بیست و پنجمین روز رجب، مرثیهخوان داغ مردی است که هر لحظه زندگیاش، خنجری بود بر قلب آنان که نخل تناور امامت را سوخته میخواستند. هفتمین پنجرهای که رو به دریا باز میشد و جزر و مدّ نگاهش، زمین و آسمان را به خضوع وا میداشت. او که بر اسب خشم خویش، لگام زده بود و رودِ گذشت و مهربانیاش، همواره در دلها جاری بود.