به گزارش حلقه وصل، به بهانه این اتفاق، سراغ پیشکسوت فوتبال ایران و یکی از مربیان فوتبال هلند که مدیربرنامههای جهانبخش نیز به شمار میرود، رفتیم و ضمن بررسی آخرین وضعیت هافبک برایتون، درباره مسائل روز فوتبال ایران بهخصوص دیدار حساس تیم ملی مقابل عراق نیز با وی صحبت کردیم. گفتوگو با امیر هاشمیمقدم را در ادامه میخوانید.
تیم ملی با عراق بازی دارد ولی جو امیدواری برای این دیدار در بین کارشناسان وجود ندارد.
البته طبیعی است که این امیدواری نباشد یا بهنوعی دیگر نگرانی وجود داشته باشد. فوتبالی که جلوی بحرین بازی کردیم در این ۸ سال اخیر نمونهاش را ندیده بودیم. یک تیم بدون برنامه، انگیزه و قدرت فیزیکی و حتی هماهنگی بین بازیکنان. هلندیها یک مثل دارند مبنیبر اینکه شنهای لب آب وقتی به هوا پرتاب میشود همه دانههایش از هم جدا میشود و تیم ملی هم دقیقا همینگونه بود و هرگز یک تیم نبود؛ بنابراین این موضوع نگرانکننده است. از سوی دیگر شما در چنین بازی مهمی به بازیکن مهم و تعیینکننده نیاز دارید؛ بازیکنی که نهتنها از لحاظ فوتبالی بلکه از همه لحاظ فردی کامل باشد و بتواند در تیم نقش رهبر و لیدر را ایفا کند که درحال حاضر تیم ملی از وجود بازیکنی با چنین فاکتورهایی محروم است. متاسفانه حاجصفی هم مثل اشکان دژاگه مصدوم شده و قوچاننژاد را هم خیلیوقت است که نداریم و تیم ملی روزبهروز خالیتر از این دسته از بازیکنان میشود. همه فکر میکنند بالانس در فوتبال فقط در بعد فنی شکل میگیرد و این درحالی است که از لحاظ تجربی و روحی و روانی نیز باید در کنار مسائل فنی، یک تیم کامل باشد. اگر همه این فاکتورها را کنار هم قرار دهید، آن زمان تیم کامل میشود.
در این خصوص بیشتر توضیح میدهید؟
ما الان این توانایی را داریم که از دروازه تا نوک حمله با دو تیم مختلف مقابل عراق بازی کنیم، اما نه در هر برهه زمانی. ما الان به ۳ امتیاز نیاز داریم و درحال حاضر ریسک با ماست و با عراقیها نیست. عراق هم خوب میداند که ما باید ۳ امتیاز را بگیریم و بنابراین فشار از لحاظ فنی و روحی روی تیم ملی بسیار بیشتر از عراقیهاست. برای همین احتیاج به بازیکنانی داریم که بتوانند چنین بالانسی را در تیم ایجاد کنند.
بهطور مشخص پس میتوان به جای خالی جهانبخش هم در اردوی تیم ملی اشاره کرد.
علیرضا یکی از آنهاست. حتی جای سعید عزتاللهی هم خالی است. در هر صورت این دسته از بازیکنان تجربه دارند و در جامجهانی بازی کردهاند. با تمام احترام درباره بازیکنانی صحبت نمیکنیم که در لیگ مالزی برای تیمهای خود بازی نمیکنند بلکه اینها بازیکنانی هستند که در سطح اول فوتبال اروپا حضور دارند و دو تمرین این نفرات با ۴-۳ هفته تمرین یا بازی در یک کشور معمولی برابری میکند. ما داریم درباره لیگ برتر انگلیس صحبت میکنیم. تیمی مانند منچسترسیتی ۱۸ ملیپوش دارد. یعنی بازیکنانی که روی نیمکت این تیم مینشینند نباید در تیمهای ملی کشور خود دیگر بازی کنند؟ الان ضعیفترین تیم لیگ برتر انگلیس حداقل ۶ ملیپوش دارد و همه آنها نیز همزمان تیم باشگاهی خود را همراهی نمیکنند. درباره لیگی صحبت میکنیم که اگر کیفیت نداشته باشید، اصلا در این لیگ نخواهید بود. سیستم این لیگ اینطور است که امکان بازی نکردن چند هفتهای یک بازیکن در ترکیب تیمش وجود دارد، اما شاید یکباره ۳ بازی پیاپی فیکس شود. از سوی دیگر امکان ندارد بازیکن ناآمادهای در ترکیب یک تیم انگلیسی به میدان رفته یا حتی جذب بشود. بهطور مثال در بازی اخیر سیتیآنجلینیو در پست دفاع راست به میدان رفت و این درحالی است که این بازیکن تا سال قبل در هلند بازی میکرد. این بازیکن در سیتی ۱۲-۱۰ بازی هم نکرده بود، اما به یکباره در یک بازی سنگین و سخت برای تیمش فیکس به میدان رفت و خوب هم بازی کرد.
در هر صورت با این گفتههای شما شاید تیم ملی هم متضرر شود.
ما باید به فکر تیم ملی باشیم. جهانبخش یا سعید شاید بازی نکنند، اما سطح تمرینات و تجربه آنها را ببینید. حتی سردار و کاوهای که در اوج آمادگی کامل هستند، میطلبید بازیکنی مانند گوچی در کنار آنها باشد تا از لحاظ روحی و چهبسا فنی به تیم ملی کمک کند. الان یک بازی در پیش داریم که بازی عادیای نیست و باید از حداکثر توانی که دارند، استفاده کنند. جلوی بحرین برایم جای تعجب داشت که در کشور حریف از بازیکنی استفاده میشود که دومین بازی ملیاش را تجربه میکند. البته از لحاظ فنی این بازیکن بسیار خوب است، اما به لحاظ تجربی، روحی و روانی و البته شخصیتی که بتوانید جلوی بحرین در آن جو بازی کنید، برایم قابل درک نیست که چرا باید به یک جوان بیتجربه در این میدان سخت در ترکیب تیم ملی میدان بدهیم.
البته ویلموتس قبل از بازی با کامبوج گفته بود با هماهنگی با تیم پزشکی برایتون، جهانبخش را دعوت نکرد تا او آماده بشود.
من دقیقا برعکس ویلموتس فکر میکنم. اگر من باشم، از بازیکنی که در لیگ برتر انگلیس مشغول است، استفاده کرده و از او در تیم ملی بهره میگیرم. درواقع او را در تیم ملی آماده نگه داریم. الان سعید و علیرضا در تیمهای باشگاهی خود بازی نمیکنند، اگر در تیم ملی هم به آنها فرصت ندهیم، دیگر نمیشود آنها را حفظ و حمایت کرد. علیرضا به خاطر مصدومیت نیست که بازی نمیکند بلکه چون سرمربی جدید آمده و میخواهد سیستم خود را پیاده کند. او مثلا میخواهد در ۱۰ بازی با یک تعداد مشخص تیمش را ارنج کند و اگر نتیجه نگرفت، آن زمان ۴-۳ بازیکن دیگر را که علیرضا هم شامل آن میشود، مورد استفاده قرار میدهد. این یک امر طبیعی است. الان وقت حمایت از سعید و علیرضا است و حداقل میتوان از چنین سطح بازیکنانی در تیم ملی استفاده کرد.
در هر صورت این نکته عجیب بود که چطور علیرضا جهانبخش برای دومینبار پیاپی به تیم ملی برای برگزاری دو دیدار حساس دعوت نشد.
باید به انتخاب مربی احترام گذاشت و من هم نظر شخصیام را میگویم. من ۲۰ سال در اروپا مربی هستم و نظر شخصی من این است وقتی درباره تیم ملی یک کشور صحبت میکنیم باید خواستهها و ارجحیتهای آن را که با خواستههای یک باشگاه تفاوت زیادی دارد، در نظر گرفت. باید برای تیم ملی یک کشور بهترینها را خواست که البته صددرصد ویلموتس هم آنها را میخواهد، اما بازیکنانی که در اروپا به سر میبرند در سطح بالایی تمرین میکنند و از لحاظ فیزیکی خیلیخوب هستند. اینها در جامجهانی بازی کرده و سرما و گرما کشیدهاند. همین ۱۳ ماه پیش علیرضا آقای گل یکی از لیگهای معتبر اروپا شد. پارسال هم برای برایتون کلی بازی کرد و امسال با تغییر سرمربی بازی نمیکند که این یک امر طبیعی به شمار میرود و سیستم فوتبال در لیگ برتر انگلیس به این شکل است. از ویلموتس تعجب میکنم چون خودش در اروپا بازی و حتی مربیگری کرده است.
صحبت آخر درباره تیم ملی؟
به نظرم برای این بازی به تمام کیفیتمان نیاز داریم. نفراتی میخواهیم که بتوانند در مواقع حساس و لازم کار را در بیاورند. البته الان همه بازیکنانمان این کیفیت را دارند و وقتی لیست را میبینم به این نتیجه میرسم. بهطور مثال خودم طرفدار پروپا قرص نوراللهی هستم، چون او یکی از هافبکهای مدرن فوتبال ایران است یا امید ابراهیمی در اروپا فرم درجه یکی دارد و همه ملیپوشانمان خوب هستند، اما همیشه خوب بودن برای پیروزی و موفقیت کافی نیست بلکه کامل بودن میتواند موفقیتها را تضمین کند. ما درباره بازیکنان کمی صحبت نمیکنیم بلکه از کسانی صحبت میکنیم که سابقه حضور در ۲ جامجهانی را دارند و میتوانند در مواقع حساس و در آن بزنگاه لازم، کارساز و موثر واقع شوند. در هر صورت به نظر سرمربی هم احترام میگذاریم که میگوید اگر بازیکنی در باشگاهش بازی نکند، در تیم ملی هم نخواهند بود. اما بعد از بازی عراق که علیرضا به صورت قطعی غایب است، اگر او مقابل لستر فیکس به میدان رفت، چه؟ الان به نظرم استانداردها مشخص نیست. کاش در این خصوص قبلا یک شفافسازی صورت میگرفت که چه میزان بازی کردن برای حضور در تیم ملی کفایت میکند. این درحالی است که لیگ هم با لیگ فرق دارد. اگر بازیکنی در لیگ قطر ذخیره بود، شاید میشد حق را به سرمربی تیم ملی داد و میتوان این قضیه را درک کرد، اما برخی مسائل را چون استانداردی برایش تعریف نشده، نمیتوان درک کرد.