون نماند و همه به خانهشان بازگشتند . ایران پس از این هم در بازسازی نقش بزرگی ایفا کرد بعد از ۲۰۰۶ تلاشش را با کار بیشتر و در افقی گستردهتر ادامه داد.
وی درباره سوریه گفت: عدهای، برخی دستاوردها را سبک میشمارند. مثلا میگفتند یعنی چه و این چه دستاوردی است که از النصره و داعش هزار نیرو در جرود لبنان (شرق لبنان نزدیک مرز سوریه) مستقر بود و شما اینها را شکست دادید…اگر شکست داعش در سوریه نبود، نمیشد داعش را از جرود (شرق لبنان) بیرون کرد.
نصرالله در ادامه تصریح کرد: بعد از داعش قدرتی و امکاناتی که مقاومت در نیروی بازدارندگی و تجربه به دست آورد، -طبق گفته مسئولان اسرائیلی- لبنانی که همیشه آن را ضعیفترین حلقه مقاومت میدانستند و آن را با گروه موسیقی مقایسه میکردند، به یکی از جدیترین تهدیدهای برای اسرائیل تبدیل شد. بعد از ۲۰۰۶ ما تهدید راهبردی نامیدند و اکنون یک درجه ما را بالا بردند و میگویند تهدیدی موجودیتی. مقاومت اکنون علاوه بر توان دفاع از خود، توافق دفاع از خود و ذخایر لبنان را دارد و میتواند توازن بازدارندگی ایجاد کند و این به برکت امام خامنهای رهبر معظم انقلاب و مسئولیتپذیری و جانفشانی و فداکاری حاج قاسم سلیمانی حاصل شده است.