به گزارش حلقه وصل، مراسم تجدید میثاق با سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی در مسجد آیتالله خامنهای حوزه هنری برگزار شد. محسن مؤمنی شریف، فرهاد توحیدی، سعید بیابانکی، محمد حمزهزاده، امیرحسین شفیعی، میلاد عرفانپور، حمید نصیربیگی، محسن میرزاعلی، توحید معصومی، مسعود شجاعی طباطبایی، سید محمد طباطبایی، ناصر فیض، تاجبخش فناییان، سید محمد مجتبی حسینی، محمد اله یاری، مهدی افضلی، علی اکبر صفی پور، خیرالله تقیانی پور، فاضل نظری، مهران احمدی، محمد حسین قاسمی، حسین حقیقی، حبیب ایل بیگی، محسن سلیمانی، شهرام کرمی، سید وحید فخر موسوی، رضا میرکریمی، مصطفی رحماندوست، حبیب احمدزاده و تعدادی از کارکنان حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی از جمله هنرمندانی بودند که در این مراسم حضور داشتند.
کوروش زارعی مدیر مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری که اجرای این مراسم را به عهده داشت در ابتدای این برنامه ضمن عرض تبریک و تسلیت به مناسبت شهادت سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهندس گفت: شهادت سردار سلیمانی برای همه غیرمنتظره و نه تنها مردم ایران بلکه دل مردم آزادی خواه و دردمند دنیا به درد آورد. حاج قاسم برای همه مردم آزادیخواه دنیا بود و امروز همه آزادیخواهان داغدار حاج قاسمند.
همایون امیرزاده از همرزمان حاج قاسم سلیمانی در لشگر ۴۱ ثارالله دوران دفاع مقدس با ارائه خاطراتی از همراهی با این شهید بزرگوار بیان کرد: امروز همرزمان این شهید شانههایی را جستجو میکنند که سرهایشان را بر روی این شانهها بگذارند و گریه کنند. من از دیروز با بسیاری از همرزمان خود در تماسم و دائم دنبال بهانهای هستیم که خودمان را خالی کنیم. اگر بخواهم ۳ عنصر اصلی برای حاجقاسم سلیمانی نام ببرم ولایتپذیری، اخلاص و اخلاق است. به عنوان مثال در میان چادر عشایر در حالی که با آنان غذا میخورد میبینیم که نشان از اخلاص و صمیمیت وی دارد.
امیرزاده در پایان خاطرنشان کرد: سردار سلیمانی به لالایی مادربزرگان تبدیل خواهد شد و اسطوره امروز ایران است.
در ادامه این مراسم خانم نفیسهسادات موسوی به خواندن قطعهای شعر در وصف شهید سلیمانی و بعد از او حاج علی انسانی شاعر و مداح اهلبیت به مدیحهسرایی پرداخت.
علی محمد مؤدب شاعر آثار انقلابی هم در این بخش برنامه اجرای برنامه پرداخت.
حجت الاسلام شیرازی نماینده ولی فقیه در سپاه قدس نیز در بخش پایانی برنامه پشت تریبون آمد و گفت: سردار سلیمانی یک هنرمند بود و چه هنری بالاتر از این که بتواند همه را جذب خود کند. نه یک ایران که مردم عراق، مردم لبنان، مردم سوریه، مردم پاکستان و مردم هند برای او بسوزند. تاکنون من غیر از تشییع جنازه امام راحل ندیدهام کسی از این دنیا عروج کند اما همه ایران این گونه برای وی اشک بریزند. او یک روستایی زاده بود. دیروز برخی تصور میکردند کرمان میسوزد اما امروز یکی از دوستان میگفت: داغ تبریز از کرمان سوزناکتر است.
وی اشاره کرد: همه فرزندان شهدا او را یا پدر یا عمو خطاب میکردند. در همین چند روز مصیبت فراق سردار سلیمانی مصیبت حرف بچههای شهدا بود. راز او علاوه بر مردم داری یک نکته بود. وقتی من دیروز وقتی وصیت نامه اش را خواندم دیدم نوشته است که من قبر خودم را در گلزار شهدای کرمان پیدا کردهام و محمود (برادر همسر شهید سلیمانی) خوب میداند آنجا کجاست. پس مرا مانند دیگر شهدا دفن کنید. سنگ قبرم متمایز نباشد و روی قبرم فقط یک جمله بنویسید: «سرباز قاسم سلیمانی». پس میبینید که او خود را فقط سرباز میداند.
او هیچ گاه شعار نداد. او در لبنان خود را بزرگ نکرد بلکه حزبالله را بزرگ کرد. حتی بارها میگفت فرمانده من در حشد الشعبی ابومهدی است. او هیچ گاه نگفت من داعش را شکست دادم، من سوریه را نجات دادم.