ظریف، وزیر خارجه ای بود که موثرترین کنشهای دیپلماتیکش به توییت زدن و پاسخهای توییتری خلاصه شد اما در میدان دیپلماسی شکست ها و ناکامی های متعددی را به کشور تحمیل کرد.
جریان اصلاح طلب از مردم عصبانی است. چون مردم اصلاح طلبان را از دولت و شورای شهر و شهرداری پایتخت اخراج کردند.
اکنون لازم و ضروری است که «میراث دولت روحانی» به صورت مستند برای افکارعمومی تشریح شده تا مردم بدانند که «دولتِ اصلاح طلبان» چه بر سر کشور آورده است.
یکی از علتهای اصلی وضع موجود اقتصادی، تمرکز بیش از حد دولت روحانی در مسئله برجام است. در هشت سال اخیر ظرفیتهای عظیم کشور به پای توافق با آمریکا و برجام ذبح شد.
در این ۸ سال کابینه روحانی در اختیار اصلاح طلبان و به عبارتی در اختیار اعضای ارشد ستادهای انتخاباتی موسوی و کروبی بود.
همان جریانی که دیروز ساخت پالایشگاه را بی فایده و واردات بنزین را امری اجتناب ناپذیر قلمداد می کرد، حالا مدعی است که قطعی برق به دلیل تحریم هاست.
اصلاح طلبان بجای پیشگویی درباره آینده، بهتر است که درباره وضعیت حال سخن بگویند. اینکه نتیجه تکرارهای خاتمی به کجا رسید؟ چرا در دولت اصلاح طلبان از دلار ۳ هزارتومانی رسیدیم به دلار ۲۴ هزارتومانی؟
جریان اصلاح طلب در سالهای اخیر در سه انتخابات متوالی شکست خورد. این شکست سریالی، دو دلیل عمده داشت؛ یکی کارنامه بسیار ضعیف و دیگری فقدان برنامه راهبردی و کاربردی برای رفع مشکلات بود.
اعضای ارشد ستادهای موسوی و کروبی در سال ۸۸ جنبه شکست در انتخابات را نداشتند و در سال ۹۲ نیز ظرفیت پیروزی در انتخابات را نداشتند.
طیف اصلاح طلب در انتخابات ۱۴۰۰ دو نقطه ضعف اساسی دارد، یکی کارنامه و دیگری برنامه است. بنابراین در پی آن است تا با ایجاد دوقطبی های کاذب، این دو مسئله بسیار مهم را به حاشیه ببرد.
تشکیل قرارگاه ساماندهی مرغ در دولت روحانی، یکی از نتایج چیدن همه تخم مرغ ها در سبد برجام است.
دولت اول و دوم روحانی در حقیقت دولت سوم و چهارم خاتمی بود و حالا اصلاح طلبان در پی تشکیل دولت پنجم خاتمی هستند.
یکی از اهداف اصلی طیف اصلاح طلب در هجمه به شورای نگهبان، سانسور کارنامه دولت است. اکنون دولت باید به تشریح کارنامه خود پرداخته و به افکارعمومی درباره سرانجام وعده ها پاسخگو باشد.
مصطفی تاج زاده قبل از نام نویسی به تبصره ۲ ماده ۲۶ قانون مجازات اسلامی نگاه انداخته تا برایش مشهود شود که طبق قانون به سبب داشتن محکومیت کیفری امکان تصدی پست ریاست جمهوری را ندارد.
اصلاح طلبان از یکسو از عباس آخوندی به عنوان یکی از کاندیداهای اصلاح طلب در انتخابات ریاست جمهوری نام برده و مرتب با وی مصاحبه کرده و از سوی دیگر فریاد وامصیبتا سر می دهند که «مستاجران نقره داغ شدند».
اصلا به فرض اینکه اختیارات رئیس جمهور بیش از 15 درصد نیست، سوال این است که چرا در دوران تبلیغات انتخابات، شعارهایی دادند که هیچ گونه نسبتی با اختیارات 15 درصدی رئیس جمهور ندارد؟
گویا از نگاه اصلاحطلبان، اینکه در راکتور هستهای بتن بریزیم و طرف مقابل در پاسخ به این بتنریزی، تحریمهای جدید علیه ایران وضع کند، مصداق ارتباط سالم با دنیاست.
حمله به شورای نگهبان و بیان ادعاهایی همچون اختیارات محدود رئیس جمهور، صرفا ترفندی برای فرار از پاسخگویی درباره کارنامه 8 ساله است.
چرا هرگاه ایران در مسیر بی اثرکردن تحریم ها قدم می گذارد، داد و فریاد عده ای در داخل بلند می شود؟! به نظر شما لقب «کاسبان تحریم» زیبنده این جماعت نیست؟