به گزارش حلقه وصل، خبر عجیبی نبود؛ فرانسه اعلام کرد که قرار است منافقین را از این کشور اخراج کند. منافقین در همه سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی که به گفته خودشان همچنان فعالیت میکردهاند، سراغ کشورهای زیادی برای همکاری رفتهاند. از عراق و آمریکا تا فرانسه و انگلیس به این گروهک سیاسی کمک کردهاند، به امید اینکه بتوانند در ایران نفوذ کرده و عملیاتهای مخرب خود را در آن پیاده کنند.
نکته جالب توجه این است که هرکدام از این کشورها بعد از برههای همکاری با این سازمان و رسیدن به این نتیجه که کاری از دست اعضای آن در راستای دستیابی به ایران برنمیآید و هربار در مقابل سد امنیتی ایران شکست خوردهاند، ارتباط و همکاری خود را با آنها قطع کردهاند.
از همین رو این گروهک با وجود اینکه تلاش زیادی دارند که خودشان را مهم و بزرگ جلوه دهند، اما بدون همراهی مالی و معنوی کشورهای دیگر، شکستخورده هستند و نه تنها کاری را از پیش نمیبرند، بلکه حالا روز به روز تکهتکه شدهاند و باقی ماندههایشان هم همانهایی هستند که سالها قبل به این گروه پیوستهاند.
گروهی که برای خودشان رئیسجمهور منتخب دارند و معتقدند یک روزی ایران را فتح میکنند، حتی در همه این بیش از سه دهه نتوانستند نیروهای جدید جذب کنند و متوسط سن اعضایشان رو به افزایش است. حالا احتمالا میخواهند با همان روشهای دهه ۶۰، جوانهای آگاه دهه ۸۰ و ۹۰ را به سمت خودشان بکشانند!
روابط حسنه منافقین با فرانسه
در سالهای اول پیروزی انقلاب اسلامی، سازمان مجاهدین خلق همه توان خود را به کار گرفته بود تا بتواند اوضاع کشور را آشفته کند و با تشنجآفرینی بتواند به مطامع خود دست پیدا کند و برای این تنشآفرینی هم از سوی بسیاری از کشورهای غربی حمایت میشد. با شروع اقدامات تروریستی منافقین که از ۳۰ خرداد ماه ۱۳۶۰ به دستور مسعود رجوی سرکرده این گروهک آغاز شد و شرایط جدیدی را مقابل این سازمان قرار داد، سرکرده منافقین به این نتیجه رسید که باید از کشور فرار و ایران را ترک کند و کانون اصلی تحرکات ضد ایرانی را از کشورهای دیگر هدایت کند. مسعود رجوی در همین راستا به همراه ابوالحسن بنیصدر، رئیس جمهور معزول ایران با پرواز به کشور فرانسه گریخت و برای چند سال در آنجا سکونت کرد؛ از همین رو میتوان گفت، اولین کشور غربی که در حمایت از ضدانقلاب و این سازمان تروریستی نقشآفرینی کرد، 'فرانسه' بود؛ فرانسه به عنوان یکی از داعیهداران حقوق بشر اصلیترین حمایتها را از ضدانسانیترین جنایتها علیه مردم ایران داشت که بازخوانی آن ابعاد دیگری از حامیان تروریسم در جهان را نشان میدهد.
منافقین که برای ماندن در پاریس دست به هر اقدامی میزدند، در زمینه جاسوسی نیز همکاری اطلاعاتی با سرویس امنیتی فرانسه داشتند.
تجمع منافقین در پاریس، آن هم در حساسترین دوران تاریخی و در خلال جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ایران زمینهای برای شروع همکاری مزدوران رجوی با صدام بود؛ فرانسه که خود از حامیان همهجانبه رژیم بعث صدام در دوران جنگ تحمیلی بود، بسترهای مناسبی را نیز برای تسهیل روابط منافقین - صدام فراهم کرد. در همین زمینه مسعود رجوی در دیدار با سپهبد 'طاهر جلیل حبوش' از روسای سازمان اطلاعات رژیم عراق به دو سال ارتباط با رئیس دستگاه اطلاعاتی رژیم بعث عراق در پاریس اشاره کرده و از آن دیدارها احساس خرسندی میکند.
با اتمام جنگ تحمیلی رژیم بعث صدام علیه ایران و سرخوردگی فراوان در اعضای سازمان که میرفت تبدیل به بحران برای مسئولین شورای به اصطلاح مقاومت شود، سرکرده های منافقین برای حفظ اندک نیروی خود و جذب حمایت کشورهای خارجی وارد فاز سیاسی شدند و در یک اقدام غیرمنتظره مریم رجوی را به عنوان رئیسجمهور خودخوانده شورای باصطلاح مقاومت معرفی کردند؛ در واقع مأموریت اصلی مریم رجوی شروع رایزنیها با کشورهای غربی - عربی برای حمایتهای دوباره از سازمان از پا افتاده منافقین و در کنار آن فعال کردن ظرفیت ایرانیهای خارج از کشور و تشویق آنها به عضویت در این سازمان تروریستی بود.
برای شروع فاز سیاسی مقصد منافقین جایی غیر از فرانسه نبود؛ در واقع جایگاه و امکانات آنها در فرانسه تا حدی محفوظ مانده بود و آنها اطمینان داشتند که با ورود به فرانسه مشکلات کمتری برای انجام فعالیتهای خود علیه ایران خواهند داشت. هر چند در آن ایام سازمان به حال احتضار افتاده بود و پس از دو سال حضور مریم و بخشی از نیروهای مطرح منافقین در فرانسه، گشایشی در کار رجویها برای گشودن بال سیاسی حاصل نشد.
فرانسه به عنوان اولین کشور غربی اعلام کرد که حاضر است به عناصر منافقین اردوگاه اشرف پناهندگی سیاسی دهد و این اعلام آمادگی نشان داد که مهد باصطلاح آزادی و حقوقبشر اروپا برای همیشه فرزندان تروریست خود را دوباره در آغوش می گیرد.
در این میان برگزاری همایش سالانه این سازمان در فرانسه هم مورد توجه بوده است، آنهم نه به دلیل پرشوری و اثرگذار بود، بلکه به این دلیل که شرکتکنندگان در این تجمع شامل لهستانی، چکیها، اسلواکیاییها، آلمانیها، و سوریهایی بودند که از طریق یک تبلیغ فیسبوکی که وعده سفر، غذا، و تأمین محل اقامت در پاریس را به ازای ۲۵ یورو میداد، در این تجمع شرکت کرده بودند.
گروهک تروریستی منافقین در نشستهای سالانه خود در پاریس، برای استخدام سخنرانان مبالغ هنگفتی را متقبل میشود. حتی گفته شده است که سرکردگان این گروهک تروریستی برای اعلام موضعی حتی کوتاه (در حد دو دقیقه) از سوی یک شخصیت شناخته شده بعضا تا ۸۰ هزار دلار هم خرج میکنند.
حضور در عراق
درست در آستانه سقوط رژیم شاهنشاهی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، سازمان مجاهدین خلق ساختمان بزرگ و مجهزی که متعلق به یکی از مؤسسات وابسته به دربار شاه یعنی «بنیاد پهلوی» بود، اشغال و آن را بهعنوان دفتر مرکزی سازمان معرفی کرد. (این ساختمان هم اکنون محل وزارت بازرگانی جمهوری اسلامی است) این ساختمان دیوار به دیوار سفارت عراق در تهران (واقع در میدان ولیعصر «عج» فعلی) قرار داشت. این همسایگی باعث میشد ارتباط بین عناصر بعثی و عناصر مجاهدین خلق هرگز لو نرود.
دستگاه اطلاعاتی رژیم بعث در ابتدای دهه ۶۰ از طریق واسطههای آشنا، از جمله مسئول وقت سرویس اطلاعات فرانسه، وارد چانهزنی با منافقین برای انتقال آنها به عراق شد؛ موضوع این بود، «اکنون که عراق در جنگ علیه ایران، مورد حمایت آمریکا و اروپاست، قرار گرفتن در کنار رژیم صدام نهتنها به ضرر رجوی و گروه وی نخواهد بود، بلکه پذیرش منافقین بهعنوان آلترناتیو و جایگزین نظام جمهوری اسلامی، توسط رژیم بعث عراق راه را برای این پذیرش توسط متحدان اروپایی عراق و آمریکاییها نیز خواهد گشود».
در سال ۱۳۶۵ و پس از فشار دولت فرانسه و عدم پذیرش دیگر کشورهای اروپایی، سازمان منافقین مقر خود را از پاریس به بغداد منتقل کرد. صدام حسین که در آن زمان درگیر جنگ با ایران بود از مسعود رجوی استقبال کرد و قرار شد تمامی اعضای این سازمان در قرارگاهی در هشتاد کیلومتری مرز ایران در استان دیاله مستقر شوند. این قرارگاه به یاد اشرف ربیعی، همسر اول مسعود رجوی نامگذاری شد که در حمله به خانه تیمی سازمان منافقین در ۱۹بهمن ۱۳۶۰ به همراه موسی خیابانی، نفر دوم سازمان و بیش از بیست نفر دیگر کشته شده بود.
منافقین در تبلیغات رسانه ای درباره زندگی در قرارگاه اشرف، این قرارگاه را شهری مدرن و با امکانات پیشرفته معرفی می کردند، اما تعدادی از اعضای سازمان که از قرارگاه اشرف فرار کرده بودند، از اعمال فشار فرماندهان بر نیروها سخن می گفتند. آن ها همچنین از عدم ارتباط با بیرون از پایگاه سخن گفتند و این که از دسترسی به موبایل، اینترنت و رسانه ها به غیر از تلویزیون سازمان محروم بوده اند.
پس از سقوط صدام، پایگاه اشرف به معضلی برای دولت عراق و آمریکا تبدیل شد و بارها بین آمریکایی ها، عراقی ها، منافقین و سازمان ملل بر سر حفاظت اشرف و خروج نیروهای منافقین از آن مذاکره شد. تا اواخر سال ۲۰۰۸ حفاظت از پایگاه اشرف با نیروهای آمریکایی بود و از اول ژانویه ۲۰۰۹ به نیروهای عراقی سپرده شد. از زمانی که نیروهای آمریکایی کنترل پایگاه اشرف را به نیروهای عراقی سپردند، منافقین در مقابل جنایاتی که در عراق انجام داده بودند مورد تهاجم مردم و دولت عراق قرار گرفتند. از طرفی با خوب شدن روابط ایران و عراق، حضور این گروه که تا مدتها علیه ایران عملیاتهای تروریستی انجام داده بود، در این کشور منطقی نبود و عراق دیگر پناهنده گروهی که علیه ایران فعالیت میکرد، نبود.
پس از این درگیری ها بود که دولت عراق خواهان تخلیه منافقین از پایگاه اشرف تا پایان سال ۲۰۱۱ شد، اما با فشارهای بین المللی این تاریخ تا آوریل ۲۰۱۲ عقب افتاد. پس از آن و در یک دوره یک و نیم ساله و به مرور، در حدود ۲۷۰۰ نفر از اعضای سازمان منافقین قرارگاه اشرف را تخلیه کردند.
حضور در آلبانی
در سال ۱۳۹۳ اعلام شد که ۶۰۰ نفر از اعضای این سازمان به آلبانی منتقل شده اند. یک ماه پس از آن سفیر ایران در بغداد اعلام کرد که تا آخر تابستان تمامی منافقین از عراق خارج می شوند. سرانجام در ۱۹ شهریور امسال و با انتقال ۲۸۰ نفر از اعضای باقی مانده در لیبرتی این پایگاه کاملا تخلیه شد.
اکنون منافقین در آلبانی با وجود حمایتهای آمریکا، با استفاده از تجربه قبلی در عراق از همان روزهای اول در حال فعالیت برای تبهکاری خود در حوزههای مختلف هستند تا در نهایت موقعیت خود در این کشور اروپایی را تحکیم بخشند. بررسی بخشی از نمونه اقدامات منافقین در آلبانی و مقایسه آنها با تحرکات این فرقه در عراق، هم میتواند مسیری برای پیشبینی دیگر تبهکاریهای احتمالی این گروهک در آلبانی باشد و هم خطرات محتمل حضور بلندمدت تروریستها در اروپا را نشان میدهد.
اکنون با گذشت چند سال از حضور این فرقه در آلبانی، دولت این کشور تحت فشار رسانهها و مطالبات عمومی مجبور به پاسخگویی شده و کمترین اقدام واکنشی نیز اظهار نظر وزیر کشور آلبانی در قبال منافقین بوده است که به این گروه هشدار داده: «این گروه برای زندگی و نه فعالیت سیاسی در آلبانی پذیرفته شدهاند، البته ورود آنها به آلبانی خطر خاصی به همراه دارد... آنها ریسک کارهای خشونت بار دارند...».
حمایت آمریکا از منافقین
حمایت دولتهای اروپایی و آمریکایی مدعی در صف اول مبارزه با تروریسم از منافقین یکی از پاردوکسهای شاخص در ادعای آنها در مبارزه با تروریسم است. گروهک منافقین در طول حیات خود بیش از ۱۷ هزار نفر از چهرههای سیاسی و انقلابی و مردم عادی ایران را با ترور به شهادت رسانده است. برگزاری نشست آنها در پاریس همزمان با یکی از بزرگترین جنایات آنها در ایران است. در ۲۸ ژوئن سال ۱۹۸۱ (هفتم تیر) در نتیجه بمبگذاری در دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی بیش ازهفتاد نفر از جمله دکتر بهشتی رئیس قوه قضائیه به شهادت رسیدند.
دولتهای غربی در تروریست بودن این گروه هیچ شکی ندارند. بیل کلینتون در سال ۱۹۹۷ گروهک منافقین را در فهرست گروههای تروریستی قرار داد. باراک اوباما در سال ۲۰۱۲ برای بهره برداری سیاسی و جاسوسی از این گروه و فشار به ایران سازمان منافقین را از فهرست گروههای تروریستی خارج کرد.
در نهایت و با بررسی روندی که این گروهک طی همه این سالها داشته، مُهره سوختهای برای کشورهای دیگر است که بخواهند علیه ایران اقداماتی را انجام دهند و در هر زمینی که خواستند فعالیت کنند، شکست خوردند.