حلقه وصل: محمدجواد میری/ سعی میکنم درباره فیلم ۲۳ نفر بیشتر از منظر محتوایی و مضمونی حرف بزنم. میشود درباره ارزشهای هنری و سینمایی این کار صحبت کرد، اما من تخصصی در این حوزه ندارم. به اعتقاد من فيلم در حوزه هنری و سینمایی خودش به اندازه کافی گویاست و فیلم برای بیننده | یک لذت و جاذبه ای دارد که خیلی لازم نیست بخواهیم اثبات یا از آن دفاع کنیم. بیشتر دنبال این هستم نه به این سوال پاسخ دهم که ما به این فیلم و امثال این فیلم چه نیازی داریم و چگونه می توانیم از ظرفیت های محتوایی این کار الگو بگیریم با استفاده کنیم؟» فیلم، خیلی فیلم اکشنی نیست. به لحاظ خبر رسانی هم خیلی جنجالی نشد. در جشنواره هم یک جایزه کناری را به آن دادند. پس فیلم بیش از اینکه جنجالی باشد، بیشتر جنبه های تامل برانگیز مضمونی دارد.
* روایت واقعی از فداکاری
احتمالا بسیاری از خوانندگان، فیلم را ندیده اند، اما به یک معنی داستان فیلم لو رفته است. چون همه می دانند که ۲۳ نفر، اقتباس از کتاب «آن ۲۳ نفر» است و ماجرای ۲۳ اسیر نوجوان را روایت می کند. این ۲۳ نفر در ابتدای جنگ به اسارت صدام در آمدند. صدام سعی می کند اینها را از اسرای دیگر جدا کند و با مثلا تکریم اینها، جلسه گذاشتن با اینها، بعد هم با مانوری درباره آزادی اینها که ما با اینها جنگی نداریم و اینها یک سری کودک هستند که به اجبار به جنگ فرستاده شدند و ما می خواهیم اینها را آزاد کنیم تا نشان دهیم چه قدر آدمهایی هستیم که حس انسان دوستی داریم و... یک شوی تبلیغاتی راه بیندازد. ماجرای فیلم، ماجرای عزم این ۲۳ نفر است برای مقابله با شوی تبلیغاتی صدام. اینها وقتی می بینند که دارند سوژه تبلیغاتی صدام می شوند تصمیم می گیرند در یک انتخاب متفاوت و سخت، آزادی را نپذیرند و با اعتصاب غذا رژیم بعث را مجبور کنند که آنها را به اردوگاه سایر اسرا بفرستد و مثل همه بعد از پایان جنگ و همراه با سایر اسرا آزاد شوند. این تصمیم به این خاطر بود که اینها نمی خواستند این ننگ را برای خودشان بپذیرند که صدام برایشان منت گذاشته و اینها | را به عنوان یک سری کودک آزاد | کند. در طی این داستان و فرایند، ما با بلوغ شخصیتی این نوجوان ها مواجه هستیم و در فیلم انتخاب متفاوتی که اینها دارند و پاسخ ابتکاری که به این چالش می دهند و... را می بینیم. اینها در یک شرایط کاملا غافلگیر کننده قرار می گیرند که بیش از اینکه بخواهند تحت فشار جسمی باشند به لحاظ ذهنی و روحی خودشان را در یک محاصره می بینند و این انتخاب متفاوت از اینها حماسه ای رقم می زند. قصه یک قصه خوب و روان با یک اقتباس سر راست است که جزو اقتباس های مستند با وفاداری حداکثری نسبت به متن اصلی روایت شده.
توجه به مخاطب استراتژیک
همیشه حسرت میخوریم و میخوردیم که چرا به انبوه سوژه هایی که ما در فضای تاریخ انقلاب و دفاع مقدس مان داریم، توجه نمی کنیم و از جاذبه اینها بهره نمی بریم. فیلم ۲۳ نفر یکی از نمونه های خوب است که هم ایام الله را یادآوری می کند و هم پتانسیل های تاریخ عینی و شفاهی انقلاب و جنگ ما را نشان میدهد. این فیلم من را از جهاتی یاد فیلم «ویلایی ها» می اندازد. «ویلایی ها» هم ارائه یک درام مبتنی بر ظرفیت های تاریخ شفاهی جنگ بود. ۲۳ نفر علاوه بر اینکه برای ما ارزش تاریخی دارد و گذشته پرافتخاری را برایمان بیان می کند، درس های خوبی هم می توانیم از آن یاد بگیریم. این فیلم، فیلم امروز و فیلم آینده ماست. گرچه مضمون به گذشته تعلق دارد، ولی هم از جهت مخاطب بالقوه ای که این فیلم دارد که اکثرا مخاطب نوجوان هستند و هم از جهت رویکردی که در این فیلم هست و معانی ای که برای ما به ارمغان می آورد، متعلق به چالش های امروز و آینده ماست. لذا معتقدم در این وانفسایی که تقریبا در حوزه سینمای کودک و نوجوان چیز به درد بخوری نداریم و در طول تاریخ سینمای انقلاب هم در حوزه نوجوان کم کار کردیم، ۲۳ نفر فیلم مغتنمی است. در حوزه سینمای کودک در دهه شصت اوضاع کمی بهتر بود، ولی سینمای نوجوان ما همیشه مغفول بوده است. کارهایی هم که ساخته شده خیلی با محوریت گفتمان انقلاب اسلامی نبوده است. کار برای نوجوان سخت تر از کار برای کودک است و پیچیدگی های خاص خودش را دارد. نوجوانی یک سن مقطعی است؛ چالشی است که نه کودک است تا بتوان از ادبیات تعلیمی کودک برایش استفاده کرد و نه مخاطب بزرگسال است که تکلیفش معین باشد. لذا ما در حوزه ادبیات نوجوان و سینمای نوجوان همیشه مشکل داریم. من نمیدانم که واقعا کارگردان، این کار را با این نیت ساخته است که بخشی از این مشکل را برطرف کند یانه، ولی اگر این نیت را هم نداشته باشد فیلم از این جهت قابل مصادره است. شاید بشود گفت ۲۳ نفر اولین فیلم سینمایی است که با مخاطب خاص نوجوان و درباره نوجوان در انقلاب اسلامی ساخته شده است. در این زمینه تجربه هایی را در حوزه سریال داشتیم. مثلا در این زمینه قصه های مجید» برای ما یک ذهنیت و تجربه خوبی است یا شخصیت سریال «وضعیت سفید» یک شخصیت نوجوان است. از این جهت ۲۳ نفر در حوزه سینما یک کار شاخص است و ان شاءالله بتواند مبدائی باشد برای یک زنجیره به هم پیوسته ای از کارهای مشابه. چون این خلاء جدی است. در طول این سال ها به این مخاطب استراتژیک بی توجهی کردیم و باید به فکر تولید داستان ها و درام های متناسب با اینها باشیم.
* لجاجت آگاهانه و آرمانگرایانه
در فیلم ۲۳ نفر انسان انقلاب اسلامی را نه در آن معانی فلسفی و پیچیده اش، بلکه در قالب یک مجموعه نوجوان واقعی می بینیم که جذابیت و شیرینی داستان هم ابتدا با لجاجت های کودکانه اینها، با ناپختگی شخصیت اینها و غافلگیر شدن اینها نسبت به موقعیت پیش آمده مشاهده می شود و کم کم این لجاجت کودکانه تبدیل می شود به سر کشی نوجوانانه. البته این لجاجت، آگاهانه و آرمانگرایانه است که جاذبه اصلی فیلم است.| فیلم نه اکشن خاصی است و نه جاذبه های کلیشهای عشقی متداول در آن وجود دارد. جاذبه اصلی فیلم حس استقلال طلبی و آن طغیان و سرکشی است که در درون مایه این کار وجود دارد. | این یکی از آن دستمایه های مضمونی است که ما خیلی می توانیم روی آن کار کنیم. درست مثل کلیت گفتمان انقلاب اسلامی که ما می گوییم همچنان اپوزوسیون بودن نسبت به استکبار جهانی و نسبت به غرب برای ما جاذبه دارد و می تواند برای ما ارزش تضاد را شکل دهد. در فیلم ۲۳ نفر هم ما می بینیم که این جذابیت سرکشی و قلدری در برابر دشمن بیرونی و هر چه به انتهای فیلم نزدیک می شویم جهت عوض می کند و نسبت به نفس و در واقع دشمن درونی گسترش پیدا می کند. این سر کشی نوجوانان نه در راستای ارضای تمایلات نفسانی، بلکه بایک مقاومت عجیب و غریب و یک اعتصاب غذای پنج روزه ای که مقاومت در برابر یک میل طبیعی گرسنگی است، کشیده می شود. این سرکشی و طغيان نوجوانانه وجه اصلی جذابیت داستان را ایجاد می کند. غیر از این، فیلم به تعبیری کلیشه ای، یک فیلم پاستوریزه ای برای نوجوان است. فیلم از این جهت بسیار قابل توصیه و فیلم امنی است برای اینکه به شکل حداکثری تبلیغ و ترویج شود. این هم مزیت مهم دیگر فیلم ۲۳ نفر است؛ به این معنی که فیلم، عامدانه و به شکل حداکثری از صحنه های مستقیما خشن عاری است؛ یعنی ما متوجه شکنجه ها، دردها، مصیبت ها با صداهایی از شکنجه در سلول های کناری میشنویم، ولی صحنههای کمتری از خشونت مستقیم و صحنه های زجرآور می بینیم. چون در فیلم داریم سلوک درونی اینها را نسبت به چالش به وجود آمده می بینیم، فیلم خیلی صحنه های خشن ندارد. معتقدم حتی می شود بعضی از این صحنه های خشن موجود را هم کمتر کرد. اغلب عکس هایی هم که از فیلم منتشر شده، متاسفانه عکس هایی از صحنه های استثنایی و خشن فیلم است. اگر عکس های این فیلم را ببینید، متوجه حال وهوای شیرین، آرام و بانمک فیلم نمی شوید. شاید بیشتر احساس کنید که این فیلم یک فیلم خشن است. به نظرم باید به این ضعف هم قبل از اکران، فکری شود. چون می توان از حس و خیال نوجوانانه فیلم بیشتر بهره برد.
* ترجمه واقعی و عینی «هیهات منا الذله»
در این فیلم بعضی از صحنه هایش که به معرفی پیشینه شخصیت ملاصالح قاری که مترجم و همراه اینهاست، اشاره می شود و ما با شخصیت ملاصالح آشنا می شویم؛ اینکه پیشینه اش چیست، در زمان شاه چه کار می کرد، نسبتش با مجاهدین قبل انقلاب چه بود، بعد انقلاب چه کار می کرد و... یک مقدار فصاحت لازم برای تبیین موضوع تاریخی در فیلم را کم کرده است و مخاطب با مجموعه اطلاعاتی مواجه می شود که او را از حال و هوای اصلی داستان دور می کند. اینها مسایل جزئی است که در تدوین قابل ویرایش است. چون جاذبه و نقطه قوت فیلم این است که ما داریم در آن انسان شناسی انقلاب اسلامی را در یک ماجرای واقعی می بینیم. خوشبختانه نوع پرداخت هم بدون شعار است و یک درام مبتنی بر مردم نگاری است. ما در فیلم ۲۳ نفر داریم بر اساس مردم نگاری و مردم شناسی واقعه انقلاب مان را در قالب یک سری گزاره های انسان شناسانه می بینیم و انسان انقلاب را نه در یک ایده آلیسم انتزاعی، بلکه در صیرورت این آدم ها و نوع مواجهه شان با چالش ها: اینکه چگونه در انتخاب بین آزادی و آزادگی، آزادگی را انتخاب می کنند، حاضرند آزادی خودشان را کنار بگذارند و تعصب بورزند بر اینکه آن آرمان و عزت و استقلال شخصیت خودشان را حفظ کنند، می بینیم. این آن تصویر اصلی است و آن در واقع صیرورتی است که ما در فیلم می بینیم. از طرفی فیلم یک ترجمه واقعی و عینی از مفهوم «هیهات منا الذله» در ادبیات عاشورای ماست. این مفهوم در یک نمود تاریخی جدید و امروزی دارد در فیلم نمایش داده می شود. فیلم از جهت دیگر هم برای ما الگوست. از این جهت که چگونه نوجوان های انقلابی و نوجوان های ایرانی در برابر دشمنان توانستند به یک تصمیم متفاوت و جدید برسند. از اول انقلاب ادبیاتی داشتیم که در بیان مرحوم شریعتی در سه واژه «زر و زور و تزویر» خلاصه می شد. امروز ما با اربابان «ترور، تحریم و تحقیر» مواجه هستیم. این سه ضلع مثلث دارند بر ما هجمه می آورند. مصداق تحقیر همین موج خود تحقیری و نفی هویت و شخصیت ملی است که دارد عليه ما کار می کند و بیشتر جنبه روانی دارد. ترور و تحریم هم بیش از اینکه واقعیت میدانی و مادی داشته باشد، جنبه روانی دارد. در واقع این ترس از تحریم و ترس از ترور است که انسانها را از پا در می آورد. دشمنان ما هم امروز هوشمندانه دارند از جنگ روانی و ابزار تحریم و ترور استفاده می کنند. داعش را هم اگر در نظر بگیریم ۵۰ درصدش واقعیت و ۵۰ درصدش بازی رسانه ای است. پس در درجه اول تروریست های امروز هم تروریست های رسانه ای هستند، تصمیم جدید و متفاوت بچه ها علیه این ترورهای رسانه ای نیز بود.
* وحدت در عین کثرت
بچه ها همزمان هم در معرض فشار و شکنجه جسمی و هم تحت فشار روحی و تحقیر قرار داشتند. صدام اینها را تحقیر می کرد. عراقی ها در مصاحبه ها اصرار دارند اینها را یک عده کودک جلوه دهند که به اجبار آمدند و بچه ها سعی دارند بگویند ما کودک نیستیم، ما آدم بزرگ هستیم و با انتخاب خودمان آمدیم. به این معنا شاید اسارت، پیچیده ترین حالت روانی و پیچیده ترین شرایط برای یک انسان انقلابی است. در دیالوگ های فیلم هم گفته می شود:
ما به فکر شهادت تان بودیم، دیگر به اسارت تان فکر نمی کردیم». این بچه ها به یک معنا همزمان در معرض ترور و تحریم و تحقیر قرار داشتند. در فیلم ۲۳ نفر یک نمونه تاریخی برای ما بازنمایی شده است که در آن ما برآمدن این نوجوان ها را از پس این چالش و این جنگ همه جانبه از جمله جنگ روانی۔ می بینیم. این برای امروز ماهم می تواند الگو باشد. کسانی که فیلم را می بینند به راحتی برایشان بحث های امروز اقتصادی و روانی دشمن تداعی می شود. مسئله دیگر این است که ۲۳ نفر یک قهرمان واحد ندارد. قهرمان فیلم یک جمع ۲۳ نفره هستند. در فیلم یک وحدت در کثرتی را شاهد هستیم، امانه وحدت در کثرت تصنعی ونه وحدتی که سازمانی ایجاد شده باشد، بلکه وحدتی که آرمانی ایجاد شده است و از جنس سازماندهی و ابلاغ نیست، از جنس بلوغ است. انسان هایی که در برابر چالش و دشمن واحد با تمام درگیری ها و اختلافات و تردیدها و شکنندگی های اولیه، فهم میدانی تر و واقعی تری در دل این چالش پیدا می کنند و این بلوغ آنها را به یک وحدت در عین کثرت می رساند. نکته جالبی در کثرت اینهاست. در فيلم علاوه بر اینکه سنین مختلف را می بینیم (از بچه ده یازده دوازده ساله تا هجده نوزده ساله)، سلایق و روحیاتشان هم مختلف است. لذا بر سر نوع مواجهه با مشکلاتشان اختلافاتی دارند. در کنار اینها شاهد یک تنوع زیبای قومی و بومی هم بین آنها هستیم. در بین این ۲۳ نفر مشهدی، ترک، کرمانی و... وجود دارد.
* نمایش چهره ملی
نکته زیبای دیگر این است که ما در فیلم ۲۳ نفر سیمایی از چهره ملی خودمان را شاهد هستیم. مهمتر اینکه این ملی بودن، ورای دعوای عرب و عجم است. در فیلم، ملاصالح قاری را می بینیم که همراه و مشاور اصلی آنها در فرایند مبارزه و اعتصاب است. او یک عرب خوزستانی است. حتی دعوا فراتر از دعوای بین یک ایرانی و عراقی است. چون ما در فیلم چهره عراقی مثبت را هم می بینیم و چهره ایرانی منفی را هم شاهد هستیم که منافقین هستند. داریم اثری را می بینیم که هویت ملی ما را بازنمایی می کند و افتخار ما به ملیت را نشان می دهد بدون اینکه ما را گرفتار تصور ناسیونالیستی یا تصور نژادگرایانه کند. لذا در فیلم، دعوای عرب و عجم و دعوای ایرانی و عراقی را نمی بینیم. دعوا، دعوای بین انسان های آزاده با انسان های مزدور است. بنابراین در نگاه من فیلم ۲۳ نفر نقطه مشترکی از یک سینمای انسانی، دینی، ملی و انقلابی است و جمع اینها یک جمع بیرونی نیست که ما بگوییم فیلم یک جنبه ملی دارد، یک جنبه دینی دارد و... نه. در واقع ما در فیلم، انقلابی گری را به عنوان نقطه اوج و نقطه مشترک هویت حقیقی دینی و ملی و انسانی می بینیم. در مورد یک سلوک اخلاقی هم حرف می زنیم که نقطه اوج این اخلاق، یک مکارم اخلاقی است که در آن عزت و استقلال حرف اول را می زند. ۲۳ نفر بدون اینکه بخواهد شعار بدهد، بدون اینکه بخواهد یک جمع جبری و بیرونی ایجاد کند، ارتباط درونی و اصالت شخصیت این آدم ها و اصالت انتخاب آنها را طوری نشان می دهد که برای مخاطب غیرایرانی غیر مسلمان غیر آشنا به تمام پیشینه های تاریخی و سیاسی ماهم معنادار است و این نگاه با نگاه صددرصد گفتمانی و حداکثری هم معنادار است. از این جهت هم فیلم توانسته یک الگوی خوب ارایه دهد. این موفقیت به خاطر صداقت و واقعیتی است که در دل واقعه تاریخی مورد روایت فیلم وجود دارد. این از آن ظرفیت های معمولی است که اگر ما بتوانیم تجربه های واقعی خودمان را که در دل تاریخ انقلاب و جنگ داشتیم خوب کشف کنیم، می توانیم به روایت های دست اول و شفاف و سالمی برسیم که جنبه های مختلف مضمونی را در کنار هم داشته باشد و بتواند با مخاطبان متنوع ارتباط برقرار کند.